دیوانسالاران، ناظمان (CommentStreams)، مدیران رابط کاربری، مدیران اشتراک فشاری، پنهانگران، مدیران، trustworthy
۱٬۲۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا روایتهای با موضوع شنیده شدن صدای گریه حضرت زهرا(س) با روایتهایی با موضوع شنیده نشدن صدای حضرت زهرا(س) توسط نامحرمان، در تعارض است؟ | آیا روایتهای با موضوع شنیده شدن صدای گریه حضرت زهرا(س) با روایتهایی با موضوع شنیده نشدن صدای حضرت زهرا(س) توسط نامحرمان، در تعارض است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{درگاه|فاطمی}} | |||
[[حضرت فاطمه زهرا(س)]] به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار میگرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. همچنین از جنبه شرعی، به صورت مطلق، شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانسته نشدهاست؛ بلکه گاهی ضرورت دارد که صدای زنان به مردان برسد. | [[حضرت فاطمه زهرا(س)]] به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار میگرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. همچنین از جنبه شرعی، به صورت مطلق، شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانسته نشدهاست؛ بلکه گاهی ضرورت دارد که صدای زنان به مردان برسد. | ||
== حضور حضرت فاطمه زهرا در اجتماع == | == حضور حضرت فاطمه زهرا در اجتماع == | ||
# آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای [[رسول خدا(ص)]] و [[حضرت علی(ع)]] که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.shafaqna.com/news/869832/|عنوان=چگونگی حضور حضرت فاطمه(س) در میدان جنگ|تاریخ بازبینی=20 دی 1398|سال=1403}}</ref> | # آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای [[رسول خدا(ص)]] و [[حضرت علی(ع)]] که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.shafaqna.com/news/869832/|عنوان=چگونگی حضور حضرت فاطمه(س) در میدان جنگ|تاریخ بازبینی=20 دی 1398|سال=1403}}</ref> | ||
# بعد از [[جنگ احد]]، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ میرفت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://hawzah.net/fa/Question/View/66031/ | # بعد از [[جنگ احد]]، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ میرفت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://hawzah.net/fa/Question/View/66031/علت-رفتن-حضرت-زهرا-به-مزار-شهدای-احد-بعد-از-شهادت-پیامبر-اکرم-ص|عنوان=علت رفتن حضرت زهرا به مزار شهدای احد بعد از شهادت پیامبر اکرم(ص)|تاریخ بازبینی=28 دی 1398|سال=1403}}</ref> | ||
# بعد از این که ماجرای [[جریان سقیفه|سقیفه]] به راه افتاد، [[عمر بن خطاب]] با عدهای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد میکشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت | # بعد از این که ماجرای [[جریان سقیفه|سقیفه]] به راه افتاد، [[عمر بن خطاب]] با عدهای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد میکشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت درآمدند و عمر را دیدند که آتش در دست دارد. پس فرمودند: «عمر؛ مگر از خدا نمیترسی چه شده است؟» عمر گفت: «باید علی و بنیهاشم بیایند و با خلیفه رسول خدا بیعت کنند.» ایشان گفتند: «خلیفه کیست؟ خلیفه رسول اکنون در کنار پیکر اوست.».<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikifeqh.ir/هجوم_به_خانه_حضرت_زهرا|عنوان=هجوم به خانه حضرت زهرا(س)|تاریخ بازبینی=19 آبان 1403|سال=1403}}</ref> | ||
# ده روز بعد از رحلت [[پیامبر اکرم(ص)]] فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره [[فدک]] نزد [[ابوبکر]] رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shamiim.ir/ | # ده روز بعد از رحلت [[پیامبر اکرم(ص)]] فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره [[فدک]] نزد [[ابوبکر]] رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://shamiim.ir/مناظره-حضرت-زهراس-با-ابوبکر-درباره-فد/|عنوان=مناظره حضرت زهرا(س) با ابوبکر|تاریخ بازبینی=24 مهر 1397|سال=1403}}</ref> | ||
# همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به [[مسجد النبی|مسجد]] رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبهای ایراد فرمودند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikishia.net/view/ | # همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به [[مسجد النبی|مسجد]] رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبهای ایراد فرمودند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikishia.net/view/خطبه_حضرت_فاطمه_در_جمع_زنان_مدینه|عنوان=خطبه حضرت فاطمه در جمع زنان مدینه|تاریخ بازبینی=19 آبان 1403|سال=1403}}</ref> | ||
# زمانی که آن حضرت بعد از قضیه [[هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|آتش زدن در خانه]]، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آنها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آنها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیدهاید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|عنوان کتاب=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|سال=1372|نام=محمد قاسم|نام خانوادگی=نصیرپور|ناشر=دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی|صفحه=45-108|مکان=قم}}</ref> | # زمانی که آن حضرت بعد از قضیه [[هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|آتش زدن در خانه]]، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آنها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آنها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیدهاید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|عنوان کتاب=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|سال=1372|نام=محمد قاسم|نام خانوادگی=نصیرپور|ناشر=دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی|صفحه=45-108|مکان=قم}}</ref> | ||
# روزی [[سلمان]] خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا [[دعای نور]] را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر میخواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|عنوان کتاب=منتهی الآمال|سال=1372|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=انتشارات هجرت|جلد=1|صفحه=257|مکان=قم}}</ref> | # روزی [[سلمان]] خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا [[دعای نور]] را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر میخواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|عنوان کتاب=منتهی الآمال|سال=1372|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=انتشارات هجرت|جلد=1|صفحه=257|مکان=قم}}</ref> | ||
== محدوده فعالیت زن در جامعه == | == محدوده فعالیت زن در جامعه == | ||
در موضوع محدودیتهای سخنگفتن زنان در آیین اسلام، آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور میدهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»<ref>احزاب/32.</ref> در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=243|مکان=قم}}</ref> بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا دادهاند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و [[ریبه]] – وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامی که ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عروة الوثقی|عنوان کتاب=عروة الوثقی|سال=١٤١٧|نام=محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref> | در موضوع محدودیتهای سخنگفتن زنان در آیین اسلام، آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور میدهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»<ref>احزاب/32.</ref> در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=243|مکان=قم}}</ref> بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا دادهاند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و [[ریبه]] – وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامی که ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عروة الوثقی|عنوان کتاب=عروة الوثقی|سال=١٤١٧|نام=محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref> | ||
== جایگاه گریه در فراق عزیزان == | == جایگاه گریه در فراق عزیزان == | ||
مطلب قابل توجه دیگر این است که گریه در فراق عزیزان خود جایگاه خاصی دارد و از استثنائی برخوردار است، آن | مطلب قابل توجه دیگر این است که گریه در فراق عزیزان خود جایگاه خاصی دارد و از استثنائی برخوردار است، آن چنانکه روایت است روزی یک زن به دنبال جنازه یکی از خویشان خود میرفت و بی تابی میکرد. عمر به او نهیب زد که برگردد اما [[رسول خدا(ص)]] فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گریان و عهد (ش به مرده) نزدیک.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=212|مکان=قم}}</ref> و نیز [[امام باقر(ع)]] فرمودهاند: انما تحتاج المرأه فی الماتم الی النوح لتسیلَ دمعها: زن در ماتم نیاز به نوحه و شیون دارد تا اشکهایش را بریزید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العروة الوثقی|عنوان کتاب=العروة الوثقی|سال=1417|نام=سید محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref> چون این عمل از بار سنگین سختیها او میکاهد. | ||
== عظمت مصیبت رسول اکرم(ص) == | == عظمت مصیبت رسول اکرم(ص) == | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
== هدف حضرت زهرا(س) از گریههای بلند و آشکار == | == هدف حضرت زهرا(س) از گریههای بلند و آشکار == | ||
حضرت زهرا(س) معصومه است و به خوبی میداند که اذیت و آزار دیگران شرعاً ممنوع است، پس چرا گریه آن حضرت آنقدر ادامه یافت که داد مردم [[مدینه]] بلند شد؟ چرا حضرت این قدر اصرار دارد که مردم متوجه شوند؟ چه شده است که این همه دختر رسول خدا(ص) گریه میکند؟ پس از رحلت نبیّ مکرم اسلام(ص)، حضرت زهرا(س) در موارد متعددی گریان و اندوهگین بودند! آنچه پیش رو دارید، بیان فلسفه و حکمتهای این گریهها از زبان خود آن حضرت است که در چند بخش ارائه میشود: | حضرت زهرا(س) معصومه است و به خوبی میداند که اذیت و آزار دیگران شرعاً ممنوع است، پس چرا گریه آن حضرت آنقدر ادامه یافت که داد مردم [[مدینه]] بلند شد؟ چرا حضرت این قدر اصرار دارد که مردم متوجه شوند؟ چه شده است که این همه دختر رسول خدا(ص) گریه میکند؟ پس از رحلت نبیّ مکرم اسلام(ص)، حضرت زهرا(س) در موارد متعددی گریان و اندوهگین بودند! آنچه پیش رو دارید، بیان فلسفه و حکمتهای این گریهها از زبان خود آن حضرت است که در چند بخش ارائه میشود: | ||
* فراق رسول خدا (۲) و عظمت مصیبت رحلت ایشان.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|عنوان کتاب=عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|سال=1387|نام=عبدالله بن نورالله|نام خانوادگی=بحرانی|ناشر=مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)|جلد=11|صفحه=806|مکان=قم}}</ref> | |||
* فراق رسول خدا (۲) و عظمت مصیبت رحلت ایشان.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|عنوان کتاب=عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|سال=1387|نام= | |||
* طلب و آرزوی مرگ به جهت مصائب.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روضة الواعظین|عنوان کتاب=روضة الواعظین|سال=1375|نام=محمد بن احمد|نام خانوادگی=فتال نیشابوری|ناشر=الشریف الرضی|جلد=1|صفحه=75|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الانوار|عنوان کتاب=بحار الانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|جلد=79|صفحه=106|مکان=بیروت}}</ref> | * طلب و آرزوی مرگ به جهت مصائب.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روضة الواعظین|عنوان کتاب=روضة الواعظین|سال=1375|نام=محمد بن احمد|نام خانوادگی=فتال نیشابوری|ناشر=الشریف الرضی|جلد=1|صفحه=75|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الانوار|عنوان کتاب=بحار الانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|جلد=79|صفحه=106|مکان=بیروت}}</ref> | ||
* غربت اسلام.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|عنوان کتاب=عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|سال=1387|نام= | * غربت اسلام.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|عنوان کتاب=عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|سال=1387|نام=عبدالله بن نورالله|نام خانوادگی=بحرانی|ناشر=مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام)|جلد=11|صفحه=478|مکان=قم}}</ref> | ||
* گریه بر غصب امامت و خلافت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امالی|عنوان کتاب=امالی|سال=1376|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه (صدوق)|ناشر=کتابچی|صفحه=153|مکان=تهران}}</ref> | * گریه بر غصب امامت و خلافت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امالی|عنوان کتاب=امالی|سال=1376|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه (صدوق)|ناشر=کتابچی|صفحه=153|مکان=تهران}}</ref> | ||
* سلاح اشک | * سلاح اشک | ||
در دوران پس از رحلت پیامبر(ص) که حق و حقیقت به فراموشی سپرده شد، تنها سلاح [[حضرت زهرا(س)]] در مسیر بصیرت افزایی و روشنگری، گریه و اشک بود. آن حضرت در اشعاری میفرماید: «فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَکَ مُونِسی* وَ لَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیکَ وَ شَاحِیَا»؛ بعد از تو حزن و اندوه را مونس خود خواهم ساخت و اشک را اسلحه خود قرار خواهم داد. چه باکی است بر کسی که خاک قبر احمد را بوییده، در تمام زندگی هیچ عطری را نبوید».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل ابی طالب(ع)|عنوان کتاب=مناقب آل ابی طالب(ع)|سال=1412|نام=ابن شهر آشوب|نام خانوادگی=مازندرانی|ناشر=دار الأضواء|جلد=1|صفحه=243|مکان=بیروت}}</ref> در این اشعار، علاوه بر اشاره بر مصیبت رحلت پیامبر اکرم(ص) تنها و بی یاور شدن و روبرویی با فرومایگان را جز مصائب خویش دانسته که برای آن گریه میکند و تنها اسلحه خویش را گریه خویش بیان میدارد. از این رو گریههای مکرر حضرت زهرا(س) نشان از شیوه مبارزه ایشان بوده است تا فریاد مظلومانه خود را به دیگران برساند. چرا که گریه در برانگیختن احساسات و عواطف دیگران نقش بسیار زیادی دارد و فرد نظاره گر، تحت تأثیر شدید قرار میگیرد و سعی میکند از ناراحتی گریه کننده بکاهد | در دوران پس از رحلت پیامبر(ص) که حق و حقیقت به فراموشی سپرده شد، تنها سلاح [[حضرت زهرا(س)]] در مسیر بصیرت افزایی و روشنگری، گریه و اشک بود. آن حضرت در اشعاری میفرماید: «فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَکَ مُونِسی* وَ لَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیکَ وَ شَاحِیَا»؛ بعد از تو حزن و اندوه را مونس خود خواهم ساخت و اشک را اسلحه خود قرار خواهم داد. چه باکی است بر کسی که خاک قبر احمد را بوییده، در تمام زندگی هیچ عطری را نبوید».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل ابی طالب(ع)|عنوان کتاب=مناقب آل ابی طالب(ع)|سال=1412|نام=ابن شهر آشوب|نام خانوادگی=مازندرانی|ناشر=دار الأضواء|جلد=1|صفحه=243|مکان=بیروت}}</ref> در این اشعار، علاوه بر اشاره بر مصیبت رحلت پیامبر اکرم(ص) تنها و بی یاور شدن و روبرویی با فرومایگان را جز مصائب خویش دانسته که برای آن گریه میکند و تنها اسلحه خویش را گریه خویش بیان میدارد. از این رو گریههای مکرر حضرت زهرا(س) نشان از شیوه مبارزه ایشان بوده است تا فریاد مظلومانه خود را به دیگران برساند. چرا که گریه در برانگیختن احساسات و عواطف دیگران نقش بسیار زیادی دارد و فرد نظاره گر، تحت تأثیر شدید قرار میگیرد و سعی میکند از ناراحتی گریه کننده بکاهد یا به او کمک نموده، مشکل او را بفهمد و در حل آن بکوشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/5663334/فلسفه-گریه-های-حضرت-فاطمه-سلام-الله-علیها|عنوان=فلسفه گریههای حضرت فاطمه سلام الله علیها|تاریخ بازبینی=5 دی 1401|سال=1403}}</ref> | ||
شاهد اینکه این گریهها یک شیوه مبارزاتی بوده، این است که آن گریه اگر فقط جنبه عاطفی داشت. حضرت فاطمه زهرا(س) میتوانستند در یک نقطه، آن هم در خانه خود، مخفیانه گریه کند و این گونه گریهای در نظر خود او نیز بهتر بود؛ زیرا او همان کسی است که وقتی پیامبر اکرم(ص) میپرسد: بهترین چیز برای زنان چیست؟ در جواب عرض میکند: بهترین چیز برای آنان این است که مردان را نبیند و آنها نیز او را نبینند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء|عنوان کتاب=حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء|سال=1407|نام=احمد بن عبدالله|نام خانوادگی=ابونعیم اصفهانی|ناشر=دار الکتاب العربی|جلد=2|صفحه=41|مکان=بیروت}}</ref> | شاهد اینکه این گریهها یک شیوه مبارزاتی بوده، این است که آن گریه اگر فقط جنبه عاطفی داشت. حضرت فاطمه زهرا(س) میتوانستند در یک نقطه، آن هم در خانه خود، مخفیانه گریه کند و این گونه گریهای در نظر خود او نیز بهتر بود؛ زیرا او همان کسی است که وقتی پیامبر اکرم(ص) میپرسد: بهترین چیز برای زنان چیست؟ در جواب عرض میکند: بهترین چیز برای آنان این است که مردان را نبیند و آنها نیز او را نبینند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء|عنوان کتاب=حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء|سال=1407|نام=احمد بن عبدالله|نام خانوادگی=ابونعیم اصفهانی|ناشر=دار الکتاب العربی|جلد=2|صفحه=41|مکان=بیروت}}</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
| تیترها = شد | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
ویرایش