trustworthy
۴۳۶
ویرایش
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
چگونه است كه مي گويند كسي صداي زهرا (س) را نمي شنيده اما گريه آن حضرت را در رحلت پيامبر همسايه ها مي شنيدند؟ | چگونه است كه مي گويند كسي صداي زهرا (س) را نمي شنيده اما گريه آن حضرت را در رحلت پيامبر همسايه ها مي شنيدند؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
حضرت زهرا(س) | اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند. لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد. | ||
=== موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع === | |||
1. آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدينه به منطقه جنگي رفته و بعد از جنگ به مداواي رسول خدا(ص) و حضرت علي(ع) كه جراحاتي برداشته بودند پرداختند. | |||
2. بعد از جنگ احد، آن حضرت به زيارت شهداي جنگ مي رفت. | 2. بعد از جنگ احد، آن حضرت به زيارت شهداي جنگ مي رفت. | ||
3. بعد از | |||
كرده اند، شما نيز بايد بيعت كنيد و گرنه خانه را به آتش مي كشم. حضرت فرمود: آيا خانه ما را به آتش مي كشي و او گفت آري. | 3. بعد از اين كه غوغاي سقيفه به راه افتاد، عمر با عده اي به در خانه آن حضرت آمد و فرياد مي كشيد كه بيرون بيائيد. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را ديدند كه آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمي ترسي چه شده است؟ عمر گفت: بايد علي و بني هاشم بيايند و با خليفة رسول خدا بيعت كنند. ايشان گفتند: خليفه كيست؟ خليفه رسول اكنون در كنار پيكر اوست. عمر گفت: ابوبكر پيشواي مسلمين است، مردم با او بيعت كرده اند، شما نيز بايد بيعت كنيد و گرنه خانه را به آتش مي كشم. حضرت فرمود: آيا خانه ما را به آتش مي كشي و او گفت آري. | ||
4. ده روز بعد از | |||
4. ده روز بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) فاطمه زهرا (س) براي اعتراض به مصادره فدك نزد ابوبكر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. اين كار دوبار صورت گرفت. | |||
5. همچنين بعد از رحلت پيامبر و غصب خلافت مسلمين توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حاليكه مسجد مملو از مرد و زن بود. در پشت پرده اي خطبه اي ايراد فرمود كه معروف است. | 5. همچنين بعد از رحلت پيامبر و غصب خلافت مسلمين توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حاليكه مسجد مملو از مرد و زن بود. در پشت پرده اي خطبه اي ايراد فرمود كه معروف است. | ||
6. زماني كه آن حضرت بعد از قضيه آتش زدن در خانه، در بستر مريضي بودند. عمر و ابوبكر به عيادتشان رفتند. چون آنها وارد شدند و نشستند. حضرت صورتشان را از آنها برگرداند و فرمود، آيا شنيده ايد كه پدرم فرمود رضاي فاطمه رضاي من است و خشم او خشم من، هركه او را بيازارد مرا آزرده است و هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[1] | 6. زماني كه آن حضرت بعد از قضيه آتش زدن در خانه، در بستر مريضي بودند. عمر و ابوبكر به عيادتشان رفتند. چون آنها وارد شدند و نشستند. حضرت صورتشان را از آنها برگرداند و فرمود، آيا شنيده ايد كه پدرم فرمود رضاي فاطمه رضاي من است و خشم او خشم من، هركه او را بيازارد مرا آزرده است و هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[1] |