پرش به محتوا

حضرت عبدالعظیم حسنی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۰: خط ۳۰:


== همسر و فرزندان حضرت عبدالعظيم(ع) ==
== همسر و فرزندان حضرت عبدالعظيم(ع) ==
علماي انساب و نويسندگان، زوجه و همسر محترمه حضرت عبدالعظيم(ع) را به نام «خديجه بنت قاسم بن حسن الامير»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهي الآمال|عنوان کتاب=منتهي الآمال|سال=1379 هجری شمسی|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=دليل|جلد=1|صفحه=460|مکان=قم}}</ref> كه دختر عموي پدر آن حضرت بود، ثبت نموده اند. در حالات قاسم نوشته اند كه وي به زهد و ترك دنيا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبي(ع) بر مي گردد، زيرا مادرش ام سلمه دختر حسين بن اثرم بن حسن بن علي بن أبي طالب(ع) مي باشد. در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظيم بين مورخين اختلاف نظر وجود دارد. لذا ما به جهت جمع اين اقوال مي گوييم: اولاً: به طور يقين براي حضرت عبدالعظيم(ع) فرزندي به نام محمد بوده، كه به جهت فرزند نداشتن محمد، عده اي از علماي انساب از جمله صاحب كتاب تهذيب الأنساب، خود عبدالعظيم(ع) را بدون فرزند تصور مي نمايد. مي توان این نگاه را چنين توجيه نمود كه چون تنها فرزند حضرت عبدالعظيم(ع) محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علماي انساب، خود عبدالعظيم(ع) را بدون فرزند تصور نموده اند. ثانياً: همان طوري كه بيان گرديد، عده اي از مورخان و علماي انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظيم(ع) اختلاف كرده و برخي زوجه حضرت عبدالعظيم را خديجه بنت قاسم بن حسن بن زيد و برخي ديگر فاطمه بنت عقبة بن قيس الحميري<ref>أبي إسماعيل بن إبراهيم بن ناصر بن طباطبا، منتقله الطالبيه، ص157.</ref> مي دانند.بايد گفت كه خديجه دختر قاسم بن حسن بن زيد به اتفاق جميع علماي انساب و مورخان زوجه جناب حضرت عبدالعظيم(ع) بوده و مؤلف كتاب انساب مجدي به آن تصريح كرده، و هيچ جاي ترديد نيست، اما مؤلف كتاب «منتقلة الطالبيه» هم، در كتابش براي آن حضرت زوجه اي به نام فاطمه دختر عقبه ذكر كرده كه احتمال داده ميشود، هر دوي اين بانوان محترمه، با جناب عبدالعظیم(ع) ازدواج کرده اند. اما در اين كه كدام يك از فرزندان، (محمد، خديجه، رقيه، ام سلمه، قاسم، احمد، صفيه و فاطمه) متعلق به اين بانوان باشد، اختلاف است. اما چون اكثر علما اتفاق دارند در اين كه «محمد» و «ام سلمه» از «خديجه بنت قاسم» هستند، مي توان براي آن بانو، اين دو فرزند را قائل شد. ابن طباطبا در «منقلة الطالبيه»، خديجه، رقيه و أحمد را كه اتفاق نظر در آن است، براي فاطمه دختر عقبة بن قيس محسوب نموده است.
علماي انساب و نويسندگان، زوجه و همسر محترمه حضرت عبدالعظيم(ع) را به نام «خديجه بنت قاسم بن حسن الامير»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهي الآمال|عنوان کتاب=منتهي الآمال|سال=1379 هجری شمسی|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=دليل|جلد=1|صفحه=460|مکان=قم}}</ref> كه دختر عموي پدر آن حضرت بود، ثبت نموده اند. در حالات قاسم نوشته اند كه وي به زهد و ترك دنيا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبي(ع) بر مي گردد، زيرا مادرش ام سلمه دختر حسين بن اثرم بن حسن بن علي بن أبي طالب(ع) مي باشد. در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظيم بين مورخين اختلاف نظر وجود دارد. لذا ما به جهت جمع اين اقوال مي گوييم: اولاً: به طور يقين براي حضرت عبدالعظيم(ع) فرزندي به نام محمد بوده، كه به جهت فرزند نداشتن محمد، عده اي از علماي انساب از جمله صاحب كتاب تهذيب الأنساب، خود عبدالعظيم(ع) را بدون فرزند تصور مي نمايد. مي توان این نگاه را چنين توجيه نمود كه چون تنها فرزند حضرت عبدالعظيم(ع) محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علماي انساب، خود عبدالعظيم(ع) را بدون فرزند تصور نموده اند. ثانياً: همان طوري كه بيان گرديد، عده اي از مورخان و علماي انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظيم(ع) اختلاف كرده و برخي زوجه حضرت عبدالعظيم را خديجه بنت قاسم بن حسن بن زيد و برخي ديگر فاطمه بنت عقبة بن قيس الحميري<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتقله الطالبيه|عنوان کتاب=منتقله الطالبيه|سال=1377 شمسی|نام=أبي إسماعيل بن إبراهيم بن ناصر بن طباطبا|ناشر=المکتبة الحيدرية|صفحه=157|مکان=قم}}</ref> مي دانند.بايد گفت كه خديجه دختر قاسم بن حسن بن زيد به اتفاق جميع علماي انساب و مورخان زوجه جناب حضرت عبدالعظيم(ع) بوده و مؤلف كتاب انساب مجدي به آن تصريح كرده، و هيچ جاي ترديد نيست، اما مؤلف كتاب «منتقلة الطالبيه» هم، در كتابش براي آن حضرت زوجه اي به نام فاطمه دختر عقبه ذكر كرده كه احتمال داده ميشود، هر دوي اين بانوان محترمه، با جناب عبدالعظیم(ع) ازدواج کرده اند. اما در اين كه كدام يك از فرزندان، (محمد، خديجه، رقيه، ام سلمه، قاسم، احمد، صفيه و فاطمه) متعلق به اين بانوان باشد، اختلاف است. اما چون اكثر علما اتفاق دارند در اين كه «محمد» و «ام سلمه» از «خديجه بنت قاسم» هستند، مي توان براي آن بانو، اين دو فرزند را قائل شد. ابن طباطبا در «منقلة الطالبيه»، خديجه، رقيه و أحمد را كه اتفاق نظر در آن است، براي فاطمه دختر عقبة بن قيس محسوب نموده است.


== عبادت و سخاوت حضرت عبدالعظيم(ع) ==
== عبادت و سخاوت حضرت عبدالعظيم(ع) ==
در كتاب زندگاني حضرت عبدالعظيم(ع)، تأليف دانشمند محترم جناب آقاي شيخ محمد شريف رازي، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدينه و عراق قبل از مهاجرتش به ايران، كه همراه با تقيه و اختفا بوده است، مي نويسد: «در عبادت حضرت عبدالعظيم(ع) رسيده است كه در مدت عمر شريفش بيشتر روزها، بلكه غالب ايام را روزه و شب ها را به عبادت و ستايش خداوند متعال مي گذرانيد».<ref>شریف رازی، محمد، زندگانی حضرت عبدالعظیم، ص28.</ref> اين مطلب را صاحب بن عباد بيان نموده كه مرحوم نوري در آخر كتاب مستدرك الوسائل<ref>نوری، میرزا حسین، مستدرك الوسائل، 3ج، ص613.</ref> خود چنين آورده:«حضرت عبدالعظيم حسني(ع) از حكومت زمان خود در هراس و مورد تهديد بود. به همين دليل وطن خود را ترك كرد و به طور ناشناس از اين شهر به آن شهر مي گريخت، تا اين كه وارد «شهر ري» شد و در محله «ساربانان»، در خانه يكي از شيعيان، در «كوي بردگان» ساكن گرديد و به عبادت و راز و نياز با قاضي الحاجات و پروردگار خود مشغول شد. وي روزها را در «سرداب» خانه به سر مي برد و روزه مي گرفت و شب ها را به نماز و مناجات مي پرداخت.» از اين رو علامه نسابه سيد جعفر اعرجي نجفي حسيني متوفاي 1332 هـ. ق مي نويسد؛ «اما عبدالعظيم بن عبدالله بن علي، فهو السيد الجليل الزاهد العابد التقي النقي، سني الفضائل و المناقب»<ref>اعرجی، جعفر بن محمد، مناهل الضرب، ص162ـ 163.</ref> عبدالعظيم حسني(ع) سيدي جليل، پرهيزگار، عابدي متقي و پاك می باشد كه داراي فضايل و مناقب بي شماري است. اما در بذل و بخشش و جود و سخاوت آن بزرگوار وارد شده است كه تنها كسي كه اقتدا و تبعيت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبي(ع) نمود، او بوده است يعني همان طوری كه حضرت امام حسن مجتبي(ع)، سخي ترين مردم در زمان خود بود، به گونه اي كه چند مرتبه تمام اموال خويش را ميان فقرا و بي نوايان تقسيم نموده و چيزي را براي خود نگه نداشت، همين طور فرزند ارجمند و نواده بزرگش حضرت عبدالعظيم(ع) چندين مرتبه اموال خود را ميان فقرا و ضعفا تقسيم نمود و بيچارگان را مدد و ياري كرد.
در كتاب زندگاني حضرت عبدالعظيم(ع)، تأليف دانشمند محترم جناب آقاي شيخ محمد شريف رازي، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدينه و عراق قبل از مهاجرتش به ايران، كه همراه با تقيه و اختفا بوده است، مي نويسد: «در عبادت حضرت عبدالعظيم(ع) رسيده است كه در مدت عمر شريفش بيشتر روزها، بلكه غالب ايام را روزه و شب ها را به عبادت و ستايش خداوند متعال مي گذرانيد».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی حضرت عبدالعظیم|عنوان کتاب=زندگانی حضرت عبدالعظیم|نام=محمد|نام خانوادگی=شریف رازی|صفحه=28}}</ref> اين مطلب را صاحب بن عباد بيان نموده كه مرحوم نوري در آخر كتاب مستدرك الوسائل<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|عنوان کتاب=مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|سال=1408 هجری قمری{{!}}1987 میلادی|نام=میرزا حسین|نام خانوادگی=نوری|ناشر=مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث|جلد=3|صفحه=613|مکان=بیروت}}</ref> خود چنين آورده:«حضرت عبدالعظيم حسني(ع) از حكومت زمان خود در هراس و مورد تهديد بود. به همين دليل وطن خود را ترك كرد و به طور ناشناس از اين شهر به آن شهر مي گريخت، تا اين كه وارد «شهر ري» شد و در محله «ساربانان»، در خانه يكي از شيعيان، در «كوي بردگان» ساكن گرديد و به عبادت و راز و نياز با قاضي الحاجات و پروردگار خود مشغول شد. وي روزها را در «سرداب» خانه به سر مي برد و روزه مي گرفت و شب ها را به نماز و مناجات مي پرداخت.» از اين رو علامه نسابه سيد جعفر اعرجي نجفي حسيني متوفاي 1332 هـ. ق مي نويسد؛ «اما عبدالعظيم بن عبدالله بن علي، فهو السيد الجليل الزاهد العابد التقي النقي، سني الفضائل و المناقب»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناهل الضرب في أنساب العرب|عنوان کتاب=مناهل الضرب في أنساب العرب|سال=1377 هجری شمسی{{!}}1419 هجری قمری|نام=جعفر بن محمد|نام خانوادگی=اعرجی|ناشر=کتابخانه عمومی حضرت آيت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)|صفحه=162-163|مکان=قم}}</ref> عبدالعظيم حسني(ع) سيدي جليل، پرهيزگار، عابدي متقي و پاك می باشد كه داراي فضايل و مناقب بي شماري است. اما در بذل و بخشش و جود و سخاوت آن بزرگوار وارد شده است كه تنها كسي كه اقتدا و تبعيت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبي(ع) نمود، او بوده است يعني همان طوری كه حضرت امام حسن مجتبي(ع)، سخي ترين مردم در زمان خود بود، به گونه اي كه چند مرتبه تمام اموال خويش را ميان فقرا و بي نوايان تقسيم نموده و چيزي را براي خود نگه نداشت، همين طور فرزند ارجمند و نواده بزرگش حضرت عبدالعظيم(ع) چندين مرتبه اموال خود را ميان فقرا و ضعفا تقسيم نمود و بيچارگان را مدد و ياري كرد.


== ثواب زيارت حضرت عبدالعظيم(ع) ==
== ثواب زيارت حضرت عبدالعظيم(ع) ==
بدون شک از سوي امام معصوم(ع) براي اصل زيارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) توصيه شده است. در بياني مرحوم محدث قمي(ره) از امام معصوم(ع) پاداش زيارت حضرت عبدالعظيم(ع) را بهشت روايت مي كند.<ref>قمی، عباس، سفينه البحار، ج2، ص121.</ref> و ابن قولويه قمي(ره) در کامل الزیارات با واسطه علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي(ره)، و محمد بن يحيي عطار قمي(ره)، كه همگان از رجال بزرگ علم حديث و از ثقات بوده اند<ref>صادقی اردستانی، احمد، زندگاني عبدالعظيم(ع)، ص208.</ref>، از قول مردي از «ري» روايت كرده اند كه گفته است: من به هنگام بازگشت از كربلاء در شهر سامراء به حضور امام هادي(ع) رسيدم و آن حضرت فرمود: كجا بوده اي؟ گفتم: از زيارت حضرت سيد الشهدا(ع) بر مي گردم.آن حضرت فرمود: اَما انَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدُالْعَظيم عنْدَكُمْ، لَكُنْتَ كَمَنْ زارَ الْحُسَيْنَ(ع)<ref>ابوالقاسم، جعفر بن محمد قمی(ابن قولویه)، كامل الزيارات، ص321</ref> ؛اما اگر تو قبر حضرت عبدالعظيم(ع) را كه نزد خود‌ شماست زيارت مي كردي، مثل كسي بودي كه حضرت امام حسين(ع) را زيارت كرده باشد.
بدون شک از سوي امام معصوم(ع) براي اصل زيارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) توصيه شده است. در بياني مرحوم محدث قمي(ره) از امام معصوم(ع) پاداش زيارت حضرت عبدالعظيم(ع) را بهشت روايت مي كند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سفينة البحار و مدينة الحکم و الآثار|عنوان کتاب=سفينة البحار و مدينة الحکم و الآثار|سال=1388 هجری شمسی{{!}}1430 هجری قمری|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=آستان قدس رضوی. بنياد پژوهشهای اسلامى|جلد=2|صفحه=121|مکان=مشهد مقدس}}</ref> و ابن قولويه قمي(ره) در کامل الزیارات با واسطه علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي(ره)، و محمد بن يحيي عطار قمي(ره)، كه همگان از رجال بزرگ علم حديث و از ثقات بوده اند<ref>صادقی اردستانی، احمد، زندگاني عبدالعظيم(ع)، ص208.</ref>، از قول مردي از «ري» روايت كرده اند كه گفته است: من به هنگام بازگشت از كربلاء در شهر سامراء به حضور امام هادي(ع) رسيدم و آن حضرت فرمود: كجا بوده اي؟ گفتم: از زيارت حضرت سيد الشهدا(ع) بر مي گردم.آن حضرت فرمود: اَما انَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدُالْعَظيم عنْدَكُمْ، لَكُنْتَ كَمَنْ زارَ الْحُسَيْنَ(ع)<ref>ابوالقاسم، جعفر بن محمد قمی(ابن قولویه)، كامل الزيارات، ص321</ref> ؛اما اگر تو قبر حضرت عبدالعظيم(ع) را كه نزد خود‌ شماست زيارت مي كردي، مثل كسي بودي كه حضرت امام حسين(ع) را زيارت كرده باشد.


در روایت دیگری آمده است که شیعه‌ای از [[شهر ری]] نزد امام هادی(ع) رفت. او در پاسخ به سؤال امام که کجا بوده، گفت به زیارت امام حسین(ع) رفته بود. امام به او می‌گوید: {{متن عربی|أَمَا إِنَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ|ترجمه=اگر قبر عبدالعظیم را که در جوار شماست، زیارت کنید، مانند آن است که قبر حسین(ع) را زیارت کرده باشید}}<ref>ابن‌قولویه، کامل الزیارات‏، ص۳۲۴.</ref>
در روایت دیگری آمده است که شیعه‌ای از [[شهر ری]] نزد امام هادی(ع) رفت. او در پاسخ به سؤال امام که کجا بوده، گفت به زیارت امام حسین(ع) رفته بود. امام به او می‌گوید: {{متن عربی|أَمَا إِنَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ|ترجمه=اگر قبر عبدالعظیم را که در جوار شماست، زیارت کنید، مانند آن است که قبر حسین(ع) را زیارت کرده باشید}}<ref>ابن‌قولویه، کامل الزیارات‏، ص۳۲۴.</ref>
trustworthy
۴۴۳

ویرایش