|
|
خط ۸۸: |
خط ۸۸: |
| اگر آدمي يك اربعين به رياضت بپردازد، اما يك نماز صبح از او قضا شود، نتيجه آن اربعين هباء منثورا خواهد گرديد.<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بي نشانها, ج۱, ص۳۱.</ref> | | اگر آدمي يك اربعين به رياضت بپردازد، اما يك نماز صبح از او قضا شود، نتيجه آن اربعين هباء منثورا خواهد گرديد.<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بي نشانها, ج۱, ص۳۱.</ref> |
| وي در جواب يكي از دوستان و ارادتمندان مي نويسد: | | وي در جواب يكي از دوستان و ارادتمندان مي نويسد: |
| «... مادام كه چشم بر اين متاع بي قدر و اين دنياي پست، دوختهداري، بدان كه معامله تو با زيان همراه و اساس معنويت همعنان تباهي است، و روي تو در قيامت عبوس خواهد بود و گمان مبر كه زيركانه عمل مي كني؛ پس از اين خانه هلاكت، پهلو تهي كن و روي به سوي خانه آخرت نما تا روي تو خرم گردد و ديده ات به سوي پروردگار ناظر و روشن شود<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بي نشانها, ج۱, ص۱۱۰.</ref>». | | «... مادام كه چشم بر اين متاع بي قدر و اين دنياي پست، دوختهداري، بدان كه معامله تو با زيان همراه و اساس معنويت همعنان تباهي است، و روي تو در قيامت عبوس خواهد بود و گمان مبر كه زيركانه عمل مي كني؛ پس از اين خانه هلاكت، پهلو تهي كن و روي به سوي خانه آخرت نما تا روي تو خرم گردد و ديده ات به سوي پروردگار ناظر و روشن شود<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بي نشانها, ج۱, ص۱۱۰.</ref>» |
| | |
| === دستورالعملهاي اخلاقي ـ عرفاني ===
| |
| شيخ حسنعلي اصفهاني، با اين كه در كمال تواضع و فروتني، پيوسته از دادن دستور العمل به صورت مستقيم پرهيز مي كرد، ولي به گفته خودش، گاهي از جهت وظيفه و نبود ديگران، آن هم براي نزديكاني چون فرزندش و يا سادات ـ به علت احترامي كه براي آنها قائل بود ـ خواسته آنان را اجابت مي كرد و توصيه اي مي فرمود كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
| |
| در جواب نامه هاي يكي از سادات دزفول مي نويسد:
| |
| «مكرر به شما عرض شد كه اين عرايض بنده از من نيست؛ بلكه از شخص بزرگي است كه به نيت او مي گويم:
| |
| 1. پيامبري در مناجات عرض كرد: رب اين الطريق اليك؛ يعني پروردگارا! ره به سوي تو كدام است؟ خطاب رسيد: دع نفسك و تعال؛ يعني نفس خويش را رها كن و بيا.
| |
| 2. از اوايل تكليف كه مامور به صوم ايام البيض و قرائت آيه «قل انما» شدم و در اين سه روز سه هزار مرتبه بر اين قلب قاسي آيه «فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملا صالحا» قرائت مي شد، تاكنون هواي ملاقات از سر حقير بيرون نرفته، بايد ترك دنياداري نمود لعل الله يحدث بعد ذلك امرا.
| |
| 3. تا آنجا كه مي توانيد در امر نماز اول وقت و حضور قلب در نماز و تلاوت چند آيه از قرآن با تدبر در معاني آن در سحرها مداومت نماييد.
| |
| 4. عمده نظر در دو مطلب است؛ يكي غذاي حلال، دوم توجه به نماز و اصلاح آن، اگر اين دو درست باشد، باقي درست است.
| |
| 5. عمده هم حقير، اصلاح قلب است و ذكر يا حي يا قيوم سحرگاه، براي همين است.
| |
| 6. بين الطلوعين را به چهار قسمت تقسيم كنيد؛ يكي اذكار و تسبيح، ديگري ادعيه، سوم قرائت قرآن و بالاخره فكري در اعمال روز گذشته. اگر موفق به طاعتي بوده ايد، شكر كنيد و اگر خداي ناكرده ابتلا به معصيتي يافتهايد، استغفار كنيد.
| |
| 7. ديگر آنكه هر روز صدقه دهيد ولو به وجه مختصر.
| |
| 8. شبها قدري در بي اعتباري دنيا و انقلاب آن فكر كنيد و ملاحظه كنيد كه دنيا با اهل دنيا چگونه سلوك مي كند.
| |
| 9. امر بفرماييد به تدبر و تفكر در آيات آخر سوره مباركه فرقان كه با اين آيه شروع مي شود؛ «و عباد الرحمن الذين يمشون علي الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما»؛ ببينيد كه خداوند اشخاص را كه به خود نسبت داده است، صفاتشان را چگونه بيان مي كند.
| |
| 10. هر قدر بتوانيد، خود را به آداب مودب نماييد.
| |
| 11. به هر نحوي كه باشد، وصيت خدا و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ و ائمه ـ عليهم السلام ـ و مشايخ كرام را كه تقوي باشد، از دست ندهيد.
| |
| 12. همانطور كه مسايل طهارت و شكيات و سهويات و قرائت بايد پيش اهلش درست شود، عقايد نيز به طريق اولي چنين است».<ref>مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بي نشانها, ج۱, ص۱۲۹ الی ۱۳۴.</ref>
| |
|
| |
|
| == وفات == | | == وفات == |