trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{درگاه|اندازه=گوچک|امام حسین}} | {{درگاه|اندازه=گوچک|امام حسین}} | ||
==جایگاه و شرایط ایراد خطبه== | ==جایگاه و شرایط ایراد خطبه== | ||
خطبه امام سجاد(ع) در شام از مشهورترین سخنرانیهای او و بىنظير، فوقالعاده و كوبنده خوانده شده است. خطبهای که توانست مشروعیت حكومت امويان را متزلزل کند و تبليغات چهلساله آنان بر ضد امام على(ع) و اهل بیت(ع) را خنثی نماید. این خطبه نشاندهنده از شجاعت و فصاحت امام سجاد(ع) و جایگاه او در روشنکردن راه حق از طریق زندهکردن پیام نهضت عاشورا دانسته شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۶۱۰-۶۱۱؛ مدرسی، سید محمدتقی، زندگانى سيدالساجدين حضرت علی بن الحسين(ع)، تهران، انتشارات محبان الحسين(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۶۹.</ref> برخی محققان، این خطبه را حاوى الگویی براى منبرهاى حسينى دانستهاند؛ الگویی که با اتکا به آن صاحبان منبرهای حسینی میتوانند تأثيرى ژرفتر و شگرفتر در دل انسانها بر جاى بگذارند.<ref>مدرسی، زندگانى سيدالساجدين حضرت علی بن الحسين(ع)، ص۶۹-۷۰.</ref> | |||
بنا بر منابع، خطبه امام سجاد(ع) در شام پس از واقعه عاشورا و زمانی که بازماندگان این رخداد به اسیری به شام برده شدند ایراد شده است.<ref>شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین(ع)، تهران، ۱۳۶۷ش، ص۷۵.</ref> مطابق روايتى يزيد به خطيب دربارى خود دستور داد بر منبر برود و با سوءاستفاده از وضع اسراء، معاويه را مورد ستايش قرار دهد و نسبت به امام حسين(ع) و خاندانش بدگويى كند. خطيب نيز چنين كرد و نسبت به امام علی(ع) و امام حسين(ع) ناسزاهای فراوان گفت.<ref>مکارم شیرازی، | بنا بر منابع، خطبه امام سجاد(ع) در شام پس از واقعه عاشورا و زمانی که بازماندگان این رخداد به اسیری به شام برده شدند ایراد شده است.<ref>شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین(ع)، تهران، ۱۳۶۷ش، ص۷۵.</ref> مطابق روايتى يزيد به خطيب دربارى خود دستور داد بر منبر برود و با سوءاستفاده از وضع اسراء، معاويه را مورد ستايش قرار دهد و نسبت به امام حسين(ع) و خاندانش بدگويى كند. خطيب نيز چنين كرد و نسبت به امام علی(ع) و امام حسين(ع) ناسزاهای فراوان گفت.<ref>مکارم شیرازی، عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها، ص۶۰۴.</ref> | ||
به نقل از منابع، در زمانی که خطیب مشغول راندن این سخنان علیه اهلبیت(ع) بود، امام سجاد(ع) ناگهان فریاد زد: {{متن عربی|وَيْلَكَ أَيُّهَا الْخاطِبُ! لَقَدِ اشْتَرَيْتَ مَرْضاةَ الَمخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخالِقِ، فَتَبَوَّأْ مَقْعَدَكَ مِنَ النَّارِ|ترجمه=واى بر تو اى خطيب! خشنودى مخلوق را با خشم خالق به دست آوردى؟ جايگاهت در آتش دوزخ مهيا باد!}}<ref>سید ابنطاووس، علی بن موسى، الملهوف على قتلى الطّفوف، تحقیق فارس حسّون، قم، انتشارات اسوه، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۹.</ref> سپس امام(ع) رو به يزيد كرد و گفت:{{متن عربی|أَتَاْذَنَ لي أَنْ أرْقى هذِهِ الْأَعْوادَ فَأَتَكَلَّمَ بِكَلامٍ فيهِ للَّهِ تَعالى رِضىً، وَلِهؤُلاءِ أَجْرٌ وَثَوابٌ|ترجمه=آيا به من اجازه مىدهى كه بر بالای اين چوبها (منبر) بروم و سخنانى بگويم كه سبب خشنودى خداوند متعال گردد و اجر و پاداشى براى اين مردم در پى داشته باشد؟}} يزيد درخواست امام(ع) را نپذيرفت؛ زیرا مىدانست سرانجام این پذیرش رسوايى او خواهد بود. با این حال، مردم اصرار كردند تا يزيد اجازه دهد و باز هم يزيد نپذیرفت تا آنكه به یزید گفته شد: «به او اجازه بده، زيرا او توانی برای خواندن خطبه ندارد». یزید در برابر درخواست کنندگان گفت: «اين خاندان علم و فصاحت را به ارث بردهاند و علم و دانش را با تمام وجود، چشيدهاند». گفته شده که سرانجام با اصرار فراوان مردم، يزيد اجازه داد كه امام(ع) بر منبر برود. آنگاه امام(ع) بر منبر رفت و پس از حمد خداوند خطبه مشهور خود را انشاء نمود.<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه السلام، تحقیق محمد سماوی، قم، انتشارات انوار الهدی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۶.</ref> | به نقل از منابع، در زمانی که خطیب مشغول راندن این سخنان علیه اهلبیت(ع) بود، امام سجاد(ع) ناگهان فریاد زد: {{متن عربی|وَيْلَكَ أَيُّهَا الْخاطِبُ! لَقَدِ اشْتَرَيْتَ مَرْضاةَ الَمخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخالِقِ، فَتَبَوَّأْ مَقْعَدَكَ مِنَ النَّارِ|ترجمه=واى بر تو اى خطيب! خشنودى مخلوق را با خشم خالق به دست آوردى؟ جايگاهت در آتش دوزخ مهيا باد!}}<ref>سید ابنطاووس، علی بن موسى، الملهوف على قتلى الطّفوف، تحقیق فارس حسّون، قم، انتشارات اسوه، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۹.</ref> سپس امام(ع) رو به يزيد كرد و گفت:{{متن عربی|أَتَاْذَنَ لي أَنْ أرْقى هذِهِ الْأَعْوادَ فَأَتَكَلَّمَ بِكَلامٍ فيهِ للَّهِ تَعالى رِضىً، وَلِهؤُلاءِ أَجْرٌ وَثَوابٌ|ترجمه=آيا به من اجازه مىدهى كه بر بالای اين چوبها (منبر) بروم و سخنانى بگويم كه سبب خشنودى خداوند متعال گردد و اجر و پاداشى براى اين مردم در پى داشته باشد؟}} يزيد درخواست امام(ع) را نپذيرفت؛ زیرا مىدانست سرانجام این پذیرش رسوايى او خواهد بود. با این حال، مردم اصرار كردند تا يزيد اجازه دهد و باز هم يزيد نپذیرفت تا آنكه به یزید گفته شد: «به او اجازه بده، زيرا او توانی برای خواندن خطبه ندارد». یزید در برابر درخواست کنندگان گفت: «اين خاندان علم و فصاحت را به ارث بردهاند و علم و دانش را با تمام وجود، چشيدهاند». گفته شده که سرانجام با اصرار فراوان مردم، يزيد اجازه داد كه امام(ع) بر منبر برود. آنگاه امام(ع) بر منبر رفت و پس از حمد خداوند خطبه مشهور خود را انشاء نمود.<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه السلام، تحقیق محمد سماوی، قم، انتشارات انوار الهدی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۶.</ref> |