trustworthy
۲٬۴۶۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
برتری کربلا به این معنا نیست که سرزمینهای مقدس دیگر ارزش خود را از دست دادهاند. روایات فضیلت را شیعیان به دروغ به اهل بیت نسبت ندادهاند؛ در میان این احادیث روایت صحیح السند و معتبری نیز وجود دارد. از سوی دیگر، اهل سنت همانند مالک و گروهى دیگر، مدینه را برتر از کعبه مىدانند و نووى یکى از علماى بزرگ شافعى مىنویسد: «در نزد ما مکه برترین زمین است، اما مالک و جماعتى قائلند که مدینه برتر از مکه است». باز مینویسد: «علماى اهل سنت اجماع دارند که مکه و مدینه برترین نقطه زمین است، اما در این که کدام یکى از این دو بر دیگرى برترند، اختلاف دارند».<ref>نووی شافعی، یحیى، المجموع، بیروت، دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع، ۱۹۹۷م، ج۷، ص۳۸۸.</ref> ابن حزم در المحلى اختلاف آورده است که مالک گفته: «مدینه برتر از مکه است و پیروان او به روایات فراوان احتجاج کرده اند».<ref>إبن حزم أندلسی ظاهری، علی، بیروت، دار الآفاق الجدیده، ج۷، ص۲۷۹.</ref> عبد الله ابن عبد البر قرطبى مالکى نیز جمعى از اهل بصره را در زمره طرفداران کسانى ذکر کرده که مدینه را برتر از مکه مىدانند.<ref>نمری قرطبی مالکی، یوسف، الاستذکار الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار فی شرح الموطأ، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۶۰.</ref> این یعنی برتری کعبه نسبت به دیگر مکانها حتی در میان اهل سنت نیز مورد اختلاف است و نسبت دادن این حقایق به شیعیان درست نمیباشد. | برتری کربلا به این معنا نیست که سرزمینهای مقدس دیگر ارزش خود را از دست دادهاند. روایات فضیلت را شیعیان به دروغ به اهل بیت نسبت ندادهاند؛ در میان این احادیث روایت صحیح السند و معتبری نیز وجود دارد. از سوی دیگر، اهل سنت همانند مالک و گروهى دیگر، مدینه را برتر از کعبه مىدانند و نووى یکى از علماى بزرگ شافعى مىنویسد: «در نزد ما مکه برترین زمین است، اما مالک و جماعتى قائلند که مدینه برتر از مکه است». باز مینویسد: «علماى اهل سنت اجماع دارند که مکه و مدینه برترین نقطه زمین است، اما در این که کدام یکى از این دو بر دیگرى برترند، اختلاف دارند».<ref>نووی شافعی، یحیى، المجموع، بیروت، دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع، ۱۹۹۷م، ج۷، ص۳۸۸.</ref> ابن حزم در المحلى اختلاف آورده است که مالک گفته: «مدینه برتر از مکه است و پیروان او به روایات فراوان احتجاج کرده اند».<ref>إبن حزم أندلسی ظاهری، علی، بیروت، دار الآفاق الجدیده، ج۷، ص۲۷۹.</ref> عبد الله ابن عبد البر قرطبى مالکى نیز جمعى از اهل بصره را در زمره طرفداران کسانى ذکر کرده که مدینه را برتر از مکه مىدانند.<ref>نمری قرطبی مالکی، یوسف، الاستذکار الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار فی شرح الموطأ، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۶۰.</ref> این یعنی برتری کعبه نسبت به دیگر مکانها حتی در میان اهل سنت نیز مورد اختلاف است و نسبت دادن این حقایق به شیعیان درست نمیباشد. | ||
== امام حسین(ع) راز فضیلت کربلا== | |||
روایات فضائل کربلای معلی، روشن مىکند که برترى کربلا از وجود مقدس امام حسین(ع) نشأت گرفته است. اگر زمین کربلا در میان بهشتیان ندا مىدهد: من زمین مقدس، پاک و مبارکم به خاطر همان آقاى جوانان بهشت است که در او مدفون است: «وَهِیَ تُنَادِی أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَهُ الطَّیِّبَهُ الْمُبَارَکَهُ الَّتِی تَضَمَّنَتْ سَیِّدَ الشُّهَدَاءِ وَسَیِّدَ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ» و اگر خداوند زمین کربلا را بى نهایت گرامىداشت و به تواضع و شرافتش افزود باز هم به واسطه همان ریحانه رسول خدا (صلى الله علیه وآله و سلم) و اصحاب مخلص اوست: «فَأَکْرَمَهَا وَزَادَهَا بِتَوَاضُعِهَا بِالْحُسَیْنِ وَأَصْحَابِهِ»؛ از طرف دیگر، وجود سید الشهداء وابسته به وجود پدر و مادر بزرگوار آن حضرت است. وجود مبارک مادرش وابسته به وجود خاتم انبیاء است و وجود نبى اکرم علت اصلى خلقت عالم است. بنابراین خداوند مىدانست که از نسل رسول خدا انسانهاى پاک و هدایتگر جامعه به وجود مىآید، آنحضرت را آفرید. در نتیجه اگر امام حسین که از وجود رسول خداست نبود، کعبه و کربلا هم نبود. اما عدهای به این حقیقت توجه نکرده و تصور میکنند بیان فضائل کربلا بدان معناست که کعبه ارزش و قداستی کمتر از کربلا دارد یا شیعیان این فضائل را جعل کرده و به اهل بیت نسبت دادهاند که باید گفت در تجزیه و تحلیل روایات، باید از یکجانبهگرایی پرهیز کرد و مجموعه روایات را مد نظر گرفت؛ به عنوان نمونه، طبق روایاتى که فریقین نقل کردهاند، حرمت مؤمن بالاتر از کعبه است؛ آیا این بدان معناست که کعبه دیگر ارزشی ندارد و حج را باید رها کرد یا اینکه میخواهد اهمیت حرمت مومن را بیان کند؟ وقتى حرمت مؤمن این گونه باشد، پس چرا نوه رسول خدا و ریحانه پیامبر و آقاى جوانان اهل بهشت حرمتش به این معنا، برتر از کعبه نباشد؟ | روایات فضائل کربلای معلی، روشن مىکند که برترى کربلا از وجود مقدس امام حسین(ع) نشأت گرفته است. اگر زمین کربلا در میان بهشتیان ندا مىدهد: من زمین مقدس، پاک و مبارکم به خاطر همان آقاى جوانان بهشت است که در او مدفون است: «وَهِیَ تُنَادِی أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَهُ الطَّیِّبَهُ الْمُبَارَکَهُ الَّتِی تَضَمَّنَتْ سَیِّدَ الشُّهَدَاءِ وَسَیِّدَ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ» و اگر خداوند زمین کربلا را بى نهایت گرامىداشت و به تواضع و شرافتش افزود باز هم به واسطه همان ریحانه رسول خدا (صلى الله علیه وآله و سلم) و اصحاب مخلص اوست: «فَأَکْرَمَهَا وَزَادَهَا بِتَوَاضُعِهَا بِالْحُسَیْنِ وَأَصْحَابِهِ»؛ از طرف دیگر، وجود سید الشهداء وابسته به وجود پدر و مادر بزرگوار آن حضرت است. وجود مبارک مادرش وابسته به وجود خاتم انبیاء است و وجود نبى اکرم علت اصلى خلقت عالم است. بنابراین خداوند مىدانست که از نسل رسول خدا انسانهاى پاک و هدایتگر جامعه به وجود مىآید، آنحضرت را آفرید. در نتیجه اگر امام حسین که از وجود رسول خداست نبود، کعبه و کربلا هم نبود. اما عدهای به این حقیقت توجه نکرده و تصور میکنند بیان فضائل کربلا بدان معناست که کعبه ارزش و قداستی کمتر از کربلا دارد یا شیعیان این فضائل را جعل کرده و به اهل بیت نسبت دادهاند که باید گفت در تجزیه و تحلیل روایات، باید از یکجانبهگرایی پرهیز کرد و مجموعه روایات را مد نظر گرفت؛ به عنوان نمونه، طبق روایاتى که فریقین نقل کردهاند، حرمت مؤمن بالاتر از کعبه است؛ آیا این بدان معناست که کعبه دیگر ارزشی ندارد و حج را باید رها کرد یا اینکه میخواهد اهمیت حرمت مومن را بیان کند؟ وقتى حرمت مؤمن این گونه باشد، پس چرا نوه رسول خدا و ریحانه پیامبر و آقاى جوانان اهل بهشت حرمتش به این معنا، برتر از کعبه نباشد؟ | ||