پرش به محتوا

قاریان هفتگانه و اعتبار آن‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(←‏طبقات قرائات: اصلاح ارقام)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
{{سوال}}
{{سوال}}


قرائت هفت نفر از قاریان قرآن بین مردم مشهور شده است. این قاران چه کسانی هستند؟ آیا این قرائت‌ها معتبر هستند و می‌توان قرآن را با یکی از این قرائت‌ها خواند؟
قرائت هفت نفر از قاریان قرآن بین مردم مشهور شده است. این قاریان چه کسانی هستند؟ آیا این قرائت‌ها معتبر هستند و می‌توان قرآن را با یکی از این قرائت‌ها خواند؟


{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
خط ۱۲: خط ۱۲:


علمای شیعه در معتبر بودن قرائت‌های هفت‌گانه سه دیدگاه دارند:
علمای شیعه در معتبر بودن قرائت‌های هفت‌گانه سه دیدگاه دارند:
#برخی از علما قرائت‏‌هاي هفت‌گانه را [[متواتر]] می‌دانند.
#برخی از علما قرائت‏‌هاي هفت‌گانه را [[متواتر]] می‌دانند.
# برخی بر این باورند که خواندن [[نماز در ادیان الهی|نماز]] و تلاوت قرآن با این قرائت‌ها درست است؛ هر چند متواتر بودن قرائت‌ها را قبول ندارند.
# برخی بر این باورند که خواندن [[نماز در ادیان الهی|نماز]] و تلاوت قرآن با این قرائت‌ها درست است؛ هر چند متواتر بودن قرائت‌ها را قبول ندارند.
خط ۱۹: خط ۱۸:
== چرایی اختلاف قرائت‌ها ==
== چرایی اختلاف قرائت‌ها ==
مسلمانان در اصل قرآن با هم اختلافی نداشتند؛ اما برخي از عوامل باعث بوجود آمدن اختلاف در قرائت‌ها شد. قاریان بر سر قرائت صحيح برخي كلمات قرآن با هم اختلاف پيدا كرده و هريك طبق اجتهاد خود و دلايل و اسنادي كه در دست داشت، قرائت خود را توجيه ‌می‌کرد.  
مسلمانان در اصل قرآن با هم اختلافی نداشتند؛ اما برخي از عوامل باعث بوجود آمدن اختلاف در قرائت‌ها شد. قاریان بر سر قرائت صحيح برخي كلمات قرآن با هم اختلاف پيدا كرده و هريك طبق اجتهاد خود و دلايل و اسنادي كه در دست داشت، قرائت خود را توجيه ‌می‌کرد.  
# ابتدايي بودن خط: خط در ميان عرب‌ها به صورت اوليه وجود داشته و عموم مردم با فنون خط و چگونگي درست‌نگاري آشنا نبودند و بسياري از كلمات را به مقياس تلفظ مي‌نوشتند. در آن رسم الخطِ عربيِ ابتدايي، كلمه به شكلي نگاشته مي‌شد كه به چند وجه قابل خواندن بود.
# '''ابتدايي بودن خط:''' خط در ميان عرب‌ها به صورت اوليه وجود داشته و عموم مردم با فنون خط و چگونگي درست‌نگاري آشنا نبودند و بسياري از كلمات را به مقياس تلفظ مي‌نوشتند. در آن رسم الخطِ عربيِ ابتدايي، كلمه به شكلي نگاشته مي‌شد كه به چند وجه قابل خواندن بود. به عنوان نمونه برخی، آيه {{قرآن|لإيلافِ قُرَيْشٍ}}<ref>سوره قريش، آیه۱.</ref> را با حذف همزه و اثبات (يا) (ليلاف قريش ) و آيه {{قرآن|إِيلافِهِمْ رِحْلَه الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ}}<ref>سوره قريش، آیه۲.</ref> را با حذف (يا) و اثبات همزه (الافهم ) مى‌خواند.<ref>تفسير طبرسى، ج۱، ص۵۴۴. شرح مورد الظمن، ص۱۴۳. </ref>
# بي‌نقطه بودن حروف: در رسم‌الخط اولیه، حروف نقطه نداشت؛ ميان «س و ش»، «ب، ت و «ث»، «ج، ح و خ»، «دو ذ» و... هيچ تفاوتي در نوشتن وجود نداشت و خواننده مجبور بود با دقت در معاني جمله و تركيب كلامي، تشخيص دهد كه حرف موجود، جيم است يا حاء و يا خاء.  
# '''بي‌نقطه بودن حروف:''' در رسم‌الخط اولیه، حروف نقطه نداشت؛ ميان «س و ش»، «ب، ت و «ث»، «ج، ح و خ»، «دو ذ» و... هيچ تفاوتي در نوشتن وجود نداشت و خواننده مجبور بود با دقت در معاني جمله و تركيب كلامي، تشخيص دهد كه حرف موجود، جيم است يا حاء و يا خاء. به عنوان نمونه (فتبينوا) در آیه ۶ سوره حجرات در قرائت كسائى آمده است: (فتثبتوا) <ref> ابو حفص انصارى , المكرر, ص۱۴۱.</ref>
# نبودن علايم و حركات: كلمات قرآني بدون هيچگونه علامت، اعراب و حركتي نوشته مي‌شد. براي خواننده غير عرب مشكل بود تا چگونگي حركات كلمه را تشخيص دهد.
# '''نبودن علايم و حركات:''' كلمات قرآني بدون هيچگونه علامت، اعراب و حركتي نوشته مي‌شد. براي خواننده غير عرب مشكل بود تا چگونگي حركات كلمه را تشخيص دهد.به عنوان نمونه حمزه و كسائى آيه (قال اعلم ان اللّه على كل شئ قدير)<ref>سوره بقره، آیه۲۵۹.</ref> را به صيغه فعل امرخوانده‌اند و ديـگـران بـه صـيـغـه فـعـل مـضارع  خوانده‌اند<ref>الكشف عن وجوه القراات السبع , ج۱ , ص۳۱۲.</ref>
# نبودن الف در كلمات : يـكـى ديگر از عواملى كه در رسم الخط مشكل مى‌آفريد، نبودن الف در رسم الخط آن روز بود. اين امر (اسقاط الف وسط كلمه ) بعدها در بسيارى از موارد منشا اختلاف قرائت گرديد مثلا نافع و ابـوعـمـرو و ابن كثير (ما يخدعون)<ref>سوره بقره، آیه۹.</ref> را (و ما يخادعون الا انفسهم ) خوانده اند به دليل آن كـه اين كلمه در صدر آيه با همين وزن و اسقاط الف نوشته شده بوده است، گمان برده اند اين كلمه هم همان گونه است <ref>الكشف عن وجوه القراات السبع , ج۱ , ص۲۲۴.</ref> درصورتى كه مقتضاى معناى آيه، بدون الف است و ... .
# '''نبودن الف در كلمات:''' يـكـى ديگر از عواملى كه در رسم الخط مشكل مى‌آفريد، نبودن الف در رسم الخط آن روز بود. اين امر (اسقاط الف وسط كلمه ) بعدها در بسيارى از موارد منشا اختلاف قرائت گرديد مثلا نافع و ابـوعـمـرو و ابن كثير (ما يخدعون)<ref>سوره بقره، آیه۹.</ref> را (و ما يخادعون الا انفسهم ) خوانده‌اند به دليل آن كـه اين كلمه در صدر آيه با همين وزن و اسقاط الف نوشته شده بوده است، گمان برده اند اين كلمه هم همان گونه است <ref>الكشف عن وجوه القراات السبع , ج۱ , ص۲۲۴.</ref> درصورتى كه مقتضاى معناى آيه، بدون الف است و ... .
# لهجه‌هاي مختلف قوم عرب و عواملی دیگر.<ref>معرفت، محمد هادي، التمهيد، قم، مؤسسه نشر اسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص ۹ ـ ۶۰؛ زركشي، البرهان، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۱۰ ق، ج ۱، ص ۳۱۸. حجتي، سيد محمّد باقر، پژوهشي در تاريخ قرآن كريم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ نهم، ۱۳۷۵، ص۲۷۷.</ref>
# '''لهجه‌هاي مختلف قوم عرب و عواملی دیگر.'''<ref>معرفت، محمد هادي، التمهيد، قم، مؤسسه نشر اسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص۶۰-۹. زركشي، البرهان، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۱۰ ق، ج۱، ص ۳۱۸. حجتي، محمّد باقر، پژوهشي در تاريخ قرآن كريم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ نهم، ۱۳۷۵، ص۲۷۷.</ref>
 
تعداد قاريان در طي ساليان متمادي افزايش مي‌يافت و هر قاري قرآن، راوياني داشت كه چگونگي قرائت از او فرا گرفته و به ديگران مي‌آموختند. مردم، قرآن را به قرائت‌هاي مختلفي مي‌خواندند. سرانجام شخصي به نام ابوبكر احمد بن موسي بن عباس بن مجاهد (۲۴۵ـ۳۲۴ هـ ق) معروف به «ابن مجاهد» كه رياست قرائت در شهر مدينه را داشت.<ref>ابن النديم، الفهرست، مصر، ۱۳۴۸ هـ ق، ص۴۷.</ref> از بين قرائت‌ قاريان مشهوري كه استادي ومهارت ويژه‌اي در قرائت قرآن داشتند و با واسطه‌هاي اندكي قرائت شان را از پيامبر خدا(ص) اخذ كرده بودند، هفت تن را برگزيده و با نوشتن كتاب‌ها به جمع و تدوين قرائت آنان پرداخت و دیگر اجازه نداد قرائت‌های غیر از این هفت قرائت تدریس شود.<ref>ابن النديم، الفهرست، مصر، ۱۳۴۸ هـ ق، ص۴۷. معرفه القرا الكبار, از ذهبى , ج۱ , ص۲۱۷. مباحث في علوم القرآن , ص۲۴۷ و ۱۴۸.</ref>
 
بـسيارى از بزرگان، کار ابن مجاهد را در انتخاب قرائت‌های هفت‌گانه مورد نكوهش قرار دادند؛ از جمله:
 
امـام ابـوالعباس احمدبن عمار مهدوى، قارى و مفسر قرآن؛ ابـوبكر ابن العربى؛ ابومحمد مكى بن ابى طالب؛ ابوالعلا همدانى؛ اثـيـرالـدين ابوحيان اندلسى؛<ref>الاتقان في علوم القرآن , ج۱ , ص۸۰.</ref> اسماعيل بن ابراهيم ابن القراب؛<ref>النشر في القراات العشر, ج۱ , ص۴۶.</ref> ابـوالـحـسـن عـلـى بـن مـحـمد؛<ref>جمال القرا, ص۱۱۱, و نيز رجوع شود به : المرشد الوجيز, ص۱۶۰.</ref> ابومحمد مكى بن ابى طالب.<ref>ر ك : الابانه , ص۱۰۲ المرشد الوجيز, ص۱۵۳ ـ ۱۵۱.</ref> و ... .<ref>النشر في القراات العشر, ج۱ , ص۳۶.</ref>


== طبقات قرائات ==  
== طبقات قرائات ==  
خط ۴۰: خط ۳۳:


== قاریان هفت‌گانه ==
== قاریان هفت‌گانه ==
تعداد قاريان در طي ساليان متمادي افزايش مي‌يافت و هر قاري قرآن، راوياني داشت كه چگونگي قرائت را از او فرا گرفته و به ديگران مي‌آموختند. مردم، قرآن را به قرائت‌هاي مختلفي مي‌خواندند. سرانجام شخصي به نام ابوبكر احمد بن موسي بن عباس بن مجاهد (۲۴۵ـ۳۲۴ هـ ق) معروف به «ابن مجاهد» كه رياست قرائت در شهر مدينه را داشت.<ref>ابن النديم، الفهرست، مصر، ۱۳۴۸ هـ ق، ص۴۷.</ref> از بين قرائت‌ قاريان مشهوري كه استادي ومهارت ويژه‌اي در قرائت قرآن داشتند و با واسطه‌هاي اندكي قرائت‌شان را از پيامبر خدا(ص) اخذ كرده بودند، هفت تن را برگزيده و با نوشتن كتاب‌ها به جمع و تدوين قرائت آنان پرداخت و دیگر اجازه نداد قرائت‌های غیر از این هفت قرائت تدریس شود.<ref>ابن النديم، الفهرست، مصر، ۱۳۴۸ هـ ق، ص۴۷. معرفه القرا الكبار, از ذهبى , ج۱ , ص۲۱۷. مباحث في علوم القرآن , ص۲۴۷ و ۱۴۸.</ref>
برخی، کار ابن مجاهد را در انتخاب قرائت‌های هفت‌گانه مورد نكوهش قرار دادند؛ از جمله: احمدبن عمار مهدوى، قارى و مفسر قرآن؛ ابـوبكر ابن العربى؛ ابومحمد مكى بن ابى طالب؛ ابوالعلا همدانى؛ اثـيـرالـدين ابوحيان اندلسى؛<ref>سیوطی، جلال الدین، الاتقان في علوم القرآن، ج۱، ص۸۰.</ref> اسماعيل بن ابراهيم ابن القراب؛<ref>النشر في القرائات العشر, ج۱ , ص۴۶.</ref> ابـوالـحـسـن عـلـى بـن مـحـمد؛<ref>جمال القرا, ص۱۱۱. المرشد الوجيز, ص۱۶۰.</ref> ابومحمد مكى بن ابى طالب.<ref> الابانه , ص۱۰۲ المرشد الوجيز, ص۱۵۳ ـ ۱۵۱.</ref> و ... .<ref>النشر في القرائات العشر, ج۱ , ص۳۶.</ref>
هفت تن از طبقه سوم ميان مردم شهرت پيدا كردند و اين شهرت باعث شد كه ديگران را تحت‌الشعاع قرار بدهند.  این نفر به '''قراء سبعه''' مشهور شده‌اند.<ref>خويى، ابوالقاسم، البيان فى تفسير القرآن، قم، موسسة احياء آثار الامام الخوئي، چاپ اول، ۱۴۳۰ق، ص۱۴۰-۱۲۵.</ref>
هفت تن از طبقه سوم ميان مردم شهرت پيدا كردند و اين شهرت باعث شد كه ديگران را تحت‌الشعاع قرار بدهند.  این نفر به '''قراء سبعه''' مشهور شده‌اند.<ref>خويى، ابوالقاسم، البيان فى تفسير القرآن، قم، موسسة احياء آثار الامام الخوئي، چاپ اول، ۱۴۳۰ق، ص۱۴۰-۱۲۵.</ref>
# ابـن عـامـر: عـبداللّه بن عامر يحصبى (متوفاى ۱۱۸) قارى شام، دو راوى او هشام بن عمار (۲۴۵ ـ ۱۵۳) و ابن ذكوان (۲۴۲ ـ ۱۷۳) هستند. این دو راوی ابن عامر رادرك نكرده‌اند.{{مدرک|date=بهمن۱۴۰۲}}
# ابـن عـامـر: عـبداللّه بن عامر يحصبى (متوفاى ۱۱۸) قارى شام، دو راوى او هشام بن عمار (۲۴۵ ـ ۱۵۳) و ابن ذكوان (۲۴۲ ـ ۱۷۳) هستند. این دو راوی ابن عامر رادرك نكرده‌اند.{{مدرک|date=بهمن۱۴۰۲}}
trustworthy
۲٬۵۶۵

ویرایش