automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
گریه و استغفار پیامبران و امامان همواره | گریه و استغفار پیامبران و امامان همواره از فضایل ایشان به شمار میآمده است. استغفار امامان به منزله گناهکار بودن و توبه ایشان به درگاه خدا نیست بلکه برای تقرب بیشتر نزد خداوند صورت میگرفته است. گریه و استغفار به درگاه خداوند از مراتب خود سازی و از راه های سیر و سلوک دانسته میشود. | ||
'''دلیل گریه پیامبران''' | |||
اندیشمندی یهودی، یحیی بن زکریا را با این ویژگی میستاید که «کانَ یَبکی مِن غَیر ذَنب»(بی آنکه گناهی کرده باشد میگریست) و امیرمؤمنان علی(ع) در مورد گریههای میفرماید: | |||
محمد(ص) به درجاتی بالاتر [از یحیی در گریه به درگاه خدا] دست یافت. یحیی بن زکریا در زمانی میزیست که نه جاهلیتی وجود داشت و نه بتی در کار بود، ولی به محمد(ص) در سن کودکی و در میان بت پرستان و حزب شیطان، حکم الهی، فهم و آگاهی داده شد و هرگز گرایشی به بتها در او پدید نیامد… آن حضرت بدون آن که جرم و گناهی از او سر زده باشد از خشیت خدا چندان میگریست که جایگاه نمازش مرطوب میگشت. | |||
آنچه باید بیش تر بدان بپردازیم این است که همین مسئله برخی را به تأمل در بارهٔ عصمت معصومان واداشته و گاه بهانه ای برای انکار آن به دست داده است. برای نمونه، سخن یکی از نویسندگان معاصر را هر چند سخن تازه ای نیست از نظر میگذرانیم: | آنچه باید بیش تر بدان بپردازیم این است که همین مسئله برخی را به تأمل در بارهٔ عصمت معصومان واداشته و گاه بهانه ای برای انکار آن به دست داده است. برای نمونه، سخن یکی از نویسندگان معاصر را هر چند سخن تازه ای نیست از نظر میگذرانیم: | ||
]باید[ درکی معقول تر از عصمت به میان آید و پذیرفته شود که انسانی بی گناه وجود ندارد. همه با ابلیس درگیرند. همه محدودیّت و کاستی دارند و تعهّدشان در این حدّ است که مدام بخواهند به صورتی نسبی پیش بروند و خود را تعالی بدهند. انبیا(علیهم السلام) هم همواره در چالش اخلاقی و معنوی بودند و میکوشیدند. پیغمبر ما به گفته ی خود هر روز صد مرتبه توبه و استغفار میکرد: «انه لَیُغان عَلی قَلبی وَ انی لاستغفر اللّه کُل یَوم مأة مَرَّة». و بر اساس صریح آیات، گناهانی داشت که نیازمند آمرزش آنها بود، آن همه راز و نیاز پر سوز و گداز از پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم)و علی بن ابی طالب(علیه السلام) و علی بن الحسین(علیه السلام)که از گناهانشان مینالیدند، ادا و اطوار و نمایش برای دیگران نبود; واقعاً احساس گناه میکردهاند و در کار خود سازی و سلوک بودهاند. پس مردمان هم طبیعی است که گناه بکنند. گناه در طرح خلقت آدمی مندرج است و زندگی انسان در این سیاره، هرگز بدون گناه قابل تصوّر نیست. بنابراین، این همه مقدس مآبی و زهد فروشی نیز لازم نیست. | ]باید[ درکی معقول تر از عصمت به میان آید و پذیرفته شود که انسانی بی گناه وجود ندارد. همه با ابلیس درگیرند. همه محدودیّت و کاستی دارند و تعهّدشان در این حدّ است که مدام بخواهند به صورتی نسبی پیش بروند و خود را تعالی بدهند. انبیا(علیهم السلام) هم همواره در چالش اخلاقی و معنوی بودند و میکوشیدند. پیغمبر ما به گفته ی خود هر روز صد مرتبه توبه و استغفار میکرد: «انه لَیُغان عَلی قَلبی وَ انی لاستغفر اللّه کُل یَوم مأة مَرَّة». و بر اساس صریح آیات، گناهانی داشت که نیازمند آمرزش آنها بود، آن همه راز و نیاز پر سوز و گداز از پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم)و علی بن ابی طالب(علیه السلام) و علی بن الحسین(علیه السلام)که از گناهانشان مینالیدند، ادا و اطوار و نمایش برای دیگران نبود; واقعاً احساس گناه میکردهاند و در کار خود سازی و سلوک بودهاند. پس مردمان هم طبیعی است که گناه بکنند. گناه در طرح خلقت آدمی مندرج است و زندگی انسان در این سیاره، هرگز بدون گناه قابل تصوّر نیست. بنابراین، این همه مقدس مآبی و زهد فروشی نیز لازم نیست. | ||
'''احساس گناه در معصومان''' | |||
گناهی که معصومان راه گریزی از آن ندارند و برای جبران آن ناله سر میدهند، آلودگی به محرّمات الهی نیست; بلکه هر کس در آن درگه مقربتر است، معیار دقیقتری را برای سنجش تخلفات خود در نظر میگیرد و چیزی را گناه میشمارد که دیگران به سادگی از کنار آن میگذرند. | |||
پیامبران و امامان | به طور مثال بسیارند کسانی که از قضا شدن نماز واجبشان اندوهی به خود راه نمیدهند و کم نبودهاند تقوا پیشهگانی که از به جا نیاوردن نمازی مستحبی ناله سر دادهاند و این زنجیره همچنان ادامه دارد و هیچگاه پایان نمیپذیرد. هر چه بر معرفت و محبّت ره رو راه خدا افزوده گردد، بار سنگینتری بر دوش خود احساس میکند و بیش از پیش بر کوتاهی خود در انجام وظیفه، آن چنانکه شایسته پروردگار است، پی میبرد. | ||
'''حسنات الابرار سیئات المقربین''' | |||
پیامبران و امامان همواره در یاد خدا به سر میبردند و در بالاترین مراتب قرب الهی ره میسپردند و پیوسته در این اندیشه بودند که مبادا لحظه ای از یاد او غافل گردند. پس هر گاه اندکی از این مرتبه ی والا فروتر میآمدند و از سر نیاز به اموری هم چون خوردن و آشامیدن، روابط زناشویی و یا حلّ و فصل مسائل اجتماعی روی میآوردند، این را گناهی بزرگ برای خویش میشمردند. استغفار و توبه ی آنان نیز از چنین اعمالی بوده که خودداری از آنها شایسته ی محبّان و مقرّبان درگاه الهی است. بر این اساس است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) میفرماید: «حَسَناتُ الابرار سَیِّئاتُ المُقرَّبین»; چه بسا اعمالی که برای نیکان، پسندیده و برای مقرّبان، ناپسند است. | |||