automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
مفسّران و دانشمندان علوم قرآن در باب تعداد عنوانهایی که در قرآن آمده و این کتاب را توصیف میکنند و بیشتر با تعبیر اسامی قرآن از این عنوانها یاد میکنند، آرای مختلفی دارند. برخی شمار آنها را بیش از نود عنوان دانستهاند.<ref>زرکشی، بدرالدین محمد، البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۸ ق، ج۱، ص۳۴۳.</ref> در قرآن مجید بیش از چهل عنوان مستقل به این کتاب گرانمایه اطلاق شده که عناوین مستقلی هستند که به خودی خود و بدون آن که صفت واژهٔ دیگری قرار گیرند، بر قرآن اطلاق شده است. از جمله: کتاب، صحف، قول، قرآن، علم، نور، هدی، حکمت، فرقان، نور، ذکر، موعظه، شفاء، بشیر، نذیر و... | مفسّران و دانشمندان علوم قرآن در باب تعداد عنوانهایی که در قرآن آمده و این کتاب را توصیف میکنند و بیشتر با تعبیر اسامی قرآن از این عنوانها یاد میکنند، آرای مختلفی دارند. برخی شمار آنها را بیش از نود عنوان دانستهاند.<ref>زرکشی، بدرالدین محمد، البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۸ ق، ج۱، ص۳۴۳.</ref> در قرآن مجید بیش از چهل عنوان مستقل به این کتاب گرانمایه اطلاق شده که عناوین مستقلی هستند که به خودی خود و بدون آن که صفت واژهٔ دیگری قرار گیرند، بر قرآن اطلاق شده است. از جمله: کتاب، صحف، قول، قرآن، علم، نور، هدی، حکمت، فرقان، نور، ذکر، موعظه، شفاء، بشیر، نذیر و... | ||
'''کتاب'''<ref> | '''کتاب'''<ref>سوره حجر، آیه ۱.</ref> | ||
کتاب در کاربرد رایج آن به معنای نوشتن و نیز نوشته به کار میرود و منظور خداوند از واژهٔ کتاب در مورد قرآن، معنای اخیر (نوشته) است. دلیل اطلاق آن بر قرآن را بعضی به اعتبار اینکه شأن قرآن به گونهای است که نوشتنی است، یا اینکه در «لوح محفوظ» نوشته شده است، دانستهاند. و برخی به اعتبار معنای اصلی کتاب که به معنای گردآوردن است، دانستهاند و در قرآن نیز چون انواع داستانها و نشانهها و احکام به طرق ویژهای گرد آمده است، به این اعتبار دانستهاند. | کتاب در کاربرد رایج آن به معنای نوشتن و نیز نوشته به کار میرود و منظور خداوند از واژهٔ کتاب در مورد قرآن، معنای اخیر (نوشته) است. دلیل اطلاق آن بر قرآن را بعضی به اعتبار اینکه شأن قرآن به گونهای است که نوشتنی است، یا اینکه در «لوح محفوظ» نوشته شده است، دانستهاند. و برخی به اعتبار معنای اصلی کتاب که به معنای گردآوردن است، دانستهاند و در قرآن نیز چون انواع داستانها و نشانهها و احکام به طرق ویژهای گرد آمده است، به این اعتبار دانستهاند. | ||
'''صحف'''<ref> | '''صحف'''<ref>سوره بینه، آیه ۲.</ref> | ||
صحف جمع صحیفه است، منظور از صحیفه، الواحی نورانی و غیر مادی است که مفاد وحی بر آن ثبت است، و قرآن کریم چنین میباشد. | صحف جمع صحیفه است، منظور از صحیفه، الواحی نورانی و غیر مادی است که مفاد وحی بر آن ثبت است، و قرآن کریم چنین میباشد. | ||
'''حدیث و احسن الحدیث'''<ref> | '''حدیث و احسن الحدیث'''<ref>سوره کهف، آیه ۶؛ سوره زمر، آیه ۲۳.</ref> | ||
«حدیث» در هنگامی که در مورد قرآن به کار میرود، به معنی «سخن» و «احسن الحدیث» به معنی «بهترین سخن» است. | «حدیث» در هنگامی که در مورد قرآن به کار میرود، به معنی «سخن» و «احسن الحدیث» به معنی «بهترین سخن» است. | ||
'''قول،'''<ref> | '''قول،'''<ref>سوره مومنون، آیه ۶۸.</ref>'''کلام الله و کلمات الله'''<ref>سوره بقره، آیه ۷۵؛ سوره کهف، آیه ۲۷.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
در [[سوره مؤمنین]] آمده است: «آيا در اين سخن نمىانديشند». و در [[سوره بقره]] آمده است: «گروهی از آنان کلام خدا را شنیده» و نیز در [[سوره کهف]]: «کلمات او را هیچ کس تغییر نتواند داد.» | در [[سوره مؤمنین]] آمده است: «آيا در اين سخن نمىانديشند». و در [[سوره بقره]] آمده است: «گروهی از آنان کلام خدا را شنیده» و نیز در [[سوره کهف]]: «کلمات او را هیچ کس تغییر نتواند داد.» | ||
'''قرآن'''<ref> | '''قرآن'''<ref>سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> | ||
«قرآن» در لغت به معنای «خواندنی» است. این واژه در آغاز به صورت وصف در مورد این کتاب آسمانی به کار رفته، ولی تدریجاً جنبهٔ عَلَمیت پیدا کرده است. ظاهراً در اطلاق کلمهٔ «قرآن» بر این کتاب، عنایتی جز اینکه الفاظی است خواندنی، منظور نیست. | «قرآن» در لغت به معنای «خواندنی» است. این واژه در آغاز به صورت وصف در مورد این کتاب آسمانی به کار رفته، ولی تدریجاً جنبهٔ عَلَمیت پیدا کرده است. ظاهراً در اطلاق کلمهٔ «قرآن» بر این کتاب، عنایتی جز اینکه الفاظی است خواندنی، منظور نیست. | ||
'''تنزیل و منزّل'''<ref> | '''تنزیل و منزّل'''<ref>سوره شعراء، آیه ۱۱۴ و ۱۹۲.</ref> | ||
«تنزیل» و «منزّل» به معنی «نازل شده» است؛ و این وصف به دلیل این است که قرآن از طرف خداوند متعال بر قلب [[پیامبر اکرم(ص)]] نازل شده، و در واقع از مقام علم الهی به مرحلهٔ الفاظ و مفاهیم بشری تنزّل یافته است. | «تنزیل» و «منزّل» به معنی «نازل شده» است؛ و این وصف به دلیل این است که قرآن از طرف خداوند متعال بر قلب [[پیامبر اکرم(ص)]] نازل شده، و در واقع از مقام علم الهی به مرحلهٔ الفاظ و مفاهیم بشری تنزّل یافته است. | ||
'''آیات'''<ref>آل | '''آیات'''<ref>سوره آل عمران، آیه ۵۸.</ref> | ||
آیات جمع آیه، به معنای نشانه و علامت روشن و گویا است؛ و آیات الهی اموری هستندکه به وجود آفریدگار، قدرت، حکمت، عظمت و سایر صفات علیای او گواهی میدهند؛ و از این رو در مورد همهٔ آفریدگان، قابل استعمال است. و قرآن کریم نیز یکی از نشانههای عظیم الهی است و به لحاظ قطعات و جملاتش، «آیات الله» به صورت جمع بر آن اطلاق شده است. | آیات جمع آیه، به معنای نشانه و علامت روشن و گویا است؛ و آیات الهی اموری هستندکه به وجود آفریدگار، قدرت، حکمت، عظمت و سایر صفات علیای او گواهی میدهند؛ و از این رو در مورد همهٔ آفریدگان، قابل استعمال است. و قرآن کریم نیز یکی از نشانههای عظیم الهی است و به لحاظ قطعات و جملاتش، «آیات الله» به صورت جمع بر آن اطلاق شده است. | ||
'''حق و حقّ الیقین و صدق'''<ref> | '''حق و حقّ الیقین و صدق'''<ref>سوره بقره، آیه ۲۶؛ سوره حاقه، آیه ۵۱؛ سوره زمر، آیه ۳۲.</ref> | ||
یکی از مواردی که حق به کار برده میشود، در معنای کلام یا اعتقاد یا ادعای مطابق با واقع و (تقریباً مترادف با صدق) به کار میرود. استعمال حق در مورد قرآن، یا به لحاظ حقایقی است که از آنها حکایت میکند؛ یا به لحاظ درست بودن ادّعایش که از طرف خدا نازل شده است. | یکی از مواردی که حق به کار برده میشود، در معنای کلام یا اعتقاد یا ادعای مطابق با واقع و (تقریباً مترادف با صدق) به کار میرود. استعمال حق در مورد قرآن، یا به لحاظ حقایقی است که از آنها حکایت میکند؛ یا به لحاظ درست بودن ادّعایش که از طرف خدا نازل شده است. | ||
'''علم'''<ref> | '''علم'''<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۰.</ref> | ||
قرآن مصداقی از علم یا سبب حصول علم میباشد. | قرآن مصداقی از علم یا سبب حصول علم میباشد. | ||
'''برهان'''<ref> | '''برهان'''<ref>سوره نساء، آیه ۱۷۳.</ref> | ||
«برهان» یعنی دلیل روشنی که جای شک و شبههای باقی نگذارد. | «برهان» یعنی دلیل روشنی که جای شک و شبههای باقی نگذارد. | ||
'''بیان، تبیان، بیّنه و بیّنات'''<ref> | '''بیان، تبیان، بیّنه و بیّنات'''<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳۸؛ سوره نمل آیه ۸۹؛ سوره انعام، آیه ۱۵۷؛ سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> | ||
«بیان» به معنای واضح و روشن شدن است و به معنای روشن کردن و روشن کننده نیز استعمال میشود. «تبیان» یعنی روشن کردن. «بیّنه» یعنی روشن کننده. اطلاق بیان و تبیان بر قرآن بدین لحاظ است که این کتاب همهٔ حقایقی را که لازم است، بشر از آنها آگاه باشد؛ و بدون آگاهی از آنها نمیتواند راه سعادت را بپیماید، روشن کرده است. | «بیان» به معنای واضح و روشن شدن است و به معنای روشن کردن و روشن کننده نیز استعمال میشود. «تبیان» یعنی روشن کردن. «بیّنه» یعنی روشن کننده. اطلاق بیان و تبیان بر قرآن بدین لحاظ است که این کتاب همهٔ حقایقی را که لازم است، بشر از آنها آگاه باشد؛ و بدون آگاهی از آنها نمیتواند راه سعادت را بپیماید، روشن کرده است. | ||
'''بلاغ و بالغه'''<ref> | '''بلاغ و بالغه'''<ref>سوره ابراهیم، آیه ۵۲؛ سوره قمر، آیه ۵.</ref> | ||
کلمهٔ «بلاغ» به معنای «ابلاغ» یعنی رساندن پیام بهطور کامل و رسا یا به معنای «کفایت» استعمال میشود. و مقصود از بالغه در آیه {{قرآن|حِکْمَه بَالِغَه فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ}}<ref> | کلمهٔ «بلاغ» به معنای «ابلاغ» یعنی رساندن پیام بهطور کامل و رسا یا به معنای «کفایت» استعمال میشود. و مقصود از بالغه در آیه {{قرآن|حِکْمَه بَالِغَه فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ}}<ref>سوره قمر، آیه ۵.</ref> این آیات، حکمت بالغه الهی است؛ امّا انذارها [برای افراد لجوج] فایده نمیدهد!. که صفت حکمت قرار گرفته، یا به لحاظ بیان رسای قرآن است که در ادای مطالب به گویاترین بیان، معارف خود را بیان میکند، یا به لحاظ محتوای آن است که در نهایت صواب و درستی میباشد. | ||
'''حکمت، حکم'''<ref> | '''حکمت، حکم'''<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۹؛ سوره رعد، آیه ۳۷.</ref> | ||
برای حکم در آیه مورد نظر دو معنای متفاوت ذکر شده است: نخست آنکه حکم به معنای دستورالعمل قطعی و قضاوت مخصوص امور مورد اختلاف باشد، و به لحاظ آنکه قرآن مجید مشتمل بر احکام الزامی است و بین مردم به ویژه در امور مورد اختلاف قضاوت میکند، حکم نامیده شده است. دوم آنکه حکم به معنای حکمت باشد و بر قرآن به خاطر اشتمال بر معارف الهی و روشن کننده «حکم» اطلاق شده است. | برای حکم در آیه مورد نظر دو معنای متفاوت ذکر شده است: نخست آنکه حکم به معنای دستورالعمل قطعی و قضاوت مخصوص امور مورد اختلاف باشد، و به لحاظ آنکه قرآن مجید مشتمل بر احکام الزامی است و بین مردم به ویژه در امور مورد اختلاف قضاوت میکند، حکم نامیده شده است. دوم آنکه حکم به معنای حکمت باشد و بر قرآن به خاطر اشتمال بر معارف الهی و روشن کننده «حکم» اطلاق شده است. |