trustworthy
۲٬۵۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
«بدعت» در لغت چیز نو و جدید را گویند. در اصطلاح شرعی عبارت است از آنچه در دین به صورت جدید به وجود آمده، در حالی که نه در قرآن ریشه دارد و نه در سنت. به این جهت آن را «بدعت» گویند که بدعتگذار از ناحیه خود آن را در دین ایجاد و افزوده است.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بيروت ، دار الشامية، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۱۱۰. طريحى، فخرالدين بن محمد، مجمع البحرين، تهران ، مرتضوى، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۲۹۹.</ref> | «بدعت» در لغت چیز نو و جدید را گویند. در اصطلاح شرعی عبارت است از آنچه در دین به صورت جدید به وجود آمده، در حالی که نه در قرآن ریشه دارد و نه در سنت. به این جهت آن را «بدعت» گویند که بدعتگذار از ناحیه خود آن را در دین ایجاد و افزوده است.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بيروت ، دار الشامية، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۱۱۰. طريحى، فخرالدين بن محمد، مجمع البحرين، تهران ، مرتضوى، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۲۹۹.</ref> | ||
در تعبیرات شرعی، «بدعت» در مقابل «سنّت» آمده است.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۴، بَابُ الْبِدَعِ وَ الرَّأْيِ وَ الْمَقَايِيس.</ref> [[علامه مجلسی]] در تعریف بدعت میگوید: آنچه بعد از پیامبر(ص) به عنوان عقیده یا عمل دینی ارایه گردد، در حالی که در مورد آن بیان خاصی نرسیده باشد و مصداقی از یک حکم کلّی نیز به شمار نرود یا آنکه آن عمل صریحاً نهی شده باشد بدعت است. از این جهت هرگونه اقدام تشریعی در حوزه دین، بدون استناد به منابع پذیرفته شده استنباط، مشمول حکم بدعت میشود.<ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۷۶۸.</ref> | در تعبیرات شرعی، «بدعت» در مقابل «سنّت» آمده است.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۴، بَابُ الْبِدَعِ وَ الرَّأْيِ وَ الْمَقَايِيس.</ref> [[علامه مجلسی]] در تعریف بدعت میگوید: آنچه بعد از پیامبر(ص) به عنوان عقیده یا عمل دینی ارایه گردد، در حالی که در مورد آن بیان خاصی نرسیده باشد و مصداقی از یک حکم کلّی نیز به شمار نرود یا آنکه آن عمل صریحاً نهی شده باشد بدعت است. از این جهت هرگونه اقدام تشریعی در حوزه دین، بدون استناد به منابع پذیرفته شده استنباط، مشمول حکم بدعت میشود.<ref name=":1">دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۷۶۸.</ref> | ||
بدعت حُکمی است که به دین افزوده یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد؛ بنابراین، هرگاه قول یا فعلی که سابقه نداشته است، با استناد به دلیلی از کتاب یا سنّت اظهار گردد، بدعت نخواهد بود. حقیقت بدعت را سه مطلب تشکیل میدهد: یک: دستکاری در امور دینی، اعمّ از اصول و فروع با افزودن و کاستن. دو: گستردن آن در میان مردم. سه: نبود دلیل خاص یا عام بر کاری که به دین نسبت داده شده است.<ref>بدعتهای دینی از نگاه قرآن، عبّاس اشرفی، نرجس جمال امیدی، پژوهشنامه معارف قرآنی، دوره پنجم، شماره ۱۸.</ref> | بدعت حُکمی است که به دین افزوده یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد؛ بنابراین، هرگاه قول یا فعلی که سابقه نداشته است، با استناد به دلیلی از کتاب یا سنّت اظهار گردد، بدعت نخواهد بود. حقیقت بدعت را سه مطلب تشکیل میدهد: یک: دستکاری در امور دینی، اعمّ از اصول و فروع با افزودن و کاستن. دو: گستردن آن در میان مردم. سه: نبود دلیل خاص یا عام بر کاری که به دین نسبت داده شده است.<ref>بدعتهای دینی از نگاه قرآن، عبّاس اشرفی، نرجس جمال امیدی، پژوهشنامه معارف قرآنی، دوره پنجم، شماره ۱۸.</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
== بدعتگذاران == | == بدعتگذاران == | ||
بدعتگذاران کسانی هستند که فرمان خدا و پیامبر و احکام قرآن را کنار گذاشته، و بر آرا و هوای نفس خویش تکیه کردهاند. در روایات، برخی از نمونههای اهل بدعت ذکر شده است از جمله [[قدریّه]]؛ تارکان دنیا که آنچه را خدا حلال کرده حرام دانستهاند؛ [[غُلات]]، و کسی که مردم را به سوی خود فراخواند در حالیکه در میان آنها فردی دانشمندتر از او وجود دارد.<ref | بدعتگذاران کسانی هستند که فرمان خدا و پیامبر و احکام قرآن را کنار گذاشته، و بر آرا و هوای نفس خویش تکیه کردهاند. در روایات، برخی از نمونههای اهل بدعت ذکر شده است از جمله [[قدریّه]]؛ تارکان دنیا که آنچه را خدا حلال کرده حرام دانستهاند؛ [[غُلات]]، و کسی که مردم را به سوی خود فراخواند در حالیکه در میان آنها فردی دانشمندتر از او وجود دارد. <ref name=":1"/> یا کسی که میگوید من نایب خاص امام زمان هستم، اینها از مصادیق «اهل بدعت» هستند.<ref>مجموعه آثار، مطهری، مرتضی، ج۲۶، ص۴۱۶</ref> | ||
در طول تاریخ احکام متعددی به دین اضافه یا کم شده است. مفسران گفتهاند سرچشمه بدعتها تفسیر به رأی و قرائت جدید است. بدعتگذار آیهای از آیات قرآن را مطابق میلش تفسیر میکند و به دنبال آن بدعتی میگذارد.<ref>سوگندهای پربار قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، ج۱، ص۴۴۲</ref> | در طول تاریخ احکام متعددی به دین اضافه یا کم شده است. مفسران گفتهاند سرچشمه بدعتها تفسیر به رأی و قرائت جدید است. بدعتگذار آیهای از آیات قرآن را مطابق میلش تفسیر میکند و به دنبال آن بدعتی میگذارد.<ref>سوگندهای پربار قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، ج۱، ص۴۴۲</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
== انحراف دین == | == انحراف دین == | ||
بنا بر احادیث، هیچ چیز مثل بدعت، دین را نابود نمیکند و بدعتگذاری در دین نوعی شرک و کفر است و بدعتگذاران از بدترین و زیانکارترین آفریدگان و مغضوبترین آنها در پیشگاه خدایاند که شیطان بر آنها چیره شده و در نتیجه به مخالفت با خدا و پیامبر و قرآن برخاستهاند.<ref | بنا بر احادیث، هیچ چیز مثل بدعت، دین را نابود نمیکند و بدعتگذاری در دین نوعی شرک و کفر است و بدعتگذاران از بدترین و زیانکارترین آفریدگان و مغضوبترین آنها در پیشگاه خدایاند که شیطان بر آنها چیره شده و در نتیجه به مخالفت با خدا و پیامبر و قرآن برخاستهاند. <ref name=":1"/> | ||
پیامبر اکرم(ص) فرمود: امت من به هفتاد و سه گروه تقسیم میگردند، که فتنهانگیزترین آنان در میان امت اسلام (بدعت گذاران است یعنی) آن فرقهای است که براساس قیاس عمل نموده و حرام را حلال، و حلال را حرام میکنند<ref>کنز العمال، همان، ج۱، ص۲۱، شماره ۱۰۵۸.</ref>» [[امام علی(ع)]] میفرماید: «ریشه فسادها و فتنهها در میان مردم، تبعیت از خواستههای نفس و بدعتهایی است که بر خلاف قرآن و احکام الهی صادر میگردد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰.</ref> در این دو روایت آثار بدعت را فتنهها و فساد دانسته است؛ و فتنه هم از دیدگاه قرآن از قتل و کشتار هم خطرناکتر است<ref>بقره/۱۹۱ و ۲۱۷.</ref> و تمام مسائل را زیر و رو میکند، و جامعه را از هم میپاشد.<ref>توبه/۴۸.</ref> علی(ع) میفرماید: «هیچ بدعتی در دین ایجاد نمیشود مگر آن که سنتی (نیکو) ترک گردد، پس از بدعتها بپرهیزید و با راه راست حق باشید؛ نیکوترین کارها سنتی است که سالیان بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده باشد و بدترین کارها (بدعت و) آنچه که تازه پیدا شده و آینده آن روشن نیست».<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۵.</ref> | پیامبر اکرم(ص) فرمود: امت من به هفتاد و سه گروه تقسیم میگردند، که فتنهانگیزترین آنان در میان امت اسلام (بدعت گذاران است یعنی) آن فرقهای است که براساس قیاس عمل نموده و حرام را حلال، و حلال را حرام میکنند<ref>کنز العمال، همان، ج۱، ص۲۱، شماره ۱۰۵۸.</ref>» [[امام علی(ع)]] میفرماید: «ریشه فسادها و فتنهها در میان مردم، تبعیت از خواستههای نفس و بدعتهایی است که بر خلاف قرآن و احکام الهی صادر میگردد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰.</ref> در این دو روایت آثار بدعت را فتنهها و فساد دانسته است؛ و فتنه هم از دیدگاه قرآن از قتل و کشتار هم خطرناکتر است<ref>بقره/۱۹۱ و ۲۱۷.</ref> و تمام مسائل را زیر و رو میکند، و جامعه را از هم میپاشد.<ref>توبه/۴۸.</ref> علی(ع) میفرماید: «هیچ بدعتی در دین ایجاد نمیشود مگر آن که سنتی (نیکو) ترک گردد، پس از بدعتها بپرهیزید و با راه راست حق باشید؛ نیکوترین کارها سنتی است که سالیان بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده باشد و بدترین کارها (بدعت و) آنچه که تازه پیدا شده و آینده آن روشن نیست».<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۵.</ref> |