trustworthy
۲٬۵۶۵
ویرایش
(تکمیل اولیه مقاله) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
درباره الگو بودن [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]] برای امام زمان(ع) میتوان گفت: | درباره الگو بودن [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]] برای امام زمان(ع) میتوان گفت: | ||
* حضرت زهرا(س) با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد.<ref>ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۴۶.</ref> [[حضرت مهدی(ع)]] هم بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۵. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۷۳، باب۲۸، حدیث۶.</ref> | * حضرت زهرا(س) با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد.<ref>ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۴۶.</ref> [[حضرت مهدی(ع)]] هم بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۵. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۷۳، باب۲۸، حدیث۶.</ref> | ||
* برخی از شیعیان امامت ایشان را نمیپذیرفتند. حضرت در جواب آنها فرمود که اگر مجاز بودم، آن چنان میکردم که حق بر شما آشکار گردد به گونهای که هیچ شکی بر شما باقی نماند؛ اما مقتدای من حضرت زهرا(س) است.<ref name=":0"/> با اینکه حق حکومت از [[امیرالمؤمنین|امیرمومنان(ع)]] سلب شد، حضرت زهرا(س) هیچگاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادی([[معجزه |معجزه الهی]]) استفاده نکرد. امام زمان(ع) نیز از ایشان پیروی میکند و برای احقاق حق در این | * برخی از شیعیان امامت ایشان را نمیپذیرفتند. حضرت در جواب آنها فرمود که اگر مجاز بودم، آن چنان میکردم که حق بر شما آشکار گردد به گونهای که هیچ شکی بر شما باقی نماند؛ اما مقتدای من حضرت زهرا(س) است.<ref name=":0"/> با اینکه حق حکومت از [[امیرالمؤمنین|امیرمومنان(ع)]] سلب شد، حضرت زهرا(س) هیچگاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادی([[معجزه |معجزه الهی]]) استفاده نکرد. امام زمان(ع) نیز از ایشان پیروی میکند و برای احقاق حق در این دوران، راههای غیرعادی را نمیپیماید و منتظر میماند تا زمینه ظهور با اسباب عادی فراهم گردد. | ||
روایت دو ایراد اساسی دارد که قابل استناد بودن آن را مورد تردید قرار میدهد: | روایت دو ایراد اساسی دارد که قابل استناد بودن آن را مورد تردید قرار میدهد: |