پرش به محتوا

ابن ادریس حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۴۲۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ اکتبر ۲۰۲۳
(ابرابزار)
خط ۲۸: خط ۲۸:


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
'''اِبْنِ اِدْریس،''' فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس عِجلی حِلّی (ح ۵۴۳–۵۹۸ق / ۱۱۴۸–۱۲۰۲م)، از فقیهان بزرگ امامیه. در مورد وفات او نیز اختلاف است: کفعمی‌جمعه ۱۸ شوال ۵۹۸ق / ۱۱ سپتامبر ۱۲۰۲م (استرابادی، ۲۶۰) و ذهبی (۲۱ / ۳۳۳) ۵۹۷ق را ذکر کرده است.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
'''اِبْنِ اِدْریس،''' فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس عِجلی حِلّی (ح ۵۴۳–۵۹۸ق / ۱۱۴۸–۱۲۰۲م)، از فقیهان بزرگ امامیه. در مورد وفات او نیز اختلاف است: کفعمی‌جمعه ۱۸ شوال ۵۹۸ق / ۵۹۷ق را ذکر کرده است.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


حلّی، ابن‌ادریس، فقیه مهم و تأثیرگذار امامی در قرن ششم. وی منسوب به شهر حلّه* در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی (منسوب به بنی‌عجل، قبیله‌ای از بکربن وائل* از شاخه ربیعه رجوع کنید به سمعانی، ج۴، ص۱۶۰) نیز خوانده‌اند (مامقانی، جزء۲، بخش ۲، ص ۷۷؛ امین، ج ۳، ص ۱۳۸). نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است (رجوع کنید به ابن‌فُوَطی، ج ۴، قسم ۳، ص ۳۰۸؛ قمی، ۱۳۲۷ش، ج ۱، ص ۳۸۵؛ امین، ج ۹، ص۱۲۰). از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
حلّی، ابن‌ادریس، فقیه مهم و تأثیرگذار امامی در قرن ششم. وی منسوب به شهر حلّه* در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی (منسوب به بنی‌عجل، قبیله‌ای از بکربن وائل* از شاخه ربیعه رجوع کنید به سمعانی، ج۴، ص۱۶۰) نیز خوانده‌اند. نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است. از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


== جایگاه ==
== جایگاه ==
خط ۴۲: خط ۴۲:


== آرا و اندیشه‌ها ==
== آرا و اندیشه‌ها ==
ابن داوود حلی عدم پذیرش خبر واحد توسط ابن ادریس را به معنی اعراض کلی او از اخبار اهل بیت گرفته و وی را در زُمرهٔ ضعفا آورده، ولی در همان‌جا او را ستوده است (ص ۴۹۸). بحرانی می‌نویسد که محقق حلی و علامهٔ حلی به کرات به نقد و طعن او پرداخته‌اند (ص ۲۷۶)، ولی در دوره‌های بعد نظر علمای رجال در مورد ابن ادریس به تدریج تغییر یافت تا آنجا که مجلسی وی را توثیق کرده است (۱ / ۱۶، ۳۳). معاصران نظر حمصی را در مورد تخلیط ابن ادریس تنها از این جهت که وی در نقل اسناد روایات اندکی بی‌دقت بوده، صحیح دانسته‌اند (شوشتری، ۸ / ۴۵؛ خویی، ۱۵ / ۶۳). ابن‌ادریس چنان‌که از کتاب ''سرائر''، به خصوص بخش مستطرفات آن برمی‌آید، برخی از اصول و مصنفات سلف شیعه را در اختیار داشته و وی آخرین کسی است که دربارهٔ برخی از آنها اطلاعاتی به دست می‌دهد، و برخی از اجازات نام وی در سلسلهٔ روایی صحیفهٔ سجادیه دیده می‌شود (مجلسی، ۱۰۷ / ۵۲–۵۴، ۶۳، ۱۶۲). همچنین نام وی در میان راویان کتب دیگر نیز آمده است (نک: ابن‌داوود، ۵–۶). ابن‌ادریس بعضی از کتب سلف را استنساخ کرده، که به عنوان نمونه می‌توان از ''مصباح المتهجّد'' شیخ طوسی (در جمادی‌الاولی ۵۷۰ق) و ''قرب الاسناد'' حمیری (در رمضان ۵۷۴ق) نام برد (آقابزرگ، ۴ / ۲۲۵، ۵ / ۲۵۷، ۱۷ / ۶۸، ۲۱ / ۲۲۲؛ نیز دستخط موجود در حاشیهٔ ''مصباح المتهجد'' طوسی، 790).<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
ابن داوود حلی عدم پذیرش خبر واحد توسط ابن ادریس را به معنی اعراض کلی او از اخبار اهل بیت گرفته و وی را در زُمرهٔ ضعفا آورده، ولی در همان‌جا او را ستوده است (ص ۴۹۸). بحرانی می‌نویسد که محقق حلی و علامهٔ حلی به کرات به نقد و طعن او پرداخته‌اند (ص ۲۷۶)، ولی در دوره‌های بعد نظر علمای رجال در مورد ابن ادریس به تدریج تغییر یافت تا آنجا که مجلسی وی را توثیق کرده است (۱ / ۱۶، ۳۳). معاصران نظر حمصی را در مورد تخلیط ابن ادریس تنها از این جهت که وی در نقل اسناد روایات اندکی بی‌دقت بوده، صحیح دانسته‌اند (شوشتری، ۸ / ۴۵؛ خویی، ۱۵ / ۶۳). ابن‌ادریس چنان‌که از کتاب ''سرائر''، به خصوص بخش مستطرفات آن برمی‌آید، برخی از اصول و مصنفات سلف شیعه را در اختیار داشته و وی آخرین کسی است که دربارهٔ برخی از آنها اطلاعاتی به دست می‌دهد، و برخی از اجازات نام وی در سلسلهٔ روایی صحیفهٔ سجادیه دیده می‌شود. همچنین نام وی در میان راویان کتب دیگر نیز آمده است (نک: ابن‌داوود، ۵–۶). ابن‌ادریس بعضی از کتب سلف را استنساخ کرده، که به عنوان نمونه می‌توان از ''مصباح المتهجّد'' شیخ طوسی (در جمادی‌الاولی ۵۷۰ق) و ''قرب الاسناد'' حمیری (در رمضان ۵۷۴ق) نام برد.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


نسبت کنار نهادن تمامی روایات به ابن‌ادریس را نیز نادرست شمرده‌اند، زیرا وی خبر متواتر و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت می‌دانسته و فقط عمل کردن به خبر واحد را نفی می‌کرده است. ه برخی علمای پیش از او، مانند سیدِمرتضی علم‌الهدی (متوفی ۴۳۶؛ ج ۱، ص۵۰–۵۱) و نیز برخی از علمای دیگر قرن ششم، مانند ابن‌شهر آشوب (ذیل إسراء: ۳۶)، طَبْرِسی (ذیل حجرات: ۶) و ابن‌زهره (ص ۳۲۹) هم بدان قائل بوده‌اند و پذیرش این نظر به هیچ‌وجه نمی‌تواند موجب طعن و ضعف ابن‌ادریس باشد. هرچند ابن‌ادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده (برای نمونه رجوع کنید به ۱۴۱۰–۱۴۱۱، ج ۱، ص ۱۲۷، ۴۹۵) و آن را علم‌آور ندانسته است (همان، ج ۱، ص ۱۲۷، ۳۳۰)، آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست (خویی، ج ۱۵، ص ۶۴)؛ زیرا وی علاوه بر اخبار متواتر، استناد به اخبار آحادی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا اجماع تأیید شود، جایز شمرده است (برای نمونه رجوع کنید به ۱۴۱۰–۱۴۱۱، ج ۱، ص ۳۴۲، ج ۲، ص ۳۷۵، ج ۳، ص ۷۸، ۳۷۵). از جمله پیامدهای انکار حجیت خبر واحد از جانب ابن‌ادریس، توجه بیشترِ او به ظواهر قرآن و سنّت، اتفاق فقها و اصول عملیه است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
نسبت کنار نهادن تمامی روایات به ابن‌ادریس را نیز نادرست شمرده‌اند، زیرا وی خبر متواتر و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت می‌دانسته و فقط عمل کردن به خبر واحد را نفی می‌کرده است. ه برخی علمای پیش از او، مانند سیدِمرتضی علم‌الهدی (متوفی ۴۳۶؛ ج ۱، ص۵۰–۵۱) و نیز برخی از علمای دیگر قرن ششم، مانند ابن‌شهر آشوب (ذیل إسراء: ۳۶)، طَبْرِسی (ذیل حجرات: ۶) و ابن‌زهره (ص ۳۲۹) هم بدان قائل بوده‌اند و پذیرش این نظر به هیچ‌وجه نمی‌تواند موجب طعن و ضعف ابن‌ادریس باشد. هرچند ابن‌ادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده و آن را علم‌آور ندانسته است (همان، ج ۱، ص ۱۲۷، ۳۳۰)، آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست (خویی، ج ۱۵، ص ۶۴)؛ زیرا وی علاوه بر اخبار متواتر، استناد به اخبار آحادی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا اجماع تأیید شود، جایز شمرده است (برای نمونه رجوع کنید به ۱۴۱۰–۱۴۱۱، ج ۱، ص ۳۴۲، ج ۲، ص ۳۷۵، ج ۳، ص ۷۸، ۳۷۵). از جمله پیامدهای انکار حجیت خبر واحد از جانب ابن‌ادریس، توجه بیشترِ او به ظواهر قرآن و سنّت، اتفاق فقها و اصول عملیه است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
خط ۵۱: خط ۵۱:
۱. ''السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی''، این کتاب از آثار بدیع فقهی است که ارزش و اعتبار آن پس از قرنها هنوز به قوت خود باقی است. سرائر افزون بر ارزش فقهی آن، به واسطهٔ آخرین بابش که او خود آن را «باب النوادر» نامیده و شامل گزیده‌ای از کتب مشیخه و روات است، ارزش حدیثی قابل توجهی دارد. چنان‌که از دو موضع کتاب (صص ۱۷۰، ۴۰۱) برمی‌آید وی در خلال سالهای ۵۸–۵۸۸ق / ۱۱۹۱–۱۱۹۲م مشغول تألیف آن بوده است. سرائر در ۱۲۴۷و ۱۲۷۰ق در تهران چاپ سنگی شده، و «باب النوادر» آن با عنوان ا''لنوادر او مستطرفات السرائر'' جداگانه در ۱۴۰۸ق با مقدمه‌ای تحقیقی و حواشی در قم به چاپ رسیده است؛ ۲. منتخب ''تبیان'' شیخ طوسی، این کتاب به کوشش سید مهدی رجائی در ۱۴۰۹ق در قم نشر یافته است.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
۱. ''السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی''، این کتاب از آثار بدیع فقهی است که ارزش و اعتبار آن پس از قرنها هنوز به قوت خود باقی است. سرائر افزون بر ارزش فقهی آن، به واسطهٔ آخرین بابش که او خود آن را «باب النوادر» نامیده و شامل گزیده‌ای از کتب مشیخه و روات است، ارزش حدیثی قابل توجهی دارد. چنان‌که از دو موضع کتاب (صص ۱۷۰، ۴۰۱) برمی‌آید وی در خلال سالهای ۵۸–۵۸۸ق / ۱۱۹۱–۱۱۹۲م مشغول تألیف آن بوده است. سرائر در ۱۲۴۷و ۱۲۷۰ق در تهران چاپ سنگی شده، و «باب النوادر» آن با عنوان ا''لنوادر او مستطرفات السرائر'' جداگانه در ۱۴۰۸ق با مقدمه‌ای تحقیقی و حواشی در قم به چاپ رسیده است؛ ۲. منتخب ''تبیان'' شیخ طوسی، این کتاب به کوشش سید مهدی رجائی در ۱۴۰۹ق در قم نشر یافته است.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ابن‌ادریس، کتابالسرائرالحاوی لتحریر الفتاوی، معروف به السرائر (صفدی، ج ۲، ص ۱۸۳؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، همان‌جا)، شامل تمام ابواب فقه (عبادات، عقود، ایقاعات و احکام) است که آن را در ۵۸۷ و ۵۸۸ تألیف کرد (رجوع کنید به ابن‌ادریس حلّی، ۱۴۱۰–۱۴۱۱، همانجاها). این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامع‌ترین کتابی است که تا عصر ابن‌ادریس نگارش یافته است (بناری، ص ۱۳۵، ۳۱۸). در پایان کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیث جالب توجهی از آثار متقدمان گردآوری شده است و در میان آنها، احادیث نادر و منحصر به فردی نیز دیده می‌شود (رجوع کنید به مجلسی، ج ۱، ص ۱۶؛ نیز برای منابع مورد استفاده در مستطرفات رجوع کنید به بناری، ص ۹۴–۹۵). مستطرفات السرائر در ۱۴۰۸ در قم جداگانه چاپ شده است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ابن‌ادریس، کتابالسرائرالحاوی لتحریر الفتاوی، معروف به السرائر، شامل تمام ابواب فقه (عبادات، عقود، ایقاعات و احکام) است که آن را در ۵۸۷ و ۵۸۸ تألیف کرد. این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامع‌ترین کتابی است که تا عصر ابن‌ادریس نگارش یافته است (بناری، ص ۱۳۵، ۳۱۸). در پایان کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیث جالب توجهی از آثار متقدمان گردآوری شده است و در میان آنها، احادیث نادر و منحصر به فردی نیز دیده می‌شود. مستطرفات السرائر در ۱۴۰۸ در قم جداگانه چاپ شده است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


ابن‌ادریس حلّی (۱۴۱۰–۱۴۱۱، ج ۱، ص ۵۱) هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است. وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاه‌های خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانآ نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است. هرچند ابن‌ادریس در سرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانآ نقد کرده (برای نام فقها رجوع کنید به بناری، ص ۲۱۶–۲۲۳)، اما عمدتآ به نقد و بررسی آرای فقهی و احیاناً اصولی شیخ‌طوسی پرداخته و با ذکر ادله و مستندات، برخی از آنها را پذیرفته (مثلا رجوع کنید به ج ۱، ص ۳۲۳، ۳۳۴–۳۳۵) و شماری دیگر را نپذیرفته است (مثلا رجوع کنید به ج ۱، ص ۶۶، ۱۰۰، ۲۲۶)، به‌طوری که می‌توان سرائر را کتابی در نقد آثار شیخ به‌شمار آورد (نیز رجوع کنید به ج ۱، ص۴۶۰، ج ۲، ص ۲۵۲، ۵۲۳، ۵۶۳). تألیف این کتاب و نیز کتاب غنیةالنزوع (اثر ابن‌زهره) در چند سال پیشتر، که به نقد آرای اصولی شیخ‌طوسی در عدةالاصول پرداخته بود، بیانگر پیشرفت علم فقه و اصول تا مرحله مناقشه‌جویی و نقادی در آرای شیخ بود. کتابِ سرائر را در به‌کارگیری قواعد اصولی و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهره‌گیری از استدلال، برتر از کتاب المبسوط شیخ طوسی دانسته‌اند. بهره‌گیری از اصول فقه در استنباط مسائل فقهی در سرائر بسیار چشمگیر است. در سرائر فتاوای نادری نیز دیده می‌شود، از جمله شرط نبودن فقر در استحقاق یتیم هاشمی برای دریافت خمس (ج ۱، ص ۴۹۶) و جواز شستن دست و صورت از پایین در وضو (ج ۱، ص ۹۹؛ علی‌همت بناری، زندگی و اندیشه‌های ابن‌ادریس، قم ۱۳۸۱ش؛<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
ابن‌ادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است. وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاه‌های خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانآ نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است. هرچند ابن‌ادریس در سرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانآ نقد کرده (برای نام فقها رجوع کنید به بناری، ص ۲۱۶–۲۲۳)، اما عمدتآ به نقد و بررسی آرای فقهی و احیاناً اصولی شیخ‌طوسی پرداخته و با ذکر ادله و مستندات، برخی از آنها را پذیرفته و شماری دیگر را نپذیرفته است، به‌طوری که می‌توان سرائر را کتابی در نقد آثار شیخ به‌شمار آورد. تألیف این کتاب و نیز کتاب غنیةالنزوع (اثر ابن‌زهره) در چند سال پیشتر، که به نقد آرای اصولی شیخ‌طوسی در عدةالاصول پرداخته بود، بیانگر پیشرفت علم فقه و اصول تا مرحله مناقشه‌جویی و نقادی در آرای شیخ بود. کتابِ سرائر را در به‌کارگیری قواعد اصولی و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهره‌گیری از استدلال، برتر از کتاب المبسوط شیخ طوسی دانسته‌اند. بهره‌گیری از اصول فقه در استنباط مسائل فقهی در سرائر بسیار چشمگیر است. در سرائر فتاوای نادری نیز دیده می‌شود، از جمله شرط نبودن فقر در استحقاق یتیم هاشمی برای دریافت خمس (ج ۱، ص ۴۹۶) و جواز شستن دست و صورت از پایین در وضو (ج ۱، ص ۹۹؛ علی‌همت بناری، زندگی و اندیشه‌های ابن‌ادریس، قم ۱۳۸۱ش؛<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


== اساتید ==
== اساتید ==
خط ۶۱: خط ۶۱:
برخی شاگردان ابن‌ادریس و راویان حدیث از او عبارت بودند از: فخاربن مَعْد موسوی.
برخی شاگردان ابن‌ادریس و راویان حدیث از او عبارت بودند از: فخاربن مَعْد موسوی.


نجیب‌الدین محمدبن جعفربن نما و پدربزرگش جعفربن نما (بحرانی، ص ۲۷۹.
نجیب‌الدین محمدبن جعفربن نما و پدربزرگش جعفربن نما  


خوانساری، ج ۶، ص ۲۷۷).
ابوالحسن علی‌بن یحیی خیاط  
 
ابوالحسن علی‌بن یحیی خیاط (حرّعاملی، قسم ۲، ص ۲۱۰.
 
حسینی اشکوری، ج ۱، ص ۳۹۱).


سیدمحیی‌الدین حسینی حلبی، برادرزاده ابن‌زهره حلبی، جعفربن احمد قمرویه حائری.
سیدمحیی‌الدین حسینی حلبی، برادرزاده ابن‌زهره حلبی، جعفربن احمد قمرویه حائری.
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش