۸٬۳۱۸
ویرایش
(←عوامل) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | |||
{{رذائل اخلاقی}} | |||
غیبت عبارت است از یاد کردن انسانِ غایب، به چیزی که خوشایند او نیست و از نظر [[عرف|عُرف]] نقص برای او محسوب میشود، در حالی که غیبت کننده این کار را به قصد کوچک شمردن و نکوهش آن شخص انجام میدهد. | غیبت عبارت است از یاد کردن انسانِ غایب، به چیزی که خوشایند او نیست و از نظر [[عرف|عُرف]] نقص برای او محسوب میشود، در حالی که غیبت کننده این کار را به قصد کوچک شمردن و نکوهش آن شخص انجام میدهد. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۲: | ||
غیبت با هر چیزی که مراد غیبت کننده را برساند، مانند زبان، قلم، اشاره و حرکت چشم تحقق مییابد. | غیبت با هر چیزی که مراد غیبت کننده را برساند، مانند زبان، قلم، اشاره و حرکت چشم تحقق مییابد. | ||
== مفهومشناسی | == مفهومشناسی == | ||
[[شهید ثانی]]، فقیه [[شیعه]] قرن دهم قمری و [[امام خمینی]]، مرجع تقلید شیعه، [[غیبت]] را اینگونه تعریف کردهاند: | [[شهید ثانی]]، فقیه [[شیعه]] قرن دهم قمری و [[امام خمینی]]، مرجع تقلید شیعه، [[غیبت]] را اینگونه تعریف کردهاند: | ||
خط ۲۲: | خط ۲۴: | ||
=== تفاوت با تهمت و اهانت === | === تفاوت با تهمت و اهانت === | ||
بر پایه [[روایت|روایتی]] از [[پیامبر(ص)]] تفاوت | بر پایه [[روایت|روایتی]] از [[پیامبر(ص)]] تفاوت غیبت و [[تهمت]]، در [[راست]] یا [[دروغ]] بودن سخن است. اگر کلامی که خوشایندِ فردی نبوده راست باشد، غیبت، و اگر دروغ باشد تهمت است.<ref>فیض کاشانی، ملا محسن، المحجه البیضاء، «کتاب آفات اللّسان»، قم: دفتر نشر اسلامی، ج۵، ص۲۵۶.</ref> [[امام خمینی]] نیز در پاسخ به [[استفتاء|استفتائی]] درباره چیستی غیبت، «مطابق واقع بودن» را نیز ذکر کرده است.<ref>خمینی، روح الله، استفتاآت، قم؛ دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶، ج۲، ص۶۱۹.</ref> | ||
با توجه به | با توجه به شاخصه نخست از شاخصههای گفته شده، اگر سخن ناخوشایند در غیاب فردی گفته شود غیبت است؛ ولی اگر در حضور او باشد ممکن است [[اهانت]] به او شمرده شود. | ||
== اقسام == | == اقسام == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== عوامل == | == عوامل == | ||
{{اصلی|انگیزههای غیبت کردن}} | {{اصلی|انگیزههای غیبت کردن}} | ||
عوامل و انگیزههای غیبت کردن، گوناگون است که برخی از آنها دشمنی، حسادت، خنداندن مردم و | عوامل و انگیزههای غیبت کردن، گوناگون است که برخی از آنها دشمنی، حسادت، خنداندن مردم و دلسوزی برای دیگران است. تفکر در موارد زیر برای مقابله با انگیزههای نادرست و در نتیجه درمان غیبت اثرگذار است. | ||
غیبت کردن | غیبت کردن موجب حبط اعمال غیبت کننده و ثبت اعمال نیک وی در نامه اعمال شخص غیبت شده میگردد. برای دلسوزی نیز، نباید مشکلات و عیبهای دیگران را در جمع بازگو کرد؛ بلکه برای حل مشکل او، اقدام عملی لازم است. جایگزین کردن سرگرمیهای حلال به جای غیبتکردن، یکی از راههای مؤثر برای رفع این رذیله اخلاقی است. | ||
== پیامدها == | == پیامدها == | ||
{{اصلی|پیامدهای غیبت کردن}} | {{اصلی|پیامدهای غیبت کردن}} | ||
پیامدهای غیبت به دو بخش دنیوی و اخروی تقسیم شده است. ایجاد بیاعتمادی نسبت به غیبت کننده و ایجاد کینه و دشمنی در جامعه، برخی از پیامدهای دنیوی غیبت است. | پیامدهای غیبت به دو بخش دنیوی و [[آخرت|اخروی]] تقسیم شده است. ایجاد بیاعتمادی نسبت به غیبت کننده و ایجاد [[کینه]] و دشمنی در جامعه،<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۸، ج۲۲، ص۱۸۹.</ref> برخی از پیامدهای دنیوی غیبت است. | ||
یکی از پیامدهای اخروی غیبت، از میان رفتن حسنات و نیکیها است. بر اساس روایات، نخستین کسی که به دوزخ میرود شخص غیبت کننده است. | یکی از پیامدهای اخروی غیبت، از میان رفتن حسنات و نیکیها است. بر اساس روایات، نخستین کسی که به دوزخ میرود شخص غیبت کننده است. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== موارد جواز == | == موارد جواز == | ||
{{اصلی|موارد جواز غیبت}} | {{اصلی|موارد جواز غیبت}} | ||
[[غیبت]] در برخی | [[غیبت]] در برخی موارد [[جایز]] است که برخی از آنها عبارت است از: | ||
{{ستون-شروع|۲}} | |||
* دادخواهی از [[ظالم]]؛ | |||
* غیبت کردنِ [[فاسق|فاسقی]] که [[فسق|فسقش]] را آشکار میکند؛ | |||
* هشدار دادن به مردم درباره خطر یک فرد؛ | |||
* [[مشورت|مشورت دادن]] به کسی که درخواست مشورت کرده؛ | |||
* بیان دلایل [[فسق|فسقِ]] شاهد. | |||
{{پایان}} | |||
== شیوه برخورد با غیبت کننده == | |||
{{اصلی|شیوه برخورد با غیبت کننده}}هنگام برخورد با غیبت کننده، موارد مذکور مانند یادآوری [[پیامدهای غیبت]] و بازگو کردن [[راههای درمان غیبت|راههای درمان آن]] مورد توجه قرار گیرد. | |||
در برخورد با غیبت کننده، توجه به شیوههای بیان نیز لازم است؛ برای نمونه، برخورد با او در جمع نبوده<ref>افروز، غلامعلی، روانشناسی رابطهها، تهران: انتشارات نوادر، ص۱۰.</ref> و آمرانه نباشد،<ref>اکبری، ابوالقاسم، مشکلات نوجوانی و جوانی، تهران، مؤسسه نشر ساوالان، ۱۳۸۱، ص۲۲۱.</ref> از [[توهین]] به شخصیت او پرهیز،<ref>اكبري، ابوالقاسم، مشكلات نوجواني و جواني، تهران، مؤسسه نشر ساوالان، ۱۳۸۱، ص۳۳۸.</ref> و پیش از یادآوری [[گناه]]، [[عزت نفس]] او تقویت شود. | |||
اگر انسان در مجلسی حضور دارد که در آن غیبت میشود، [[واجب]] است از غیبت شونده دفاع کند. راههای دیگری نیز مانند تغییر موضوع گفتگو، پرت کردن حواس یا خارج شدن از مجلس نیز، برای رهایی از مشارکت در غیبت پیشنهاد شده است. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = اخلاق | | شاخه اصلی = اخلاق | ||
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی | | شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی | ||
|شاخه فرعی۲ = غیبت | | شاخه فرعی۲ = غیبت | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
خط ۷۳: | خط ۸۴: | ||
| تغییر مسیر = شد | | تغییر مسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | |||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = ب | | اولویت = ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |