automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها|حوزه و روحانیت}} | {{درگاه|واژهها|حوزه و روحانیت}} | ||
سید احمد خوانساری ( | سید احمد خوانساری (۱۳۰۹ق-۱۴۰۵ق|۱۳۶۳ش)، مرجع تقلید شیعه در ایران. آیتالله خوانساری در نجف درس خواند و پس از نیل به درجه اجتهاد، به ایران بازگشت. او مدتی در حوزه علمیه اراک و قم بود. پس از درگذشت [[عبدالکریم حائری]] و در دوره مرجعیت [[آیتاللّه بروجردی]]، خوانساری از معتمدان او و نیز از مدرّسان طراز اول حوزه علمیه قم شمرده میشد. در سال ۱۳۲۸ش خوانساری به توصیه آیتالله بروجردی و به اصرار فراوان بازاریان، تجار و مردم به تهران رفت. او به مدت ۳۵ سال و تا پایان عمر در مسجد سیدعزیزاللّه واقع در بازار تهران به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت. | ||
گفته شده است بسیاری از بزرگان حوزه | گفته شده است بسیاری از بزرگان [[حوزه قم]]، نجف و کربلا پس از درگذشت آیتاللّه بروجردی وی را [[اعلم]] میدانستند. ویژگی مهم فقه خوانساری، استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است. آیتالله خوانساری به سبب جایگاه علمی و اخلاقی ممتاز خود، شخصیتی با نفوذ سیاسی و اجتماعی داشت. | ||
[[جامع المدارک فی شرح المختصر النافع]] در فقه و [[العقائد الحقّة]] در کلام از آثار مشهور اوست. مرتضی مطهری، مهدی حائری، مرتضی حائری، حسینعلی منتظری، سید موسی صدر از شاگردان مشهور او هستند. بسیاری از عالمان، احتیاط بسیار و ورع خوانساری را ستوده و وی را در تهذیب نفس و فضائل اخلاقی چون ادب، تواضع و سادهزیستی دارای مرتبهای بلند دانستهاند. | [[جامع المدارک فی شرح المختصر النافع]] در فقه و [[العقائد الحقّة]] در کلام از آثار مشهور اوست. مرتضی مطهری، مهدی حائری، مرتضی حائری، حسینعلی منتظری، سید موسی صدر از شاگردان مشهور او هستند. بسیاری از عالمان، احتیاط بسیار و ورع خوانساری را ستوده و وی را در تهذیب نفس و فضائل اخلاقی چون ادب، تواضع و سادهزیستی دارای مرتبهای بلند دانستهاند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
سید احمد خوانساری از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم. نسب او با سی واسطه به [[امام موسی کاظم(ع)]] میرسد. | سید احمد خوانساری از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم است. نسب او با سی واسطه به [[امام موسی کاظم(ع)]] میرسد. آیتاللّه خوانساری در ۱۸ محرم الحرام سال ۱۳۰۹ق، در خوانسار متولد شد. پدرش سید یوسف خوانساری، یکی از علمای خوانسار و از شاگردان ملا حسینعلی تویسرکانی، و برادر بزرگترش آیتاللّه سید محمد حسن خوانساری بودند.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۱۷.</ref> خوانساری مقدمات علوم دینی و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و سیدعلی اکبر بیدهندی (همسر خواهرش) فراگرفت. سپس در ۱۳۲۵ق برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در دروس خارج فقه و اصول محمدصادق مدرّس اصفهانی، عبدالکریم گزی و [[محمدعلی تویسرکانی]] شرکت کرد. خوانساری در ۱۳۲۸ق برای ادامه تحصیل به نجف رفت.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | ||
=== تحصیل در نجف === | === تحصیل در نجف === | ||
خوانساری در ۲۰ سالگی (۱۳۲۸ق) به قصد بهره بردن از درس عالمان حوزه علمیه نجف، رهسپار نجف شد. او از اساتید به نام آنجا سالیانی بهره برد و در این مدت، با آیتاللّه میر سید علی یثربی کاشانی هممباحثه بود. سپس، وی در سال ۱۳۳۰ق با دختر آیتاللّه مولا | خوانساری در ۲۰ سالگی (۱۳۲۸ق) به قصد بهره بردن از درس عالمان حوزه علمیه نجف، رهسپار نجف شد. او از اساتید به نام آنجا سالیانی بهره برد و در این مدت، با [[آیتاللّه میر سید علی یثربی کاشانی]] هممباحثه بود. سپس، وی در سال ۱۳۳۰ق با دختر آیتاللّه مولا محمد علی خوانساری، یکی از علمای مشهور نجف اشرف و صاحب بزرگترین کتابخانههای نفیس نجف وصلت کرد. وی پس از نیل به درجه [[اجتهاد]]، در سال ۱۳۳۶ق به ایران آمد.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۱۷.</ref> | ||
=== حضور در اراک و قم === | === حضور در اراک و قم === | ||
ورود آیتاللّه خوانساری به ایران، چند سال پس از تأسیس حوزه علمیه اراک بود. او به سلطان آباد (اراک کنونی) رفت و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه اراک، حضور یافت و خود نیز به تدریس در آن حوزه نوپا پرداخت. پس از هجرت حائری به قم، وی ابتدا بنا به درخواست مردم اراک، برای اداره حوزه علمیه در آنجا ماند، ولی پس از آگاهی از علاقهمندی استادش به حضور وی در حوزه علمیه قم، در ۱۳۴۲ق به قم رفت.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | ورود آیتاللّه خوانساری به ایران، چند سال پس از تأسیس حوزه علمیه اراک بود. او به سلطان آباد (اراک کنونی) رفت و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه اراک، حضور یافت و خود نیز به تدریس در آن حوزه نوپا پرداخت. پس از هجرت حائری به قم، وی ابتدا بنا به درخواست مردم اراک، برای اداره حوزه علمیه در آنجا ماند، ولی پس از آگاهی از علاقهمندی استادش به حضور وی در حوزه علمیه قم، در ۱۳۴۲ق به قم رفت.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | ||
خوانساری در درس فقه و اصول آیتاللّه حائری، در حالی که خود مدرسی بزرگ بود، حاضر شد. آیت اللّه خوانساری از همان اوایل حضور در درس آیتاللّه حائری، مورد توجه کامل ایشان قرار گرفت، چنانکه آقای حائری پس از دو ماه، محل اقامت نماز جماعت خویش را در [[مدرسه فیضیه]] به | خوانساری در درس فقه و اصول آیتاللّه حائری، در حالی که خود مدرسی بزرگ بود، حاضر شد. آیت اللّه خوانساری از همان اوایل حضور در درس آیتاللّه حائری، مورد توجه کامل ایشان قرار گرفت، چنانکه آقای حائری پس از دو ماه، محل اقامت نماز جماعت خویش را در [[مدرسه فیضیه]] به او تفویض کرد، و در اولین نماز جماعت هم شرکت جست و به وی اقتدا نمود.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص ۳۱۹.</ref> | ||
=== مهاجرت به تهران === | === مهاجرت به تهران === | ||
پس از درگذشت عبدالکریم حائری و نیز در دوره مرجعیت | پس از درگذشت عبدالکریم حائری و نیز در دوره مرجعیت آیتاللّه بروجردی، خوانساری از معتمدان او و نیز از مدرّسان طراز اول حوزه علمیه قم شمرده میشد. در ۱۳۶۹ق که سیدیحیی سجادی، امام جماعت [[مسجد سیدعزیزاللّه]] واقع در بازار تهران، درگذشت، تجار و بازاریان از آیتاللّه بروجردی خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب، در ۱۳۷۰ق خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم، به تهران رفت. او از همین سال تا پایان عمر در مسجد مذکور به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | ||
در مدت ۳۵ سالی که وی در تهران ماندگار شد، آنچه در توان داشت در تدریس (یک دوره کامل فقه از طهارت تا دیات)، تألیف، تربیت نفوس مستعده، اقامه جماعت در مهمترین مساجد تهران و ارشاد و راهنمایی مؤمنان، و رفع نیازمندیهای حوزههای علمیه کوشید.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص ۳۲۳ و ۳۲۴.</ref> | در مدت ۳۵ سالی که وی در تهران ماندگار شد، آنچه در توان داشت در تدریس (یک دوره کامل فقه از طهارت تا دیات)، تألیف، تربیت نفوس مستعده، اقامه جماعت در مهمترین مساجد تهران و ارشاد و راهنمایی مؤمنان، و رفع نیازمندیهای حوزههای علمیه کوشید.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص ۳۲۳ و ۳۲۴.</ref> | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
تحلیل و برآورد کلی از خط مشی سیاسی خوانساری از ۱۳۴۱ش و تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] تا [[فروپاشی حکومت پهلوی]] در ۱۳۵۷ش، و نیز اقدامات او در مقاطع گوناگون در برابر حکومت، نشان میدهد که سیره سیاسیِ وی به تدریج از مخالفت آشکار با سیاستهای رژیم پهلوی و اعلام صریح مواضع خود به نوعی احتیاط و میانهروی روی آورده است. البته خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص محمدرضاشاه نبود. او که از ناکامی علمای نجف در جریان [[مشروطه]] خاطرات ناخوشایندی داشت، منش مداراگرایانه حائری یزدی و بروجردی با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمیداد. خوانساری پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در صحنه سیاست حضور جدی نداشت و با توجه به آنکه وی در آن زمان بیش از نود سال داشت، شاید سالخوردگی وی نیز در این امر بی تأثیر نبوده باشد. با وجود این، وی در این دوره مورد توجه و احترام [[امام خمینی]] بود.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | تحلیل و برآورد کلی از خط مشی سیاسی خوانساری از ۱۳۴۱ش و تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] تا [[فروپاشی حکومت پهلوی]] در ۱۳۵۷ش، و نیز اقدامات او در مقاطع گوناگون در برابر حکومت، نشان میدهد که سیره سیاسیِ وی به تدریج از مخالفت آشکار با سیاستهای رژیم پهلوی و اعلام صریح مواضع خود به نوعی احتیاط و میانهروی روی آورده است. البته خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص محمدرضاشاه نبود. او که از ناکامی علمای نجف در جریان [[مشروطه]] خاطرات ناخوشایندی داشت، منش مداراگرایانه حائری یزدی و بروجردی با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمیداد. خوانساری پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در صحنه سیاست حضور جدی نداشت و با توجه به آنکه وی در آن زمان بیش از نود سال داشت، شاید سالخوردگی وی نیز در این امر بی تأثیر نبوده باشد. با وجود این، وی در این دوره مورد توجه و احترام [[امام خمینی]] بود.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | ||
آیتﷲ | آیتﷲ خوانساری با مشی محتاطانهای که برگزیده بود، در پارهای موارد کوشید تا با انقلابیون همراهی کند. عمده همراهیهای خوانساری با انقلابیون در سالهای ۴۱ و ۴۲ بود. در این دو سال، شاه پهلوی با تصویب قوانینی، اعتراض روحانیت را برانگیخته بود و آیتالله خوانساری هم از معترضین بود. انتقادهای وی اما خالی از تندروی بود و میکوشید تا با همان مسلک محتاطانه خود، در مسیر اعتراض گام بردارد. پیش از این اما آیتﷲ خوانساری با رویّه انقلابیگری میانهای نداشت و بر اعمال انقلابیون نیز خُرده میگرفت.<ref>طباطبایی، سید هادی، «[https://mobahesat.ir/6812 منش سیاسی سید احمد خوانساری؛ همراهیهای محدود با انقلابیون]»، سایت مباحثات، تاریخ درج مطلب:۲۳ اسفند ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ش.</ref> خوانساری اعتراضهایی را به نحوه عملکرد حاکمیت پهلوی داشت، اما با مشی انقلابیگری نیز موافتی نکرد.<ref>طباطبایی، سید هادی، «[https://mobahesat.ir/7281 مشی سیاسی سید احمد خوانساری؛ مرجعی میانهرو یا محافظهکار]»، تاریخ درج مطلب: ۲۴ اردی بهشت ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ش.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | {{جعبه نقل قول | ||
| نقل قول = آیت الله عبدالکریم حائری: اجتهاد را به هر معنی که تفسیر کنیم آقا سید احمد خوانساری مجتهد است و عدالت را به هرگونه معنی کنیم ایشان عادل است.<ref>فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۳۱.</ref>}} | | نقل قول = آیت الله عبدالکریم حائری: اجتهاد را به هر معنی که تفسیر کنیم آقا سید احمد خوانساری مجتهد است و عدالت را به هرگونه معنی کنیم ایشان عادل است.<ref>فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۳۱.</ref>}} | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
آیتالله خوانساری به سبب جایگاه علمی و اخلاقی ممتاز خود، شخصیتی مقبول و بانفوذ سیاسی و اجتماعی داشت. خوانساری را در انتقال دستاوردهای علمی حوزه نجف به حوزههای ایران دارای نقش مهمی دانستهاند. پس از درگذشت آیتالله بروجردی، برخی از علمای طراز اول خواستار آن شدند که خوانساری به نجف یا قم برود و مرجعیت عام شیعیان را بپذیرد، ولی خوانساری تهران را ترک نکرد؛ از این زمان به بعد، خوانساری یکی از مراجع تقلید شد و برخی از شیعیان پاکستان، عراق و نیز بسیاری از مردم ایران، وی را به عنوان مرجع تقلید خویش برگزیدند.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | آیتالله خوانساری به سبب جایگاه علمی و اخلاقی ممتاز خود، شخصیتی مقبول و بانفوذ سیاسی و اجتماعی داشت. خوانساری را در انتقال دستاوردهای علمی حوزه نجف به حوزههای ایران دارای نقش مهمی دانستهاند. پس از درگذشت آیتالله بروجردی، برخی از علمای طراز اول خواستار آن شدند که خوانساری به نجف یا قم برود و مرجعیت عام شیعیان را بپذیرد، ولی خوانساری تهران را ترک نکرد؛ از این زمان به بعد، خوانساری یکی از مراجع تقلید شد و برخی از شیعیان پاکستان، عراق و نیز بسیاری از مردم ایران، وی را به عنوان مرجع تقلید خویش برگزیدند.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | ||
گفته شده است بسیاری از بزرگان حوزه قم، نجف و کربلا پس از درگذشت آیت اللّه بروجردی وی را اعلم و دارای دقت نظر در مسائل فقهی میدانستهاند. ویژگی مهم فقه خوانساری، استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است. مثلا خوانساری در ادله [[نجاست اهل کتاب]] مناقشه کرده است. گستره ولایت فقها را | گفته شده است بسیاری از بزرگان حوزه قم، نجف و کربلا پس از درگذشت آیت اللّه بروجردی وی را اعلم و دارای دقت نظر در مسائل فقهی میدانستهاند. ویژگی مهم فقه خوانساری، استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است. مثلا خوانساری در ادله [[نجاست اهل کتاب]] مناقشه کرده است. گستره ولایت فقها را کوچک شمرده و حتی تصرفاتی مانند اجرای حدود و قصاص در عصر غیبت را برای آنان جایز ندانسته است. خوانساری قائل به جواز عمل کردن قاضی به علم خویش بوده و آن را یکی از راههای کشف حقیقت شمرده است. او در برخی ادله شرط مرد بودن قاضی مناقشه کرده است. خوانساری در ادله حرمت بازیِ بدون رهن با آلات قمار مناقشه کرده و در نتیجه دلالت این ادله را بر حرمت شطرنج قابل خدشه دانسته، هرچند در مقام فتوا آن را جایز بهشمار نیاورده است.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref> | ||
گفته شده خوانساری فقیهی بوده که تحت تأثیر نظرات فقهی مشهور قرار نمیگرفت. استقلال رأی از ویژگیهای فقهی ایشان است. کتاب جامعالمدارک او را اثری دانستهاند که نوعاً در برابر دیدگاه مشهور نظریهای مستقل ارائه میدهد.<ref>«شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۳۴.</ref> | گفته شده خوانساری فقیهی بوده که تحت تأثیر نظرات فقهی مشهور قرار نمیگرفت. استقلال رأی از ویژگیهای فقهی ایشان است. کتاب جامعالمدارک او را اثری دانستهاند که نوعاً در برابر دیدگاه مشهور نظریهای مستقل ارائه میدهد.<ref>«شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۳۴.</ref> | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
# اعتقاد راسخ به خدا و قیامت و اصول دین. | # اعتقاد راسخ به خدا و قیامت و اصول دین. | ||
# تعبّد به احکام شرعی و | # تعبّد به احکام شرعی و پایبندی به عمل به دستورات دین: انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات. | ||
# احتیاط. گفته شده وی تا در کاری یقین به رضایت الهی نداشت انجام نمیداد. احتیاط ایشان در مصرف وجوهات زبانزد عام و خاص | # احتیاط. گفته شده وی تا در کاری یقین به رضایت الهی نداشت انجام نمیداد. احتیاط ایشان در مصرف وجوهات زبانزد عام و خاص بود. | ||
# زهد و سادهزیستی، عدم تعلق به دنیا، استفاده به اندازه ضرورت از امکانات دنیا. | # زهد و سادهزیستی، عدم تعلق به دنیا، استفاده به اندازه ضرورت از امکانات دنیا. | ||
# تواضع و ادب، احترام به همه بندگان خدا، عدم تکبر و غروری، احترام خاص به اهل علم و سادات.<ref>«شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۲۹..</ref> | # تواضع و ادب، احترام به همه بندگان خدا، عدم تکبر و غروری، احترام خاص به اهل علم و سادات.<ref>«شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۲۹..</ref> |