|
|
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
| |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}}آیا عزاداری برای امام حسین(ع) با اسلام منافاتی دارد؟ |
| آیینهای عزاداری بدعتی است برگرفته از مسیحیت و ساخته دست استعمار و یهود برای تخریب چهره دین و بدون پشتوانه شرعی، موجب وهن اسلام و امری ناسازگار با توحید در عبادت است.
| |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| {{درگاه|امام حسین}} | | {{درگاه|امام حسین}}عزاداری برای [[امام حسین(ع)]]، مطابق روایات بوده و منافاتی با اسلام ندارد. روایات زیادی بر برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع) وجود دارد. عالمان دینی فواید و اهدافی برای عزاداری برشمردهاند که نشان میدهد عزاداری منافاتی با اسلام ندارد و میتواند در راستای اهداف و مصالح اسلام باشد. گفته شده عزاداری برای امام حسین(ع) مصداق تعظیم [[شعائر الهی]] و نوعی ابراز مودت نسبت به خاندان پیامبر(ص) است. عزاداریها برای امام حسین(ع) را حرکتی علیه جور و ستم و حکومتهای طاغوت میدانند. |
|
| |
|
| گریه و عزاداری بر امام حسین (علیهالسلام) نه تنها نامشروع و یک پدیده بیگانه از دین، قران، سنت و عقلانیت نیست بلکه از نظر دینی مشروع، مستحب، مطلوب و مورد تأیید و تأکید پیشوایان دین و شخص رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) است و از نظر عقلی نیز یک مراسم معقول و مفید و دارای آثار اجتماعی فوقالعاده انسان ساز و حیات بخش میباشد.
| | [[امام خمینی]] عزاداریها را رمز بقای اسلام و کشورهای اسلامی و شیعی دانسته است. |
|
| |
|
| ۱. عزاداری از نگاه قرآن
| | == عزاداری از منظر روایات == |
| | {{همچنین ببینید|عزاداری امامان شیعه بر امام حسین(ع)}} |
| | نمونههای زیادی از سیره رسول خدا(ص) در زمینه سوگواری و عزاداری نقل شده است، از جمله: سوگواری بر [[حضرت حمزه]]<ref>«امّا حَمْزَه فَلا بَواکی لَه» ابن کثیر، اسماعیل بنعمر، البدایه و النهایه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ۱، ۱۴۰۸، ج۴، ص۵۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه: دکترمحمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ج۳، ص ۵.</ref> و گریستن در شهادت [[جعفر بن ابیطالب]]، گریستن به هنگام درگذشت فرزندشان ابراهیم، گریه به هنگام زیارت قبر مادرشان آمنه و …. در سیره اهلبیت(ع) نیز موارد بسیاری بر اقامه مجلس عزا وجود دارد که در مورد شهدای کربلا بسیار پر رنگ است. به عنوان مثال علقمه حضرمی نقل میکند که [[امام باقر(ع)]] در روز عاشورا برای امام حسین(ع) در خانهاش مجلس عزا برگزار میکرد.<ref>«[https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/407539/منافات-عزاداری-با-پذیرش-قضا-و-قدر-الهی! منافات عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی]»، آیین رحمت (سایت دفتر آیت الله مکارم شیرازی)، تاریخ بازدید: ۸ مرداد ۱۴۰۲ش.</ref> |
|
| |
|
| در کل قرآن حتی یک¬ آیهٔ که مشعر بر منع عزاداری و گریه بر امام حسین باشد نداریم. آیاتی که به عنوان دلیل بر منع یا مذمت مراسم عزاداری ذکر شده کاملاً بیگانه از این بحث است؛ مثلاً آیاتی چون «وَ الَّذینَ اتَّخَذوُا مِنْ دوُنِهِ اَوْلِیآءَ «که در توضیح آن آورده است «آن کسانی که اولیایی غیراز خدا برای خودشان انتخاب میکنند (وآنها را عبادت کرده، چنانکه مذهبیهای امروز بر هر قبر و حرمی طواف میکنندو می-گویند…)» یا آیه «مَا نَعْبُدُهُمْ اِلَّا لِیقَرِّبوُنا اِلَی اللهِ زُلْفی» که در ذیل آن میگوید: «مااینها را عبادت نمیکنیم، مگرآنکه (این مراسم) ما را به خدا نزدیک میکنند. ولی خدواند آنان را مشرک به حساب میآورد. رضای خدا کجاست؟
| | بر پایه روایات، برپا داشتنِ عزا برای امام حسین(ع) و یارانش، مرثیهسرایی برای آنان و گریه بر مصائبی که بر ایشان گذشته است، به ویژه در دهه اول محرم و خصوصاً در روز عاشورا، مورد تأکید اهل بیت(ع) بوده است. عزاداری برای امام حسین(ع)، در حقیقت، اظهار محبت به خاندان پیامبر خدا (ص) است.<ref>محمدی ریشهری، محمد، شهادت نامه امام حسین علیه السّلام، ص۱۱۸.</ref> |
|
| |
|
| بی پایگی اینگونه استنادها بر اهل فن پوشیده نیست؛ زیرا اولاً امام حسین و یاران آنحضرت نعوذبالله بت، چوب و سنگ نیستند تا با بتهای مشرکان مقایسه شوند. ثانیاً هیچ شیعه راستین و عزادار، امام حسین را عبادت و پرستش نمیکنند تا عمل آنها به کار بت پرستان مقایسه شود و بر خلاف عبادت انحصاری خداوند و مخالف توحید در عبادت باشند. بلکه این مراسم به قصد ابراز محبت، توسل، تعظیم، و پاسداشت خون به ناحق ریخته آن حضرت انجام میشود. قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم میفرماید: «بگو من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید»<ref>قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّه فِی الْقُرْبی، شوری ،۲۳.</ref> و طبق روایاتی که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده منظور از (قربی) اهلبیت پیامبر یعنی علی و اولاد علی است؛ بنابراین محبت امام حسین مورد تأکید قران کریم است و هرکس امام حسین را دوست داشته باشد طبیعی است که در برابر مصائب و ظلمهای که بر آن حضرت رفته محزون و متأثر شده و گریه میکند. مانند حضرت یعقوب که در فراق یوسف آنچنان گریه کرد که قرآن در توصیفش میفرماید: «آن گاه یعقوب (از شدت حزن) روی از آنها بگردانید و گفت: وا اسفا بر فراق یوسف! و از گریه غم چشمانش سفید شد»<ref>وَ تَوَلَّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا أَسَفی عَلی یوسُفَ وَ ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزْن، یوسف، ۸۴.</ref> قرآن کریم در آیه دیگر به تعظیم شعائر الهی ترغیب نموده و میفرماید: «و هر کس شعائر (دین) خدا را بزرگ و محترم دارد این از صفت دلهای با تقواست»<ref>وَ مَنْ یعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوب، حج، ۳۲.</ref> در اینکه مصداق شعائر چیست اختلاف است ولی بهطور کلی منظور از شعائر علامتهای است که خدا برای اطاعت و بندگی خود قرار داده بنابراین شامل هر امر مقدس و الهی میشود که موجب جلب توجه دلها به سوی خدا، آخرت و پاکیها بشود و این خصوصیت به نحو کامل در حادثه عاشورا و نهضت حسینی نهفته است چه علامتی بهتر و بیشتر از حادثه عاشورا میتواند علامت هدایت، طاعت و بندگی باشد حادثهای که هرساله موجب بیداری و بندگی میلیونها انسان را فراهم آورده و آنها را برای شنیدن موعظههای از قرآن، سنت و شنیدن رشادتها و مظلومیتهای حضرت ابیعبدالله در مساجد و تکایا گردهم میآورد. چنانکه خود رسول اکرم فرمود: «إنّ الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه»<ref>بحرانی، سید هاشم، مدینه المعاجز، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، چ۱، ۱۳۱۴، ج۴، ص۵۲.</ref> حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.
| | == فایده و هدف عزاداری == |
| | عدهای هدف سوگواری را ترویج عقاید و شریعت اسلام میدانند. هدف نهایی از عزاداری نه بیان جنبه تاریخی قضیه است و نه موضوع فردی شهدا و قاتلان. خط امام حسین همان جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی (عقاید و شریعت اسلامی) و عدالت اجتماعی و حکومت جهانی است و کرامت انسانی است که هیچکس در حسن و لزوم ترویج آن تردیدی ندارد.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، تبلیغ عاشورا در سطح اسلامی، ص۳۹.</ref> |
|
| |
|
| ۲. عزاداری از منظر روایات
| | برپایی مجالس عزاداری و تأکید ائمّه اطهار(ع) بر حفظ آن، شیعیان در عصر حکومت امویان و عبّاسیان که در انزوا بودند را نجات داد و در پناه آن، انسجام تازهای یافتند. به همین دلیل، برپایی این مجالس در روایات به عنوان «احیای امر اهلبیت(ع)» تعبیر شده است. [[امام صادق(ع)]] فرمودند: «این گونه مجالس را دوست دارم، از این طریق مکتب ما را زنده بدارید!».<ref>مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۷۰ و ۷۱.</ref> اهلبیت(ع) اولین عزاداران امام حسین بودند که شیعیان را نیز به این امر سفارش فراوان میکردند تا برای زنده نگه داشتن یاد امام حسین و عاشورا هر سال به عزاداری بپردازند. به همین دلیل به تدریج این عزاداریها در بین شیعیان به سنتی پایدار تبدیل شد و با گذشت زمان، هم ابعاد گستردهای پیدا کرد.<ref>رنجبر، مقصود، «با کاروان هدایت گفتمان عاشورایی و انقلاب اسلامی»، پگاه حوزه، شماره ۹۱، ص۴.</ref> |
|
| |
|
| پیامبر اکرم در موارد بسیاری با سخنان و سیره عملی خود گریه و نوحه بر میت و شهید را امضا نموده است؛ مثلاً در مرگ ابراهیم فرزند خودش پیامبر گریه کرد وقتی که از حضرت سؤال کردند فرمود: «چشمها اشک میریزد و قلب میسوزد اما آنچه خدا را به خشم آورد نمیگوییم»<ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بیتا، ج۱، ص۱۴۳.</ref> یا در شهادت حضرت حمزه عموی پیامبر که در احد به شهادت رسید پیامبر شدیداً گریه کرد. و هنگامی که به مدینه برگشت دید زنهای انصار بر کشتهگان-شان گریه میکنند، حضرت فرمود: (اما حمزه گریه کننده و عزادار ندارد).<ref>«امّا حَمْزَه فَلا بَواکی لَه» ابن کثیر، اسماعیل بنعمر، البدایه و النهایه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ۱، ۱۴۰۸، ج۴، ص۵۵.</ref> انصار با شنیدن این کلام و آن گریه پیغمبر (صلیالله علیه و آله) به زنهایشان دستور دادند که بروند بر حمزه گریه کنند و آنها رفتند خانه پیغمبر بر حمزه گریه کردند. پیغمبر در حق آنها دعا کرد و فرمود: «خدا از شما و اولاد شما راضی باشد»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه: دکترمحمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ج۳، ص ۵.</ref> علاوه بر همه اینها در منابع شیعه روایاتی بسیاری داریم که اولین گریه کننده بر امام حسین، شخص پیغمبر اکرم (صلیالله علیه و آله) بوده است. مانند روایتی که میگوید: «روز ولادت امام حسین بعد از آنکه رسول اکرم توسط جبرئیل از کشته شدن امام حسین (علیهالسلام) آگاه شد گریه کرد و در جواب کسی که از سبب گریه سؤال کرده بود، فرمود: گریه میکنم بر فرزندم حسین که گروهی باغیهای کافر از بنی امیه او را میکشند». و روایاتی دیگر از این قبیل.<ref>ر. ک. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ۲، ۱۴۰۳، ج۴۴، صص ۲۳۰. ۲۳۸.</ref> البته اینها تنها روایاتی است که از رسول اکرم نقل شده و گرنه روایات منقول از ائمه دیگر مانند امام باقر، امام صادق، امام رضا و سایر ائمه که صریحاً به دوستان و پیروان خود، دستور برپائی مراسم عزاداری و گریه دادهاند بسیار زیادند که به علت طولانی نشدن پاسخ از ذکر آنها خورداری میشود.
| | [[امام خمینی]] در آبان ماه سال ۱۳۵۸ به مناسبت عزاداری ماه محرم گفته است: «عزاداریها رمز بقای اسلام و کشورهای اسلامی و شیعی است. ما باید این رمز و رازها نگه داریم. یکی از مهمترین رمزها و بالاترین حماسهها، در حادثه سیدالشهدا(ع) نهفته است».<ref>«اهمیت عزاداری»، معارف اسلامی، ش۷۹، ص۱.</ref> |
|
| |
|
| از مجموع آنچه که ذکر شده، هر انسان منصفی به مشروعیت و بلکه استحباب و مطلوب بودن مسئله عزاداری شهدای کربلا از نظر سنت پیامبر و ائمه دین به خوبی پی میبرد. اینکه شیعیان هرساله مجالس عزاداری و سوگواری بر امام شهید خود را برپا کرده و از مقام، منزلت و رشادت آنحضرت که در راه حق و عدالت از جان خود و یارانش گذشت؛ تجلیل و تکریم میکنند و از دشمنانش بیزاری میجویند، نه تنها هیچ منافاتی با توحید و مبانی دین اسلام ندارد بلکه موافق با مبانی دین اسلام است؛ بنابراین عزاداری بر شهدای کربلا نه تنها ناشی از بدعت، تقلید از مسیحیت، یهود، استعمار و … نیست بلکه ناشی از متن دین و سنت پیامبر و سایر امامان معصوم هست؛ زیرا خود آنحضرت مشوق عزاداری و گریه بر شهادت عمویش حضرت حمزه و نوه گرامیش حضرت امام حسین بوده و با سخن و سیره عملی خود اینگونه مراسمها را مورد تأیید و امضا قرار داده است. پس چگونه میتوان ادعا کرد که عزاداری بر نوه و نور چشم آن حضرت که خودش فرمود: «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَینٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَینا»<ref>طبرسی، فضل بن محمد، اعلام الوری باعلام التقی، تهران، اسلامیه، چ۳، ۱۳۹۰، ص۲۱۷.</ref> بدعت و بر خلاف دستورات شرع و سنت پیامبر است؟!.
| | === حکمتهای عزاداری برای امام حسین(ع) === |
| | برخی برای عزاداری امام حسین(ع) حکمتهایی برشمردهاند: |
|
| |
|
| ۳. عزاداری در منطق عقل
| | * گریه بر امام حسین(ع) و سایر مظلومان جهان باعث برانگیختن عواطف بر ضد حکومت طاغوت میشود. |
|
| |
|
| از نظر عقلی نیز هیچکس نمیتواند ادعا کند که گریه و عزاداری بر خلاف منطق عقل و گزارههای عقلی است زیرا حکم عقل نسبت به حسن و قبح یک امری، دائر مدار مصلحت و مفسدهای است که در ماهیت آن امر قرار داشته و در سرنوشت و سیر تکاملی انسان تأثیر گذار است. اما مراسم سوگواری بر سالار شهیدان چنانکه هم تجربه ثابت کرده است و هم از بیانات شرع استفاده میشود، در ماهیت خود مصلحت زا، سازنده و حیات بخش بوده و هست. همواره باعث بیداری غافلان، اصلاح بدکاران، ایجاد امید و تابش نور ایمان در قلبهای پاک و بیآلایش گردیده و موجب پیوند جانهای تشنه با روح بلند حسین بن علی و یاران مخلصش می-گردد. اینها مصالح و فوائدی است که عقل هیچ عاقلی نمیتواند آنرا انکار کرده و در ستیز با آن در آید. هرساله بدون هیچگونه دعوت و تبلیغ رسمی در ایام محرم و عاشورا میلیونها انسان به صورت خود جوش به صحنه میآید و از مال و جان خود هزینه میکند تا یاد و خاطره آن امام شهید را زنده نگه دارد و از مکتب عاشورائی وی درسهای، ایمان، راستی، عدالتخواهی، شجاعت، شهادت و … را بیاموزند. آیا اینها بر خلاف عقل است؟! افزون بر همه اینها از نظر انسانشناسی، گریه و زاری بر فقدان عزیزان و مصائبی که برای انسان پیش میآید، از امور فطری و غریزی انسان است که هر آدم سالم المزاجی آنرا در طبیعت خود دارد. به گفته استاد مطهری: «گریه ظاهراً از مختصات انسان است. حیوانات دیگر لذت و رنج دارند، سرور و اندوه نیز دارند، اما خنده و گریه ندارند. خنده و گریه مظهر شدیدترین احساسات انسان میباشند. آن چیزی که ما در عرف امروز آن را «احساسات» میخوانیم از مختصات انسان است، و خنده و گریه مظهر شدیدترین حالات احساسی انسان. در حال گریه و رقّت و هیجان خاص آن، انسان بیش از هر حالت دیگر خود را به محبوبی که برای او میگرید نزدیک میبیند، و در حقیقت در آن حال است که خود را با او متحد میبیند… گریه بیشتر جنبه از خود بیرون آمدن و خود را فراموش کردن و با محبوب یکی شدن دارد».<ref>استاد شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۴۶۵.</ref> و هیچ عقل سلیمی هرگز به ستیز این امور فطری نمیرود و آنهارا انکار نمیکند مگر عقلهای مریض و علیلی که در اثر شبهات و نادانی، سلامت خود را از دست داده باشد. به قول استاد مطهری: «شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست».<ref>همان.</ref> و از این جهت نیاز به منشأ و محرک خارجی ندارد تا کسانی بیایند و برای آن به خیال خود منشأ و منبع بتراشند و قضیه را به یهود مسیحیت، استعمار و… ربط بدهند. اینها شبهانی اند که بر خلاف آئین شریعت، عقلانیت و فطرت بر مسئله عزاداری و سوگواری محرم و عاشورا وارد میشوند.
| | * مجالس عزاداری، شیعیان را متحد و روحیه عدالتطلبی آنها را حفظ میکند و باعث حفظ و تقویت مکتب اهل بیت(ع) میگردد. |
| | |
| | * برای پیوند با یک مکتب، فقط منطق کافی نیست، بلکه پیوند عاطفی که عشق و علاقه و محبت میباشد، نیز لازم است. |
| | * شیعیان با گریه بر مظلومیت امام حسین(ع) و سایر اهل بیت(ع)، آنها را الگو قرار میدهند و زمینه تطبیق اعمال خود با سیره عملی آن حضرات را فراهم میسازند. |
| | * عزاداری برای امام حسین(ع) مصداق تعظیم شعائر الهی و نوعی ابراز مودّت نسبت به خاندان پیامبر خدا (ص) است.<ref>«[https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/407539/منافات-عزاداری-با-پذیرش-قضا-و-قدر-الهی! منافات عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی]»، آیین رحمت (سایت دفتر آیت الله مکارم شیرازی)، تاریخ بازدید: ۸ مرداد ۱۴۰۲ش.</ref> |
| | |
| | == عدم تضاد عزاداری با قضا و قدر == |
| | {{نوشتار اصلی|عدم تضاد عزاداری با قضا و قدر}} |
| | گریه و عزاداری شیعیان برای شهادت اهل بیت(ع) خصوصاً امام حسین(ع)، تنها از نوع گریه انفعالی و احساسات محض نیست تا به معنی اعتراض باشد. شیعه فقط به عنوان سوگواری برای اهل بیت(ع) گریه نمیکند تا اعتراض به [[قضا و قدر]] الهی باشد؛ بلکه گریه شیعه حکمتهای فراوانی دارد که هر یک به تنهایی دلیل منطقی و قابل قبولی برای آن است.<ref>«[https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/407539/%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D9%82%D8%B6%D8%A7-%D9%88-%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C! منافات عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی]»، آیین رحمت (سایت دفتر آیت الله مکارم شیرازی)، تاریخ بازدید: ۸ مرداد ۱۴۰۲ش.</ref> |
| | |
| | == هدف عزاداری از نگاه شهید مطهری == |
| | {{همچنین ببینید|تحريفهای واقعه عاشورا از نظر شهید مطهری}} |
| | [[شهید مطهری]]، امام حسین(ع) را سمبل عدالت در اسلام و مبارزه با ظلم معرفی میکند: «حسین شعار عدالت اسلامی است، شعار عدالت است. تا شما نام حسین را زنده نگه میدارید، یعنی ما طرفدار عدالت اسلامی هستیم. اینکه پرچم سیاه بالای خانهتان میزنید یعنی من وابسته به حسینم، کدام حسین؟ همان حسینی که در راه عدالت شهید شد. پس من وابسته به عدالت اسلامیام. من وابسته به حسینم، کدام حسین؟ همان حسینی که در راه خدا هرچه داشت داد، آن حسینِ پاکباخته در راه خدا. پس من طرفدار پاکباختگی در راه خدا هستم. خود همین شعار است. اسم بچهتان را هم که حسین میگذارید- اگر توجه داشته باشید- میخواهید این شعار را زنده نگه دارید.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۲۵، ص۲۷۰. </ref> |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۳۴: |
خط ۴۸: |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =شد |
| | تیترها = | | | تیترها =شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | بازبینی =شد |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |