۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
خداوند متعال، جهان هستی را بر اساس نظام سبب و مسببی خلق نموده است، به این معنی که اراده خداوند تعلق گرفته تا هر اتفاق و جریانی در عالم هستی مستند به سبب و علت خودش باشد. طبق این نظام و قانون علت و معلول خداوندِ حکیم، خواسته است تا از طریق تزویج بین زن و مرد، امکان بوجود آمدن نسل بشر فراهم گردد. از طرف دیگر قانون علت و معلول میگوید؛ زمانی معلول به وجود میآید که تمام اجزاء و شرایط آن فراهم باشد، به عبارت دیگر علتِ آن معلول تامّه شود، در این صورت معلول ایجاد میشود.<ref>شیروانی، علی، ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.</ref> | خداوند متعال، جهان هستی را بر اساس نظام سبب و مسببی خلق نموده است، به این معنی که اراده خداوند تعلق گرفته تا هر اتفاق و جریانی در عالم هستی مستند به سبب و علت خودش باشد. طبق این نظام و قانون علت و معلول خداوندِ حکیم، خواسته است تا از طریق تزویج بین زن و مرد، امکان بوجود آمدن نسل بشر فراهم گردد. از طرف دیگر قانون علت و معلول میگوید؛ زمانی معلول به وجود میآید که تمام اجزاء و شرایط آن فراهم باشد، به عبارت دیگر علتِ آن معلول تامّه شود، در این صورت معلول ایجاد میشود.<ref>شیروانی، علی، ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.</ref> | ||
مطلب دیگر این که چون خداوند، حکیم است و کمال مطلق و خیر محض میباشد، خواهان خیر نیز هست، پس فعل و اراده اش طبق حکمت بوده و نظامی که آفریده شده است، هدفمند بوده و خیر است،<ref>سبحانی، جعفر، و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی(۱)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.</ref> هر چند که موانع و تزاحماتی نیز در عالم ماده وجود دارد و لکن این تضاد و تزاحمات لازمه عالم مادی است یعنی عالم ماده نمیتواند خیر محض باشد و هیچ تضاد ناخوشایندی در آن نباشد<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹–۱۶۲.</ref> و از طرفی عالم ماده است که زمینه رشد و تعالی انسان را به وجود میآورد زیرا در مسیر این عالم ماده است که انسان به کمال میرسد و استعدادهایش شکوفا میگردد.<ref>اندیشه اسلامی(۱)، | مطلب دیگر این که چون خداوند، حکیم است و کمال مطلق و خیر محض میباشد، خواهان خیر نیز هست، پس فعل و اراده اش طبق حکمت بوده و نظامی که آفریده شده است، هدفمند بوده و خیر است،<ref>سبحانی، جعفر، و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی(۱)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.</ref> هر چند که موانع و تزاحماتی نیز در عالم ماده وجود دارد و لکن این تضاد و تزاحمات لازمه عالم مادی است یعنی عالم ماده نمیتواند خیر محض باشد و هیچ تضاد ناخوشایندی در آن نباشد<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹–۱۶۲.</ref> و از طرفی عالم ماده است که زمینه رشد و تعالی انسان را به وجود میآورد زیرا در مسیر این عالم ماده است که انسان به کمال میرسد و استعدادهایش شکوفا میگردد.<ref>اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۲.</ref> خلاصه اگر نظام هستی در کل، ملاحظه شود، نظام احسن و نظام خیر است. | ||
حال در مورد سئوال میگوییم زمانی بچه ای به دنیا میآید که تمام شرایط فراهم بوده و علّت به دنیا آمدن طفل تامّه شده باشد و این زمانی است که پدر و مادر اراده تزویج کنند و سایر شرایط لازم نیز به وجود آید، در چنین صورتی که زمینه و شرایط بوجود آمدن بچه ای، آماده گردد، خداوند متعال وجود را به آن طفل افاضه میفرماید پس به دنیا آمدن نوزاد و طفل معلول رابطه زن و شوهری و فراهم بودن تمام شرایط آن است که در این لحظه خداوند وجود را به او افاضه مینماید و این مطابق با قوانین نظام هستی بوده، اشکالی بر آن وارد نیست. | حال در مورد سئوال میگوییم زمانی بچه ای به دنیا میآید که تمام شرایط فراهم بوده و علّت به دنیا آمدن طفل تامّه شده باشد و این زمانی است که پدر و مادر اراده تزویج کنند و سایر شرایط لازم نیز به وجود آید، در چنین صورتی که زمینه و شرایط بوجود آمدن بچه ای، آماده گردد، خداوند متعال وجود را به آن طفل افاضه میفرماید پس به دنیا آمدن نوزاد و طفل معلول رابطه زن و شوهری و فراهم بودن تمام شرایط آن است که در این لحظه خداوند وجود را به او افاضه مینماید و این مطابق با قوانین نظام هستی بوده، اشکالی بر آن وارد نیست. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
نکته دیگر این که صرف اعطاء وجود از طرف خداوند لطف و تفضّل است و همین که طفل به عرصه وجود پا میگذارد خیر است،<ref>خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.</ref> چون گفتیم که اراده خداوند به نظام خیر و احسن تعلق گرفته و طفل نیز طبق قوانین این نظام به دنیا آمده است. از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است. | نکته دیگر این که صرف اعطاء وجود از طرف خداوند لطف و تفضّل است و همین که طفل به عرصه وجود پا میگذارد خیر است،<ref>خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.</ref> چون گفتیم که اراده خداوند به نظام خیر و احسن تعلق گرفته و طفل نیز طبق قوانین این نظام به دنیا آمده است. از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است. | ||
مطلب دیگر این که گفتیم: عالم ماده، عالم تزاحم و تضاد است، لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مریضیها و مرگها و… است. با توجه به این مطلب طفلی که به دنیا آمده طبق قانون کلی برای رسیدن به کمال آفریده شده است ولی چون عالم ماده جای تضادها و موانع است، در مواردی این طفل قبل از رسیدن به مرحله رشد و تکامل زندگی اش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پیدا میکند. مثلاً در اثر کوتاهی والدین و سرپرستان در نگهداری او، یا امکان دارد پدر و مادر تمام تلاش خود را هم در این زمینه کردهاند ولی وجود مریضیها و بلاها و تصادفات و… باعث مرگ طفل میشود، در اینجا هم میگوییم اشکالی نیست زیرا همه این اتفاقات و جریانات بر اساس قوانین عالم ماده روی میدهد و چیزی خارج از این قوانین هستی نبوده است. پس هم تولد طفل و هم مرگ او مطابق قانون حاکم بر عالم بوده است، و این که این موجود در راه رسیدن به هدف وجودی خویش مواجه با مانعی شده، نمیتوان گفت که بی هدف و بدون دلیل خلق شده است.<ref>ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، | مطلب دیگر این که گفتیم: عالم ماده، عالم تزاحم و تضاد است، لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مریضیها و مرگها و… است. با توجه به این مطلب طفلی که به دنیا آمده طبق قانون کلی برای رسیدن به کمال آفریده شده است ولی چون عالم ماده جای تضادها و موانع است، در مواردی این طفل قبل از رسیدن به مرحله رشد و تکامل زندگی اش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پیدا میکند. مثلاً در اثر کوتاهی والدین و سرپرستان در نگهداری او، یا امکان دارد پدر و مادر تمام تلاش خود را هم در این زمینه کردهاند ولی وجود مریضیها و بلاها و تصادفات و… باعث مرگ طفل میشود، در اینجا هم میگوییم اشکالی نیست زیرا همه این اتفاقات و جریانات بر اساس قوانین عالم ماده روی میدهد و چیزی خارج از این قوانین هستی نبوده است. پس هم تولد طفل و هم مرگ او مطابق قانون حاکم بر عالم بوده است، و این که این موجود در راه رسیدن به هدف وجودی خویش مواجه با مانعی شده، نمیتوان گفت که بی هدف و بدون دلیل خلق شده است.<ref>ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، ص۱۸۲–۱۸۹.</ref> | ||
نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمتهای دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختیهای دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل میشود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداشهای اخروی و دنیوی نائل میآیند،<ref>اندیشه اسلامی(۱)، | نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمتهای دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختیهای دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل میشود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداشهای اخروی و دنیوی نائل میآیند،<ref>اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۳–۱۳۴.</ref> یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختیهای تولد و مراقبت از او به پاداش میرسند. | ||
مطلب آخر در این زمینه اینکه در مورد سرنوشت کودک هم امر غیر حکیمانه و غیرعادلانه ای روی نمیدهد چنانچه در روایات وارد شده که اطفال مؤمنین که از دنیا میروند در بهشت همراه آنها خواهند بود.<ref>صدوق، محمد بن علی من لایحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۹۰، ح۴۷۳۱.</ref> | مطلب آخر در این زمینه اینکه در مورد سرنوشت کودک هم امر غیر حکیمانه و غیرعادلانه ای روی نمیدهد چنانچه در روایات وارد شده که اطفال مؤمنین که از دنیا میروند در بهشت همراه آنها خواهند بود.<ref>صدوق، محمد بن علی من لایحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۹۰، ح۴۷۳۱.</ref> |