trustworthy
۲٬۵۶۶
ویرایش
(ایجاد مدخل جدید: حدیث هارون مکی در تنور آتشین) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== متن روایت == | == متن روایت == | ||
[[ابن شهرآشوب]] در [[کتاب مناقب آل ابیطالب]] آورده است که سهل بن حسن خراسانی به [[امام صادق(ع)]] گفت: ای فرزند رسول خدا! با اینکه بیش از صد هزار شیعه آماده نبرد دارید، چرا قیام نمیکنید؟ امام به خدمتکار دستور داد تنور را روشن کند و به مرد خراسانی گفت: داخل تنور شو! خراسانی با التماس گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا با آتش مسوزان. در این هنگام هارون مکی وارد شد، امام فرمود: برو داخل تنور بنشین. هارون مکی داخل تنور شد. امام به خراسانی گفت برو ببین در تنور چه خبر است. خراسانی دید هارون مکی چهار زانو در تنور نشسته است. بعد از این، هارون مکی از تنور خارج شد. | [[ابن شهرآشوب]] در [[کتاب مناقب آل ابیطالب]]آورده است که سهل بن حسن خراسانی به [[امام صادق(ع)]] گفت: ای فرزند رسول خدا! با اینکه بیش از صد هزار شیعه آماده نبرد دارید، چرا قیام نمیکنید؟ امام به خدمتکار دستور داد تنور را روشن کند و به مرد خراسانی گفت: داخل تنور شو! خراسانی با التماس گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا با آتش مسوزان. در این هنگام هارون مکی وارد شد، امام فرمود: برو داخل تنور بنشین. هارون مکی داخل تنور شد. امام به خراسانی گفت برو ببین در تنور چه خبر است. خراسانی دید هارون مکی چهار زانو در تنور نشسته است. بعد از این، هارون مکی از تنور خارج شد. | ||
امام صادق(ع) پرسید: از اینها در خراسان چند نفر پیدا میشود؟ خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست. | امام صادق(ع) پرسید: از اینها در خراسان چند نفر پیدا میشود؟ خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== سند روایت == | == سند روایت == | ||
ابن شهر آشوب در این روایت میگوید: «حدیث کرد ابراهیم از ابی حمزه از مأمون رقی» | سند روایت چند ایراد اساسی دارد: | ||
* ابن شهر آشوب در این روایت میگوید: «حدیث کرد ابراهیم از ابی حمزه از مأمون رقی».<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، نشر علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۳۷.</ref>ابن شهر آشوب متولد ۴۴۸ قمری است<ref>مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه و اللقب، قم، خیام، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۵۸.</ref> و نمیتواند با سه واسطه از زمان امام صادق(ع) روایت نقل کند. | |||
* شخص ابرهیم معلوم نیست چه کسی بوده است. | * شخص ابرهیم معلوم نیست چه کسی بوده است. | ||
* نام مأمون رقی در کتب رجال اولیه نیامده است.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن المولف، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۳۴۱.</ref> | * نام مأمون رقی در کتب رجال اولیه نیامده است.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن المولف، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۳۴۱.</ref> | ||
مرحوم خوئی بعد از نقل این داستان، سند روایت را ضعیف و غیرقابل استناد دانسته است.<ref>خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیجا، بینا، بیتا، ج۱۹، ص۲۳۸.</ref> | |||
برخی بر این باورند که اینگونه روایات ساختگی است و انگیزه جعل کنندگان، بازداشتن علویان از قیام علیه حاکمان است.<ref>منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایه الفقیه، ج۱، ص۲۲۲.</ref> | برخی بر این باورند که اینگونه روایات ساختگی است و انگیزه جعل کنندگان، بازداشتن علویان از قیام علیه حاکمان است.<ref>منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایه الفقیه، ج۱، ص۲۲۲.</ref> |