trustworthy
۷۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
طریحی در «مجمع البحرین» ولایت را از ولی به معنای قرب و نزدیکی و ولایت را با فتحه واو، به معنای نصرت و یاری و با کسره واو، را به معنای امارت دانسته و هر دو را دو لغت به معنای دولت میداند.<ref>«الولی» و هو القرب… و الولایه أیضا: النصره، و بالکسر: الإماره، مصدر ولیت، و یقال: هما لغتان بمعنی الدوله. و فی النهایه: هی بالفتح: المحبه، و بالکسر: التولیه و السلطان… و الولی: الوالی، و کل من ولی أمر أحد فهو ولیه. و الولی هو الذی له النصره و المعونه. و الولی الذی یدیر الأمر طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران: مرتضوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۵۵</ref> راغب نیز در «مفردات القرآن» بر معنای قرب تکیه کرده و معتقد است که ولایت برای قرب از نظر مکان و نسبت و دین و… به کار برده میشود.<ref>الوَلَاءُ و التَّوَالِی: أن یَحْصُلَ شیئان فصاعداٌ حصولا لیس بینهما ما لیس منهما، و یستعار ذلک للقرب من حیث المکان، و من حیث النّسبه، و من حیث الدّین، و من حیث الصّداقه و النّصره و الاعتقاد، و الوِلَایَه النُّصْره، و الوَلَایَه: تَوَلِّی الأمرِ، و قیل: الوِلَایَه و الوَلَایَه نحو: الدِّلَاله و الدَّلَاله، و حقیقته: تَوَلِّی الأمرِ. و الوَلِیُّ و المَوْلَی یستعملان فی ذلک کلُّ واحدٍ منهما؛ رک. اصفهانی، حسین بن محمد راغب، مفردات الفاظ القرآن، بیروت: دار العلم، ۱۴۱۲ق، ص۸۸۵</ref> | طریحی در «مجمع البحرین» ولایت را از ولی به معنای قرب و نزدیکی و ولایت را با فتحه واو، به معنای نصرت و یاری و با کسره واو، را به معنای امارت دانسته و هر دو را دو لغت به معنای دولت میداند.<ref>«الولی» و هو القرب… و الولایه أیضا: النصره، و بالکسر: الإماره، مصدر ولیت، و یقال: هما لغتان بمعنی الدوله. و فی النهایه: هی بالفتح: المحبه، و بالکسر: التولیه و السلطان… و الولی: الوالی، و کل من ولی أمر أحد فهو ولیه. و الولی هو الذی له النصره و المعونه. و الولی الذی یدیر الأمر طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران: مرتضوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۵۵</ref> راغب نیز در «مفردات القرآن» بر معنای قرب تکیه کرده و معتقد است که ولایت برای قرب از نظر مکان و نسبت و دین و… به کار برده میشود.<ref>الوَلَاءُ و التَّوَالِی: أن یَحْصُلَ شیئان فصاعداٌ حصولا لیس بینهما ما لیس منهما، و یستعار ذلک للقرب من حیث المکان، و من حیث النّسبه، و من حیث الدّین، و من حیث الصّداقه و النّصره و الاعتقاد، و الوِلَایَه النُّصْره، و الوَلَایَه: تَوَلِّی الأمرِ، و قیل: الوِلَایَه و الوَلَایَه نحو: الدِّلَاله و الدَّلَاله، و حقیقته: تَوَلِّی الأمرِ. و الوَلِیُّ و المَوْلَی یستعملان فی ذلک کلُّ واحدٍ منهما؛ رک. اصفهانی، حسین بن محمد راغب، مفردات الفاظ القرآن، بیروت: دار العلم، ۱۴۱۲ق، ص۸۸۵</ref> | ||
همه معانی ولّی به یک اصل بازمیگردد و از مصادیق و موارد استعمال آن است و آن آمدن چیزی است در پی چیز دیگر، بدون آن که فاصلهای در میان آن دو باشد که لازمه چنین | همه معانی ولّی به یک اصل بازمیگردد و از مصادیق و موارد استعمال آن است و آن آمدن چیزی است در پی چیز دیگر، بدون آن که فاصلهای در میان آن دو باشد که لازمه چنین توالی، قرب و نزدیکی آن دو به یکدیگر است. از این رو این واژه با هیئتهای مختلف (به فتح و کسر) در معنای «حب و دوستی»، «نصرت و یاری»، «متابعت و پیروی» و «سرپرستی» استعمال شده که وجه مشترک همه این معانی همان قرب معنوی است. | ||
== معنای اصطلاحی ولایت == | == معنای اصطلاحی ولایت == |