automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
منظور از موسیقی آیات قرآن چیست؟ | منظور از موسیقی آیات قرآن چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}یکی از وجوه فصاحت و بلاغت قرآن موسیقی آن است. | ||
در توضیح آن گفته شده اسلوبِ بیان و سبک و شیوه نظم قرآن چنان است که نغمهآفرین و دارای آوای جانبخش و روحافزا است. هماهنگی حروف هر کلمه نسبت به حروف کلمات هم ردیف آن، چنان همساز و دمسازند که از آهنگهای وزین و نوای متین و افسونگر حکایت دارد. جملهبندیهای کوتاه و بلند قرآن به گونهای تنظیم یافته که با ألحان و نغمههای صوتی همگون میباشد و تا قاری و تلاوتکننده قرآن با آهنگهای والای صوتی آشنایی نداشته باشد نمیتواند آن گونه که جملهبندیهای قرآن شکل یافته است، تلاوت نماید.<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، انتشارات مؤسسه فرهنگی التمهید، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۳۵۸.</ref> | |||
استاد درّاز از قرآنپژوهان معاصر در این رابطه میگوید: وقتی آدمی میبیند که از این مخرجهای سختجوش، چنین گوهرهای تابناکی با این ترتیب حروف و چنان آذین بندی بیرون آمده، التذاذی بی حساب میبرد و وجدی بیانتها به او دست میدهد. در این حروف گویی یکی مینوازد، دیگری طنینانداز، سومین نجواگر است و چهارمین بانگ برآورنده، پنجمین نَفَس را میلغزاند و ششمین راه نَفَس را میبندد و شما زیبایی آهنگ را در دسترس خود مییابید؛ مجموعهای گوناگون و همساز، نه تکرار مکرّر و نه یاوهدار، نه سستی و نه غفلت، نه تنافری در حروف و آواها.<ref>ر. ک. استاد دراز، النبأ العظیم، ص۹۴–۹۹.</ref> | |||
استاد درّاز از | |||
از باب نمونه به این آیات توجه شود.{{قرآن|قال اَفَرَأیتُم ما کُنتُم تَعبُدُونَ، اَنتُم و آباؤُکُم الاقدمون، فانهم عَدُوٌّ لی اِلّا رَبَّ العالَمینَ، الَّذی خلقنی فهو یَهدِینَ، وَ الَّذی هُوَ یطعمنی وَ یَسقینِ، و اِذا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفینِ، والّذی یُمیتُنی ثم یُحیِین و الّذی اَطمَعُ اَن یَغفِرَ لی خَطیئَتی یومَ الدین…<ref>شعراء/ ۷۵–۸۲.</ref> | از باب نمونه به این آیات توجه شود.{{قرآن|قال اَفَرَأیتُم ما کُنتُم تَعبُدُونَ، اَنتُم و آباؤُکُم الاقدمون، فانهم عَدُوٌّ لی اِلّا رَبَّ العالَمینَ، الَّذی خلقنی فهو یَهدِینَ، وَ الَّذی هُوَ یطعمنی وَ یَسقینِ، و اِذا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفینِ، والّذی یُمیتُنی ثم یُحیِین و الّذی اَطمَعُ اَن یَغفِرَ لی خَطیئَتی یومَ الدین…<ref>شعراء/ ۷۵–۸۲.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۱۹: | ||
«یاء متکلم» در کلمات یهدین، یسقین، یشفین و یحیین، به خاطر حفظ قافیه با کلماتی چون «تعبدون، الاقدمون، الدین و …» برگرفته شده است. | «یاء متکلم» در کلمات یهدین، یسقین، یشفین و یحیین، به خاطر حفظ قافیه با کلماتی چون «تعبدون، الاقدمون، الدین و …» برگرفته شده است. | ||
نویسنده توانا «مصطفی محمود» در این رابطه میگوید: قرآن، شعر یا نثر یا کلمات مسجّع نیست؛ بلکه ساختهای است جدید، از الفاظی پشت سر هم آمده که از موسیقی باطنی | نویسنده توانا «مصطفی محمود» در این رابطه میگوید: قرآن، شعر یا نثر یا کلمات مسجّع نیست؛ بلکه ساختهای است جدید، از الفاظی پشت سر هم آمده که از موسیقی باطنی پردهبرداری میکند. موسیقی باطنی با موسیقی ظاهری تفاوت زیادی دارد. موسیقی ظاهری، توسط شاعر و از راه دو قسم کردن کلام به قسمتهای متساوی و دارای قافیه، به وجود میآید. همانند: | ||
قال لی صاحبی لیعلم مأبی | قال لی صاحبی لیعلم مأبی | ||
خط ۳۲: | خط ۲۷: | ||
در این بیت موسیقی از خارج عبارت به گوش میرسد و خود کلام موسیقی ندارد. | در این بیت موسیقی از خارج عبارت به گوش میرسد و خود کلام موسیقی ندارد. | ||
اما در موسیقی باطنی (داخلی) قرآن، این گونه نیست. وقتی آیات {{قرآن|والضُّحی و اللَّیلِ اذا سَجی}}<ref>الضّحی/ ۱ و ۲.</ref> را تلاوت میکنی، میبینی که از تَقفیه (قافیه دار ساختن) و وزن و تشطیر (جزء جزء کردن) خالی است ولی در عین حال از هر حرف آن، موسیقی به گوش میرسد. همچنین است هنگامی که میگویی: {{قرآن|الرَّحمانُ عَلی العَرشِ استوی}}<ref>طه/ ۵.</ref> یا کلمات حضرت | اما در موسیقی باطنی (داخلی) قرآن، این گونه نیست. وقتی آیات {{قرآن|والضُّحی و اللَّیلِ اذا سَجی}}<ref>الضّحی/ ۱ و ۲.</ref> را تلاوت میکنی، میبینی که از تَقفیه (قافیه دار ساختن) و وزن و تشطیر (جزء جزء کردن) خالی است ولی در عین حال از هر حرف آن، موسیقی به گوش میرسد. همچنین است هنگامی که میگویی: {{قرآن|الرَّحمانُ عَلی العَرشِ استوی}}<ref>طه/ ۵.</ref> یا کلمات حضرت زکریا که میگوید: {{قرآن|قال رَبِّ اِنِّی وَهَن العَظم مِنّی وَ اشتَعَلَ الرَّأسُ شَیبا و لَم اَکُن بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیاً}}<ref>مریم/ ۴.</ref> و هزاران آیه دیگر که موسیقی از خود کلمات میجوشد، چنانکه انسان را متحیر میسازد و این خاصیت شگفتانگیز است که به مجرد تماس و ملامسه با گوش و قبل از تأمل عقل در معانی آن، خشوع را در نفس انسان، پدیدار میسازد.<ref>ر. ک. مصطفی محمود، القرآن محاوله لفهم عصری القرآن، ص۱۲–۱۹؛ به نقل از تلخیص معرفت، محمد هادی، التمهید، ج۲، ص۴۹ تا۵۴.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۳۹: | خط ۳۴: | ||
# سعید رضایی، اعجاز نور، مرکز فرهنگی انصارالمهدی. | # سعید رضایی، اعجاز نور، مرکز فرهنگی انصارالمهدی. | ||
# محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، انتشارات مؤسسه فرهنگی التمهید. | # محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، انتشارات مؤسسه فرهنگی التمهید. | ||
# محمد هادی معرفت، التمهید، جلد ۵. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |