trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''اسفار اربعه''' اصطلاحی عرفانی که توصیفکنندهٔ مراحل چهارگانه سیر و سلوک معنوی و خصوصیات آنها به سوی خداوند است. سَفَر اول، از خلق به سوی حق است. در این سیر، سالک میکوشد از طبیعت عبور کند و قسمتی از عوالم ماوراء طبیعی را نیز پشت سر بگذارد تا به ذات حق واصل شود و میان او و حق حجابی نباشد. سفر دوم، سفر با حق در حق است. سالک پس از آنکه ذات حق را از نزدیک شناخت به کمک او به سیر در شؤون، کمالات، اسماء و صفات او میپردازد. در سفر سوم، از حق به سوی خلق با حق، سالک به میان مردم باز میگردد، اما بازگشتش به معنی جدا شدن و دور شدن از ذات حق نیست. او در این مرحله ذات حق را با همه چیز و در همه چیز میبیند. سالک در سفر چهارم به ارشاد و دستگیری مردم و رساندن آنها به حق میپردازد. | '''اسفار اربعه''' به معنای سفرهای چهارگانه اصطلاحی عرفانی است که توصیفکنندهٔ مراحل چهارگانه سیر و سلوک معنوی و خصوصیات آنها به سوی [[خداوند]] است. سَفَر اول، از خلق به سوی حق است. در این سیر، سالک میکوشد از طبیعت عبور کند و قسمتی از عوالم ماوراء طبیعی را نیز پشت سر بگذارد تا به ذات حق واصل شود و میان او و حق حجابی نباشد. سفر دوم، سفر با حق در حق است. سالک پس از آنکه ذات حق را از نزدیک شناخت به کمک او به سیر در شؤون، کمالات، اسماء و صفات او میپردازد. در سفر سوم، از حق به سوی خلق با حق، سالک به میان مردم باز میگردد، اما بازگشتش به معنی جدا شدن و دور شدن از ذات حق نیست. او در این مرحله ذات حق را با همه چیز و در همه چیز میبیند. سالک در سفر چهارم به ارشاد و دستگیری مردم و رساندن آنها به حق میپردازد. | ||
مفهوم اسفار اربعه در تاریخ عرفان اسلامی به مرور تکوین یافت و تقریرهای مختلفی از آن بهوجود آمد. این مفهوم با تقریرهای متفاوتی که در مکتب عرفانِ نظری [[ابن عربی|ابنعربی]] از آن شده، پیش از او وجود نداشته است. شاگردان مکتب عرفانی ابنعربی بیشترین سهم را در تبیین این مفهوم داشتهاند. ملاصدرا با بهکارگیری این مفهوم برای توصیف سیر و سلوک عقلی در کتاب خود، موجب شهرت این مفهوم شد. | مفهوم اسفار اربعه در تاریخ عرفان اسلامی به مرور تکوین یافت و تقریرهای مختلفی از آن بهوجود آمد. این مفهوم با تقریرهای متفاوتی که در مکتب عرفانِ نظری [[ابن عربی|ابنعربی]] از آن شده، پیش از او وجود نداشته است. شاگردان مکتب عرفانی ابنعربی بیشترین سهم را در تبیین این مفهوم داشتهاند. ملاصدرا با بهکارگیری این مفهوم برای توصیف سیر و سلوک عقلی در کتاب خود، موجب شهرت این مفهوم شد. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
* سفر از خلق به سوی حق؛ | * سفر از خلق به سوی حق؛ | ||
* سفر با حق در حق؛ | * سفر با حق در حق؛ | ||
* سفر از حق به | * سفر از حق به خلق با حق؛ | ||
* سفر با حق در خلق.<ref>یثربی، عرفان نظری، ص۴۹۲؛ نیز: مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی (منطق و فلسفه)، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۹-۱۶۰.</ref> | * سفر با حق در خلق.<ref>یثربی، عرفان نظری، ص۴۹۲؛ نیز: مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی (منطق و فلسفه)، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۹-۱۶۰.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
=== سفر اول: سفر از خلق به سوی حق === | === سفر اول: سفر از خلق به سوی حق === | ||
در این سفر ابتدایی، سالک ابتدا باید حجابهای ظلمانی و نورانی بین خود و بین حقیقت ازلی و ابدی را | در این سفر ابتدایی، سالک ابتدا باید حجابهای ظلمانی و نورانی بین خود و بین حقیقت ازلی و ابدی را بردارد، خود را از قیود امکانی و جزئی آزاد کند تا به قرب الهی برسد. وجهۀ اصلی همت عارف در این مرحله ساحت قلب است، که ابتدا باید آن را از اعمال و پندار نامناسب پاک کند. سپس به زیور اعمال و عقاید پسندیده مزین سازد. به بیان دیگر، سالک در اثر ریاضتهایی که تحمل میکند، به تدریج عشق سوزانی در قلبش به حق تعالی ایجاد میشود و این عشق در شدیدترین مرحله به فنای عارف و وصال او با حق تعالی میانجامد.<ref>یزدانپناه، یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، قم، مؤسسهٔ امام خمینی، ۱۳۸۸ش، ص۶۲-۶۶.</ref> | ||
=== سفر دوم: سفر از حق به سوی حق با حق === | === سفر دوم: سفر از حق به سوی حق با حق === | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
=== سفر چهارم: سفر با حق در خلق === | === سفر چهارم: سفر با حق در خلق === | ||
سالک در این مرحله به مقام بقا و حیات بعد از فنا میرسد. در این مرحله، شأن نبوی او، که در مرحلهٔ قبل بالقوه بود، به فعلیت میرسد و او از سوی خداوند برای تبلیغ احکام الهی و هدایت خلق به سوی حق مبعوث میشود. در این مرحله، سالکْ خلق را به زبان [[وحی]] و با شرح صفات جمال و جلال الهی به سوی خداوند رهنمون میشود و آنان را از عالم کثرت به عالم وحدت میخواند و از شرک به سوی توحید هدایت میکند. در این سفر، سالک از طریق برقراری حکومت حق و وضع سیاست بر مدار احکام الهی جامعهٔ بشری را به سوی کمال الهی سوق میدهد. <ref>الهی قمشهای، حکمت الهی عام و خاص، ج۲، ص۴۸-۴۹.</ref> | سالک در این مرحله به مقام بقا و حیات بعد از فنا میرسد. در این مرحله، شأن نبوی او، که در مرحلهٔ قبل بالقوه بود، به فعلیت میرسد و او از سوی خداوند برای تبلیغ احکام الهی و هدایت خلق به سوی حق مبعوث میشود. در این مرحله، سالکْ خلق را به زبان [[وحی]] و با شرح صفات جمال و جلال الهی به سوی خداوند رهنمون میشود و آنان را از عالم کثرت به عالم وحدت میخواند و از شرک به سوی توحید هدایت میکند. در این سفر، سالک از طریق برقراری حکومت حق و وضع سیاست بر مدار احکام الهی جامعهٔ بشری را به سوی کمال الهی سوق میدهد.<ref>الهی قمشهای، حکمت الهی عام و خاص، ج۲، ص۴۸-۴۹.</ref> | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
*«اسفار اربعه در عرفان | *[http://ensani.ir/fa/article/306333/%D8%A7%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C «اسفار اربعه در عرفان اسلامی»]، داود حسنزاده کریمآبادی، فصلنامهٔ حکمت عرفانی، ش۲، ۱۳۹۰. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی =عرفان | | شاخه اصلی =عرفان و تصوف | ||
| شاخه فرعی۱ =عرفان عملی | | شاخه فرعی۱ =عرفان عملی | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
| تغییر مسیر =شد | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی =شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ج | | اولویت =ج |