پرش به محتوا

مشروعیت مجازات حدی در نظام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}منابع استنباط احکام شرعی منحصر به آیات قرآن نیست؛ لزومی ندارد که تمامی احکام شرعی از جمله احکام جزایی در قرآن بیان شده باشد. بسیاری از احکام به وسیله پیامبر و معصومین جانشین ایشان معین شده‌است. با این وجود برخی از حدود در خود قرآن بیان شده‌است.
{{پاسخ}}منابع استنباط احکام شرعی منحصر به آیات قرآن نیست؛ لزومی ندارد که تمامی احکام شرعی از جمله احکام جزایی در قرآن بیان شده باشد. بسیاری از احکام به وسیله پیامبر و معصومین جانشین ایشان معین شده‌است. با این وجود برخی از حدود در خود قرآن بیان شده‌است.


==ارتباط احکام جزایی حکومت اسلامی با قرآن==
==منبع شناسایی احکام جزایی در حکومت اسلامی==
موارد ذیل برای تبیین چگونگی ارتباط قرآن با احکام جزایی اسلام قابل ذکر است.
موارد ذیل برای معرفی منابع احکام جزایی اسلام قابل ذکر است.


===تعیین برخی از احکام جزایی اسلامی در آیات قرآن===
===تعیین برخی از احکام جزایی اسلامی در آیات قرآن===
در برخی از آیات قرآن حد برخی از جرائم تعیین شده است؛ مثلاً در آیه ۳۸ سوره مائده، حد سرقت به این شکل بیان شده است: «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَه فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا …» یعنی [در صورت وجود شرایط] دست مرد و زن سارق را قطع کنید. بدیهی است جزئیات این حکم و شرایط و کیفیت اجرای حد در روایات تفسیری بیان شده و بر اساس آن فتوا داده شده است. آیات دیگری نیز وجود دارد که برخی حدود را تعیین می‌نماید؛ برخی از این آیات به شرح زیر است: سوره مائده آیه ۳۳ راجع به مجازات محاربه، سوره نور آیه۲ راجع به حد زنا و سوره نور آیه ۴ راجع به حد قذف؛ بنابراین نمیتوان ادعا کرد که قرآن یک کتاب اخلاقی است و راجع به حدود چیزی بیان ننموده است.
مجازات حدی برخی از جرائم در آیاتی از قرآن تعیین شده‌است؛ مثلاً در آیه ۳۸ سوره مائده، حد سرقت به این شکل بیان شده است: «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَه فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا …» یعنی [در صورت وجود شرایط] دست مرد یا زن سارق را قطع کنید. بدیهی است جزئیات این حکم و شرایط و کیفیت اجرای حد در روایات تفسیری بیان شده و بر اساس آن فتوا داده شده‌است. آیات دیگری نیز وجود دارد که حدود دیگری را تعیین می‌نماید؛ برخی از این آیات به شرح زیر است: سوره مائده آیه ۳۳ راجع به مجازات محاربه، سوره نور آیه۲ راجع به حد زنا و سوره نور آیه ۴ راجع به حد قذف؛ بنابراین نمی‌توان ادعا کرد که قرآن یک کتاب اخلاقی است و راجع به حدود چیزی بیان ننموده‌است.


ثانیا: منابع استنباط احکام فقهی و مجازات حدی مشخص است و همواره فقیه برای استنباط حکم شرعی به منابع چهارگانهی استنباط احکام شرعی و به تعبیری ادله اربعه مراجعه می‌کند؛ تنها در صورتی که ۱-آیات قرآن یا ۲-روایات معصومین یا ۳-حکم قطعی عقل یا ۴-اجماع فقها، بر حکمی دلالت داشته باشد، بر اساس همین منابع به آن حکم فتوا می‌دهد. استنباط حکم بدون وجود این ادله بدعت و خلاف شرع و حرام است؛ بنابراین نمی‌توان گفت استنباط شخصی فقها تبدیل به حکم شرعی می‌شود؛ به ویژه در مورد حدود که اهمیت زیادی دارد و حتماً مستند به آیات قرآن یا روایات معصومین است.
===منابع استنباط احکام اسلامی===
منابع استنباط احکام فقهی و مجازات حدی متعدد است. فقیهان همواره برای استنباط حکم شرعی به منابع چهارگانه‌ی استنباط احکام شرعی و مراجعه می‌کنند؛ تنها در صورتی که ۱-آیات قرآن یا ۲-روایات معصومین یا ۳-حکم قطعی عقل یا ۴-اجماع فقها، بر حکمی دلالت داشته باشد، بر اساس همین منابع به آن حکم فتوا می‌دهد. بنابراین نمی‌توان گفت استنباط شخصی فقها تبدیل به حکم شرعی می‌شود؛ به ویژه در مورد حدود که اهمیت زیادی دارد و حتماً مستند به آیات قرآن یا روایات معصومین است. از نظر فقهی نیز استنباط حکم بر اساس دیدگاه شخصی و بدون وجود ادله شرعی معتبر، بدعت و حرام است.


===سابقه طولانی  فتوا به مجازات حدی توسط فقیهان شیعه بدون ایفای نقش در حکومت===
از سوی دیگر در سالیان زیادی فقهای شیعه حکومت را در دست نداشته‌اند و به همین خاطر نمی‌توان به راحتی ادعا کرد که تمامی فتواهای آنان با هدف سیاسی بوده است.
از سوی دیگر در سالیان زیادی فقهای شیعه حکومت را در دست نداشته‌اند و به همین خاطر نمی‌توان به راحتی ادعا کرد که تمامی فتواهای آنان با هدف سیاسی بوده است.


۴۸۶

ویرایش