trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
اسفار چهارگانهٔ عرفانی دو به دو در مقابل یکدیگر قرار دارند و نسبت به هم دارای تقابل و تعاکس هستند.<ref>صدرالدین الشیرازی، محمد بن ابراهیم، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، بیروت، دار إحياء التراث العربيی، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۳.</ref> سفر اول و سوم از دو جهت با هم تقابل دارند: سفر اول با حق نیست، ولی سفر سوم با حق است؛ سفر اول و سوم در مبدأ و منتهی عکس یکدیگر هستند، یعنی خلق در سفر اول مبدأ و در سفر سوم مقصد سفر است. سفر دوم و چهارم هم، با اینکه در صفت با حق بودن مشترک هستند، با یکدیگر از جهتی تقابل دارند: سفر دوم در حق است، ولی سفر چهارم در خلق.<ref>حسنزاده کریمآبادی، «اسفار اربعه در عرفان اسلامی»، حکمت عرفانی، ص۱۵.</ref> | اسفار چهارگانهٔ عرفانی دو به دو در مقابل یکدیگر قرار دارند و نسبت به هم دارای تقابل و تعاکس هستند.<ref>صدرالدین الشیرازی، محمد بن ابراهیم، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، بیروت، دار إحياء التراث العربيی، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۳.</ref> سفر اول و سوم از دو جهت با هم تقابل دارند: سفر اول با حق نیست، ولی سفر سوم با حق است؛ سفر اول و سوم در مبدأ و منتهی عکس یکدیگر هستند، یعنی خلق در سفر اول مبدأ و در سفر سوم مقصد سفر است. سفر دوم و چهارم هم، با اینکه در صفت با حق بودن مشترک هستند، با یکدیگر از جهتی تقابل دارند: سفر دوم در حق است، ولی سفر چهارم در خلق.<ref>حسنزاده کریمآبادی، «اسفار اربعه در عرفان اسلامی»، حکمت عرفانی، ص۱۵.</ref> | ||
=== سفر اول === | === سفر اول: سفر از خلق به سوی حق === | ||
در این سفر ابتدایی، | در این سفر ابتدایی، سالک ابتدا باید حجابهای ظلمانی و نورانی بین خود و بین حقیقت ازلی و ابدی را بردارد. خود را از قیود امکانی و جزئی آزاد کند تا به قرب الهی برسد. وجهۀ اصلی همت عارف در این مرحله ساحت قلب است، که ابتدا باید آن را از اعمال و پندار نامناسب پاک کند، سپس به زیور اعمال و عقاید پسندیده مزین سازد. به بیان دیگر، سالک در اثر ریاضتهایی که تحمل میکند، به تدریج عشق سوزانی در قلبش به حق تعالی ایجاد میشود و این عشق در شدیدترین مرحله به فنای عارف و وصال او با حق تعالی میانجامد.<ref>یزدانپناه، یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، قم، مؤسسهٔ امام خمینی، ۱۳۸۸ش، ص۶۲-۶۶.</ref> | ||
=== سفر دوم | === سفر دوم: سفر از حق به سوی حق با حق === | ||
سالک در این سفر، پس از اینکه در سفر اول به مقام یقین و معرفت به وجود حق رسید، از حرکت اشتیاقی به خداوند باز نمیایستد و با عشق فطری به کمال مطلقْ متوجه به سوی حق میشود و در مراتب اسماء و صفات الهی سیر میکند. او در این مرحله عاشق حسن و کمال مطلق و نامتناهی الهی میشود و به سیر معنوی و تعلیم اسماء وجودی و حقیقی الهی، و نه اسماء لفظی، میپردازد. سالک در این سفر ظهور هر اسم از اسماء الهی را در مظهر خود به طور وجودی ادراک میکند و از طریق درک اسماء و صفات لطف و قهر الهی بر جایگاه وجودی بهشتیان و دوزخیان آگاهی مییابد. او در این مقام به یقین در میابد که هر چیز در حقیقت به وجود الهی موجود است. در این سفر، سالک به مقام توحید خاص نائل میشود و طلیعهٔ رسیدن به شأن نبوی را میبیند؛ شأنی که از طریق آن سالک توانایی اخبار از جانب حق را پیدا میکند.<ref>الهی قمشهای، مهدی، حکمت الهی عام و خاص، تهران، مؤسسهٔ مطبوعاتی اسلامی، ۱۳۴۵ش، ج۲، ص۴۶-۴۷ ؛نیز: صدرالدین الشیرازی، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، ج۱، ص۱۴.</ref> | |||
=== سفر سوم === | === سفر سوم: سفر از حق به سوی خلق با حق === | ||
این مرحله از سفر، | در این مرحله از سفر، سالک در مراتب افعال حق و در عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت سیر میکند؛ یعنی، ذات و لوازم این عوالم را مشاهده میکند. در این سفر ، مقام محو، که مقام فنای در توحید افعالى است، از سالک زدوده میشود و او به مقام صحو تام، یعنی هشیاری و حضور بعد از مستی وصال و غیبت، میرسد و باقی به بقاء الله میگردد. در پایان سفر سوم، عارف به مقامی از [[نبوت]] میرسد؛ البته نه نبوت تشریعی، زیرا او در تشریع تابع نبی مطلق است. منظور از نبوت در این جا خبر دادن از ذات و صفات و افعال خداوند است.<ref>صدرالدین الشیرازی، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، ج۱، ص۱۴.</ref> | ||
=== سفر چهارم === | === سفر چهارم: سفر با حق در خلق === | ||
سالک در این | سالک در این مرحله به مقام بقا و حیات بعد از فنا میرسد. در این مرحله، شأن نبوی او، که در مرحلهٔ قبل بالقوه بود، به فعلیت میرسد و او از سوی خداوند برای تبلیغ احکام الهی و هدایت خلق به سوی حق مبعوث میشود. در این مرحله، سالکْ خلق را به زبان [[وحی]] و با شرح صفات جمال و جلال الهی به سوی خداوند رهنمون میشود و آنان را از عالم کثرت به عالم وحدت میخواند و از شرک به سوی توحید هدایت میکند. در این سفر، سالک از طریق برقراری حکومت حق و وضع سیاست بر مدار احکام الهی جامعهٔ بشری را به سوی کمال الهی سوق میدهد. <ref>الهی قمشهای، حکمت الهی عام و خاص، ج۲، ص۴۸-۴۹.</ref> | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||