پرش به محتوا

تحجر از دیدگاه شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


'''تحجرْ از دیدگاه شهید مطهری''' یکی از اسباب اصلی عقب‌ماندگی و انحطاط مسلمانان و مانع فهم درست دین است. [[تحجر]] از موضوعاتی است که [[مرتضی مطهری]] بابت رسوخ آن در اندیشه‌های دینی نگرانی‌های فراوانی داشته است. او تحجر را جریانی خطرناک و آسیب‌زا در درون اسلام می‌داند و [[خوارج]] و جریان [[اخباری‌گری]] را از مصادیق اصلی تحجر می‌داند.   
'''تحجرْ از دیدگاه شهید مطهری''' یکی از اسباب اصلی عقب‌ماندگی و انحطاطِ مسلمانان و مانعِ فهم درست دین است. [[تحجر]] از موضوعاتی است که [[مرتضی مطهری]] بابت رسوخ آن در اندیشه‌های دینی نگرانی‌های فراوانی داشته است. او تحجر را جریانی خطرناک و آسیب‌زا در درون اسلام می‌داند و [[خوارج]] و جریان [[اخباری‌گری]] را از مصادیق اصلی تحجر می‌داند.   


مطهری متحجرین را کسانی می‌داند که دچار جمود فکری هستند و حاضر نیستند به اندیشه‌ها و عقاید غیر از خود توجه‌ای نشان دهند.  
مطهری متحجرین را کسانی می‌داند که دچار جمود فکری هستند و حاضر نیستند به اندیشه‌ها و عقاید غیر از خود توجه‌ای نشان دهند.  
خط ۱۱: خط ۱۱:
در ادبیات شهید مطهری، واژگان جمود، قشری‌گری، مرتجعین و خشک‌مقدس‌ها، با تحجر هم‌پوشانی دارد و گاه جریانات متحجر در اسلام را با این عناوین معرفی و تفسیر می‌کند.  
در ادبیات شهید مطهری، واژگان جمود، قشری‌گری، مرتجعین و خشک‌مقدس‌ها، با تحجر هم‌پوشانی دارد و گاه جریانات متحجر در اسلام را با این عناوین معرفی و تفسیر می‌کند.  
== معنای تحجر ==
== معنای تحجر ==
تحجر در لغت به معنای «سخت‌شدن مانند سنگ» و در اصطلاح به معنای ذهن بسته و تنگ نظری و اندیشه راکد و ساکن است. به کسی متجر می‌گویند که اندیشه پویا و سیالی نداشته باشد و خشک مغز و بسته‌ذهن باشد.<ref>رجایی‌نژاد، محمد، تحجر و تحجر گرایی در منظر امام خمینی، حضور، تابستان ۱۳۸۷، شماره ۶۵.</ref>
تحجر در لغت به معنای «سخت‌شدن مانند سنگ» و در اصطلاح به معنای ذهن بسته و تنگ نظری و اندیشه راکد و ساکن است. به کسی متجر می‌گویند که اندیشه پویایی نداشته باشد و خشک مغز و بسته‌ذهن باشد.<ref>رجایی‌نژاد، محمد، تحجر و تحجر گرایی در منظر امام خمینی، حضور، تابستان ۱۳۸۷، شماره ۶۵.</ref>
«تحجرگرایی» به‌ آن‌ دسته‌ از نگرش‌های‌ دینی‌ گفته‌ می‌شود که‌ از شکفتن‌ اندیشه‌ دینی‌ و برقراری‌ تعامل‌ نظری‌ و عملی‌ با جامعه‌ و سیاست‌ پرهیز می‌کند.<ref>مهدوی‌زادگان، داوود، «تحجر گرایی مدرن»، قبسات ۱۳۸۰، شماره ۲۲.</ref>[[پرونده:مطهری یک.jpg|بندانگشتی| شهید مطهری جریان متحجرین را همواره از عوامل انحطاط مسلمانان می‌دانست.|289x289پیکسل]]
«تحجرگرایی» به‌ آن‌ دسته‌ از نگرش‌های‌ دینی‌ گفته‌ می‌شود که‌ از شکفتن‌ اندیشه‌ دینی‌ و برقراری‌ تعامل‌ نظری‌ و عملی‌ با جامعه‌ و سیاست‌ پرهیز می‌کند.<ref>مهدوی‌زادگان، داوود، «تحجر گرایی مدرن»، قبسات ۱۳۸۰، شماره ۲۲.</ref>[[پرونده:مطهری یک.jpg|بندانگشتی| شهید مطهری جریان متحجرین را همواره از عوامل انحطاط مسلمانان می‌دانست.|289x289پیکسل]]
== ویژگی متحجرین ==
== ویژگی متحجرین ==
خط ۳۹: خط ۳۹:


استاد مطهری، تهدیدهای‌ گذشته‌ی‌ تاریخ‌ تفکر اسلامی‌ در حوزه‌ دین‌شناسی را، در جمود و قشری‌گری‌ [[اشعریان‌]] و [[حنبلیان‌]] که‌ به‌ تفسیرهای‌ ظاهر بینانه، قیاس‌های‌ نابجا و حتی‌ تأویل‌های‌ مادی‌‌گرایانه‌ منتهی‌ می‌شد، می‌بیند. آن‌ها برای‌ عقل‌ آدمی‌ در فهم‌ و معرفت‌ دینی، نقش‌ و منزلتی‌ قائل‌ نبودند و مایه‌ رکود و قرار گرفتن‌ کلام‌ اصیل‌ در تزویرهای‌ سیاسی‌ و فرقه‌‌سازی‌های‌ کلامی‌ شدند. مطهری، مولفه‌هایی‌ چون نگرش‌ محدود به‌ اسلام، عدم‌ شناخت‌ نیازهای‌ زمان، عدم‌ پاسخ‌‌گویی‌ عمیق‌ و فراگیر به‌ سوال‌ها و شبهات‌ و حتی‌ توقف‌ در آن‌ها و در جا زدن‌ و شبیه‌‌سازی‌ فرهنگ‌ اسلام‌ به‌ فرهنگ‌ کلیسایی‌ قرون‌ وسطا را از مولفه‌های‌ ساختاری‌ و بنیادین‌ جهل، جمود، تحجر و زمینه‌ساز خطر تجدد افراطی‌ برمی‌شمارد.<ref>رودگر، محمدجواد، «تحجر و تجدد از منظر استاد شهید مطهری»،                                    کتاب نقد ۱۳۸۲، شماره ۲۶ و ۲۷،</ref>
استاد مطهری، تهدیدهای‌ گذشته‌ی‌ تاریخ‌ تفکر اسلامی‌ در حوزه‌ دین‌شناسی را، در جمود و قشری‌گری‌ [[اشعریان‌]] و [[حنبلیان‌]] که‌ به‌ تفسیرهای‌ ظاهر بینانه، قیاس‌های‌ نابجا و حتی‌ تأویل‌های‌ مادی‌‌گرایانه‌ منتهی‌ می‌شد، می‌بیند. آن‌ها برای‌ عقل‌ آدمی‌ در فهم‌ و معرفت‌ دینی، نقش‌ و منزلتی‌ قائل‌ نبودند و مایه‌ رکود و قرار گرفتن‌ کلام‌ اصیل‌ در تزویرهای‌ سیاسی‌ و فرقه‌‌سازی‌های‌ کلامی‌ شدند. مطهری، مولفه‌هایی‌ چون نگرش‌ محدود به‌ اسلام، عدم‌ شناخت‌ نیازهای‌ زمان، عدم‌ پاسخ‌‌گویی‌ عمیق‌ و فراگیر به‌ سوال‌ها و شبهات‌ و حتی‌ توقف‌ در آن‌ها و در جا زدن‌ و شبیه‌‌سازی‌ فرهنگ‌ اسلام‌ به‌ فرهنگ‌ کلیسایی‌ قرون‌ وسطا را از مولفه‌های‌ ساختاری‌ و بنیادین‌ جهل، جمود، تحجر و زمینه‌ساز خطر تجدد افراطی‌ برمی‌شمارد.<ref>رودگر، محمدجواد، «تحجر و تجدد از منظر استاد شهید مطهری»،                                    کتاب نقد ۱۳۸۲، شماره ۲۶ و ۲۷،</ref>


او یکی از بیماری‌های اجتماعی جامعه اسلامی را «تقشر و تحجر» می‌داند. تقشر مانع جریان علم و حقیقت می‌شود. بعضی از مردم نسبت به دین حالت تقشر پیدا می‌کنند و فقط به ظروف اهمیت می‌دهند نه به معنی. و بعضی حالت تحجر و توقف.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref> برای سازگاری دین و زمان و مکان، خروج از جهالت و جمود فکری میان مسلمانان لازم و ضروری است.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۴۰.</ref>
او یکی از بیماری‌های اجتماعی جامعه اسلامی را «تقشر و تحجر» می‌داند. تقشر مانع جریان علم و حقیقت می‌شود. بعضی از مردم نسبت به دین حالت تقشر پیدا می‌کنند و فقط به ظروف اهمیت می‌دهند نه به معنی. و بعضی حالت تحجر و توقف.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref> برای سازگاری دین و زمان و مکان، خروج از جهالت و جمود فکری میان مسلمانان لازم و ضروری است.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۴۰.</ref>


مطهری، یکی از کسان پیشرو میان عالمان اسلامی را که با جمود و تحجر مبارزه کرد، [[شیخ طوسی]] می‌داند که اجتهادِ شیعه با او و [[کتاب مبسوط]] شروع شد؛ که نوعی خروج از جمود بود.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۲.</ref> شهید مطهری درباره شیخ طوسی می‌گوید شور و ایمان و دلباختگی او به اسلام هرگز او را به‌سوی جمود سوق نداده است.<ref>مطهری، مرتضی،‌ تکامل اجتماعی انسان، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۸۵.</ref>  
مطهری، یکی از افراد پیشرو میان عالمان اسلامی را که با جمود و تحجر مبارزه کرد، [[شیخ طوسی]] می‌داند که اجتهادِ شیعه با او و [[کتاب مبسوط]] شروع شد؛ که نوعی خروج از جمود بود.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۲.</ref> شهید مطهری درباره شیخ طوسی می‌گوید شور و ایمان و دلباختگی او به اسلام هرگز او را به‌سوی جمود سوق نداده است.<ref>مطهری، مرتضی،‌ تکامل اجتماعی انسان، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۸۵.</ref>  


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
۱۱٬۹۱۳

ویرایش