trustworthy
۲٬۶۰۴
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
خداوند عرب را به جهت داشتن خوی [[عصبیّت(نژادپرستی)]]، کدخدایان را به داشتن خوی [[تکبر|تکبّر]]، حاکمان را به خوی [[ستمگری]]، دانشمندان را به خوی [[حسد|حسادت]]، بازرگانان را به خوی [[خیانت]] | خداوند عرب را به جهت داشتن خوی [[عصبیّت(نژادپرستی)]]، کدخدایان را به داشتن خوی [[تکبر|تکبّر]]، حاکمان را به خوی [[ستمگری]]، دانشمندان را به خوی [[حسد|حسادت]]، بازرگانان را به خوی [[خیانت]] و روستائیان را به [[جهالت]] کیفر میدهد. علت هشدار به این شش گروه برای این است که بیشتر از دیگران در معرض افتادن به خصلتهای ناروا هستند و بدان معنا نیست که این شش گروه همیشه این خصلتها را دارند. | ||
== متن حدیث == | == متن حدیث == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کيفر میکند: عرب را به داشتن خوي عصبيّت(نژاد پرستي)، کدخدایان را به داشتن خوي تکبّر، حاکمان را به خوي ستمگري، دانشمندان را به خوي حسادت، بازرگانان را به خوي خيانت، روستائيان را به جهالت.<ref>کليني، محمد بن یعقوب، الکافي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۲، حدیث۱۷۰.</ref>}} | خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کيفر میکند: عرب را به داشتن خوي عصبيّت(نژاد پرستي)، کدخدایان را به داشتن خوي تکبّر، حاکمان را به خوي ستمگري، دانشمندان را به خوي حسادت، بازرگانان را به خوي خيانت، روستائيان را به جهالت.<ref>کليني، محمد بن یعقوب، الکافي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۲، حدیث۱۷۰.</ref>}} | ||
== | == سند حدیث == | ||
[[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] سند حدیث را ضعیف دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۲۷.</ref> این روایت به جهت ذکر نشدن نام برخی راویان، [[مرفوع]] است و | [[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] سند حدیث را ضعیف دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۲۷.</ref> این روایت به جهت ذکر نشدن نام برخی راویان، [[مرفوع]] است و مرفوع بودن حدیث یکی از دلایل ضعف روایت است.<ref>سند، محمد، بحوث فی مبانی علم الرجال، قم، مدین، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق، ص۴۱.</ref> | ||
خصلتهای ناروا و زشت، برای همه مردم زشت است. اما شش گروهی که در روایت به آنها اشاره | == شش خصلت ناروا == | ||
خصلتهای ناروا و زشت، برای همه مردم زشت است. اما شش گروهی که در روایت به آنها اشاره شد، زمینه بیشتری برای گرفتار شدن به این شش خصلت را دارند. این روایت، هشداری بر این شش گروه است تا بیش از دیگران مراقب خود باشند نه آنکه آنها ذاتاً دارای چنین اخلاقی هستند. | |||
'''۱. تعصب عربی''' | '''۱. تعصب عربی''' | ||
عصبیّت و تعصّب همان پشتیبانی کردن ستمگرانه از خویشان و هم ولایتیها یا فرهنگهای بدون پشتوانه دینی و عقلانی است، که امروزه با مفهوم «نژادپرستی» از آن یاد میشود. شخصی از [[امام سجاد(ع)]] از معنای عصبیّت پرسید؟ حضرت فرمود: {{نقل قول|آن عصبیّت گناه به شمار میآید که آدمی بدان، قوم و تیره خود را از خوبان دیگران، برتر داند. (وگرنه) دوست داشتن قوم خود، عصبیّت نیست، بلکه یاری رساندن بر ستم آنان، عصبیّت است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۸، حدیث۷.</ref>}} | عصبیّت و تعصّب همان پشتیبانی کردن ستمگرانه از خویشان و هم ولایتیها یا فرهنگهای بدون پشتوانه دینی و عقلانی است، که امروزه با مفهوم «نژادپرستی» از آن یاد میشود. شخصی از [[امام سجاد(ع)]] از معنای عصبیّت پرسید؟ حضرت فرمود: {{نقل قول|آن عصبیّت گناه به شمار میآید که آدمی بدان، قوم و تیره خود را از خوبان دیگران، برتر داند. (وگرنه) دوست داشتن قوم خود، عصبیّت نیست، بلکه یاری رساندن بر ستم آنان، عصبیّت است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۸، حدیث۷.</ref>}} | ||
نژادپرستی برجستهترین ویژگی عرب جاهلی بوده است، | نژادپرستی برجستهترین ویژگی عرب جاهلی بوده است،<ref>هاشمى رفسنجانى، اكبر، فرهنگ قرآن، قم، بوستان كتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش، ج۸، ص۲۱۱.</ref> [[قرآن]] این تعصب عربی را ناروا دانسته است.<ref>سوره شعراء، آیه۱۹۸. سوره فصلت، آیه۴۴.</ref> | ||
'''۲. تکبر کدخدایان''' | '''۲. تکبر کدخدایان''' | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
{{همچنین ببینید|تکبر}} | {{همچنین ببینید|تکبر}} | ||
خود | تکبر، بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران و کوچک شمردن سایرین با گفتار یا رفتار است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ </ref> هرگاه این باور در رفتار و گفتار آدمی خود نمایی کند، متکبر نامیده میشود.<ref>نراقی، ملا احمد، جامع السعادات، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ص۱۷۶. شجاعی، محمد، مقالات، انتشارات سروش، ج۲، ص ۳۰۶.</ref> | ||
از آنجا که ریاست نیازمند گنجایش | از آنجا که ریاست نیازمند گنجایش روح خاصی است، از همین رو آلودگی به خوی تکبّر در آنان فراهم است و آنان باید بیش از دیگران مراقب خود باشند. | ||
'''۳. ستمگری حاکمان''' | '''۳. ستمگری حاکمان''' |