trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
'''بخش هفتم: مجازاتهای اخروی''' | '''بخش هفتم: مجازاتهای اخروی''' | ||
از نظر مطهری، مسئلهٔ مجازات اعمال در آخرت از جمله موضوعاتی است که در مبحث عدل الهی باید به آن پرداخته شود. اشکال عمدهٔ مطرحشده در این باره این است که بین آنچه که از کیفیّت و کمیّت این مجازاتها در متون دینی نقل شده با جرم مرتکبشده از سوی انسان تناسب وجود ندارد. مطهری در پاسخ لزوم رعایت تناسب میان جرم و جزا را مخصوص مجازاتهای قرادادی و اجتماعی میداند. از نظر او، کیفرهای اخروی با اعمال انسان رابطهٔ تکوینی دارند و معلول واقعی و اثر حقیقی آنها هستند. از منظری دیگر، این مجازاتها با اصل عمل گناه عینیّت و وحدت دارند؛ یعنی، در حقیقت این کیفرها عین آن عمل هستند. بنا بر این، سخنگفتن از تناسب بین جرم و جزا در مورد عذابهای اخروی بیوجه است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۹۱-۲۱۵.</ref> | از نظر مطهری، مسئلهٔ مجازات اعمال در آخرت از جمله موضوعاتی است که در مبحث عدل الهی باید به آن پرداخته شود. اشکال عمدهٔ مطرحشده در این باره این است که بین آنچه که از کیفیّت و کمیّت این مجازاتها در متون دینی نقل شده با جرم مرتکبشده از سوی انسان تناسب وجود ندارد. مطهری در پاسخ لزوم رعایت تناسب میان جرم و جزا را مخصوص مجازاتهای قرادادی و اجتماعی میداند. از نظر او، کیفرهای اخروی با اعمال انسان رابطهٔ تکوینی دارند و معلول واقعی و اثر حقیقی آنها هستند. از منظری دیگر، این مجازاتها با اصل عمل گناه عینیّت و وحدت دارند؛ یعنی، در حقیقت این کیفرها عین آن عمل هستند. بنا بر این، سخنگفتن از تناسب بین جرم و جزا در مورد عذابهای اخروی بیوجه است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۹۱-۲۱۵.</ref> | ||
'''بخش هشتم: شفاعت''' | '''بخش هشتم: شفاعت''' | ||
در بحث شفاعت مطهری هفت اشکال وارد شده به این عقیدهٔ دینی را از سوی مخالفان آن فهرست می کند. از میان این اشکالات هفتگانه، اشکال هفتم ناظر به ارتباط شفاعت با عدل الهی است. به این صورت که شفاعت نوعی تبعیضنهادن میان انسانها و مصداق بیعدالتی است. از سوی دیگر، شفاعت نوعی استثناء قائل شدن در سنن و قوانین تغییرناپذیر الهی است. | در بحث شفاعت مطهری هفت اشکال وارد شده به این عقیدهٔ دینی را از سوی مخالفان آن فهرست می کند. از میان این اشکالات هفتگانه، اشکال هفتم ناظر به ارتباط شفاعت با عدل الهی است. به این صورت که شفاعت نوعی تبعیضنهادن میان انسانها و مصداق بیعدالتی است. از سوی دیگر، شفاعت نوعی استثناء قائل شدن در سنن و قوانین تغییرناپذیر الهی است. |