automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==اصولدین نبودن مسئله خلافت، نزد اهلسنت== | ==اصولدین نبودن مسئله خلافت، نزد اهلسنت== | ||
مسئله خلافت بنا بر مبانی اهلسنت از اصول و ضروریات دین به شمار نمیآید، تا نپذیرفتن خلافت آنان باعث کفر شود. اهلسنت امامت و خلافت را از فروع دین شمرده تا خلافت ابوبکر، عمر و عثمان زیر سؤال نرود. ایشان در راستای این هدف میگویند: بر مسلمانان واجب است برای خود امام تعیین کنند تا به مصالح آنان از قبیل تنفیذ احکام، اقامه حدود، آمادهسازی ارتش و گرفتن صدقات و مصرف آن برای مستحقین، بپردازد.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، ج۱، ص۲۷۰- | مسئله خلافت بنا بر مبانی اهلسنت از اصول و ضروریات دین به شمار نمیآید، تا نپذیرفتن خلافت آنان باعث کفر شود. اهلسنت امامت و خلافت را از فروع دین شمرده تا خلافت ابوبکر، عمر و عثمان زیر سؤال نرود. ایشان در راستای این هدف میگویند: بر مسلمانان واجب است برای خود امام تعیین کنند تا به مصالح آنان از قبیل تنفیذ احکام، اقامه حدود، آمادهسازی ارتش و گرفتن صدقات و مصرف آن برای مستحقین، بپردازد.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱ ،۱۴۱۹ق.</ref> | ||
اهل سنت در مسئله خلافت و جانشینی پیامبر(ص) بر این باورند که پیامبر اسلام(ص) تعیین خلافت را به صحابه تفویض نموده و خود(ص) هیچ نقشی در تعیین خلافت نداشته است.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۸۳ ،۱۴۱۹ق.</ref> همچنین شرایط و خصوصیات امام و خلیفه را بر همین اساس تعیین نموده و گفتهاند امام باید قریشی باشد و لازم نیست که معصوم و یا اعلم از دیگران باشد<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۵ ،۱۴۱۹ق.</ref> و همین وقایع خارجی در تعیین خلافت خلفای صدر اسلام روشهای انتخاب امام را در مذهب اهلسنت تشکیل میدهند و میگویند امامت یک شخص، با اختیار اهل صلاح ثابت میگردد و حتی با یک نفر عادل و مجتهد قابلاثبات است<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۶ ،۱۴۱۹ق.</ref> و دلیل بر اینکه با بیعت یک نفر، امامت یک شخص، منعقد میگردد این است که اصحاب ( اهلسنت) برای امامت اجماع را شرط ندانسته و فقط عقد را در امامت شرط نموده و سپس بیعت را واجب گردانیده و روی همین جهت ابوبکر بهتنهایی، امامت را برای عمر منعقد نمود و سپس دیگران آن را جایز دانست و با او بیعت کردند.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۹ ،۱۴۱۹ق.</ref> | |||
بنابراین از دیدگاه اهلسنت خلافت شیخین نه آموزه قرآنی است تا نپذیرفتن آن موجب کفر شود و نه آنان از سوی پیامبر اسلام (ص) بهعنوان خلیفه و جانشین تعیینشدهاند تا انکار خلافت آنان مستلزم انکار رسول خدا شود. | بنابراین از دیدگاه اهلسنت خلافت شیخین نه آموزه قرآنی است تا نپذیرفتن آن موجب کفر شود و نه آنان از سوی پیامبر اسلام (ص) بهعنوان خلیفه و جانشین تعیینشدهاند تا انکار خلافت آنان مستلزم انکار رسول خدا شود. |