automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
عالمانی از جمله شیخ بهایی (د ۱۰۳۰ق)، به رغم انتقاد از برخی جنبههای تصوف، به دیدگاههای صوفیان بسیار نزدیک شدند. قاضی نورالله شوشتری نیز کوشید تا میان عارفان و فلاسفه توافق به وجود آورد. از جملۀ عالمان شیعی که بر مشایخ تصوف عصر خود انتقاد داشتند، اما با عنصر اصلی تصوف موافق، و حتى خود از گروندگان به عرفان بودند، میتوان به صدرالدین شیرازی، مشهور به ملاصدرا (د۱۰۵۰ ق) و شاگردان و دامادان او، عبدالرزاق لاهیجی (د ۱۰۷۲ق) و فیض کاشانی (د ۱۰۹۱ق) اشاره کرد. | عالمانی از جمله شیخ بهایی (د ۱۰۳۰ق)، به رغم انتقاد از برخی جنبههای تصوف، به دیدگاههای صوفیان بسیار نزدیک شدند. قاضی نورالله شوشتری نیز کوشید تا میان عارفان و فلاسفه توافق به وجود آورد. از جملۀ عالمان شیعی که بر مشایخ تصوف عصر خود انتقاد داشتند، اما با عنصر اصلی تصوف موافق، و حتى خود از گروندگان به عرفان بودند، میتوان به صدرالدین شیرازی، مشهور به ملاصدرا (د۱۰۵۰ ق) و شاگردان و دامادان او، عبدالرزاق لاهیجی (د ۱۰۷۲ق) و فیض کاشانی (د ۱۰۹۱ق) اشاره کرد. | ||
برخی علمای شیعه میان صوفیان ملتزم به ظاهر و باطن شرع، و آنان که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق مینهند. اینان با آداب خانقاهنشینی و سلسلههای صوفیانه میانه ندارند و از به کار بردن کلمۀ تصوف میپرهیزند و از آراء متقدمان صوفیه به عرفان تعبیر میکنند.<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۵، ص۵۹۵۷</ref>{{پایان پاسخ}} | برخی علمای شیعه میان صوفیان ملتزم به ظاهر و باطن شرع، و آنان که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق مینهند. اینان با آداب خانقاهنشینی و سلسلههای صوفیانه میانه ندارند و از به کار بردن کلمۀ تصوف میپرهیزند و از آراء متقدمان صوفیه به عرفان تعبیر میکنند.<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۵، ص۵۹۵۷</ref> | ||
احترامی که تشیع و تصوف به تساوی برای امام علی (ع) قائلند، نشان میدهد که چگونه تشیع و تصوف، در نهایت به یکدیگر میپیوندند. تصوف دارای شریعت خاص خود نیست، بلکه صرفا طریقت است اما تشیع هم شریعت و هم طریقت دارد. تشیع در جنبه طریقتی خود در بسیاری موارد مانند تصوف است همچنین در جنبههای شریعتی و کلامی شیعه، پارهای عناصر عرفانی به چشم میخورد که آن را به تصوف نزدیک میکند.<ref>نسبت تشیع و تصوف، سید حسین نصر، سید هادی رضوی، محمد سوری، بازتاب اندیشه 1386 شماره 85</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۴۱: | خط ۴۵: | ||
* تاریخ تصوف و عرفان، علی اصغر حلبی، انتشارات زوار. | * تاریخ تصوف و عرفان، علی اصغر حلبی، انتشارات زوار. | ||
* شناخت عرفان و عارفان ایرانی، علی اصغر حلبی، انتشارات زوار. | * شناخت عرفان و عارفان ایرانی، علی اصغر حلبی، انتشارات زوار. | ||
* کتاب تشیع و تصوف، کامل المصطفی الشیبی، ترجمه علیرضا ذکاوتی، انتشارات امیرکبیر. | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} |