۶۰۲
ویرایش
(←منابع) برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
(ویرایش جزیی) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|غدیر|حکومت دینی}} | {{درگاه|غدیر|حکومت دینی}}انگیزه الهی و در راه خدا بودن را از اصلیترین ویژگی جنگ و جهاد در نگاه [[امام علی(ع)]] دانستهاند. به توصیه امام علی(ع)، مجاهدان نباید عقدههای شخصی را در نبرد با دشمن دخالت دهند. | ||
امام علی(ع)، جنگ را آخرین راه میدانست و تأکید داشت با نصیحت و خیرخواهی از بروز جنگ جلوگیری شود. امام، [[صلح]] را بهتر از جنگ | امام علی(ع)، جنگ را آخرین راه میدانست و تأکید داشت با نصیحت و خیرخواهی از بروز جنگ جلوگیری شود. امام، [[صلح]] را بهتر از جنگ میدانست؛ چنانکه در سفارش خود به مالک اشتر صلح را بهتر از جنگ معرفی کرده و از او خواست که در صورت پیشنهاد صلح از جانب دشمن، اگر مصلحت کشور و رضای خداوند را در آن دید، بیدرنگ صلح کند. | ||
علی(ع) آغاز جنگ، بدون اتمام حجت را عملی | علی(ع) آغاز جنگ، بدون اتمام حجت را عملی نادرست میدانست و با تلاش فراوان، سعی در [[هدایت]] طرف مقابل داشت. | ||
== جنگ و جهاد در راه خدا == | == جنگ و جهاد در راه خدا == | ||
از دیدگاه امام علی(ع)، جنگ و [[جهاد]]، اگر با انگیزهای الهی و در راه خدا باشد، ارزش و اهمیت دارد. توصیه امام علی(ع) | از دیدگاه امام علی(ع)، جنگ و [[جهاد]]، اگر با انگیزهای الهی و در راه خدا باشد، ارزش و اهمیت دارد. توصیه امام علی(ع) به یارانش این بود که به خاطر عقدههای شخصی با دشمن نبرد نکنند؛ بلکه جنگ آنان، در راه خداوند باشد؛ او به «معقل بن قیس» از فرماندهان نظامی خویش سفارش کرد که بهخاطر دشمنی شخصی، با دشمنان پیکار نکند.<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۲، ص۴۹۳.</ref> | ||
عبدالرحمن بن ابیلیلی نقل میکند، زمانی که سپاه امام علی(ع) با سپاه شام در [[صفین]] روبرو شدند، علی(ع) سخنرانی کرد و در آن فرمود اگر در مقابل تجاوزی برخیزیم تا کلام خدا، بلند و گفتار ستمگران، پست گردد، راه [[رستگاری]] را یافتهایم.<ref>نهج البلاغه، حکمت۳۷۳، ص۷۱۹.</ref> | عبدالرحمن بن ابیلیلی نقل میکند، زمانی که سپاه امام علی(ع) با سپاه شام در [[صفین]] روبرو شدند، علی(ع) سخنرانی کرد و در آن فرمود: اگر در مقابل تجاوزی برخیزیم تا کلام خدا، بلند و گفتار ستمگران، پست گردد، راه [[رستگاری]] را یافتهایم.<ref>نهج البلاغه، حکمت۳۷۳، ص۷۱۹.</ref> | ||
[[امام علی(ع)]] پس از ضربت خوردن توسط [[ابنملجم]]، وصیتی برای فرزندانش دارد و در آن چنین توصیه میکند که با اموال، جان و زبانتان، در راه خدا جهاد کنند.<ref>نهج البلاغة ، ص۴۲۱.</ref> | [[امام علی(ع)]] پس از ضربت خوردن توسط [[ابنملجم]]، وصیتی برای فرزندانش دارد و در آن چنین توصیه میکند که با اموال، جان و زبانتان، در راه خدا جهاد کنند.<ref>نهج البلاغة ، ص۴۲۱.</ref> | ||
== جنگ، آخرین راهکار == | == جنگ، آخرین راهکار == | ||
امام علی(ع)، جنگ را آخرین راه میدانست و تأکید داشت با [[نصیحت]] و خیرخواهی از بروز جنگ جلوگیری | امام علی(ع)، جنگ را آخرین راه میدانست و تأکید داشت با [[نصیحت]] و خیرخواهی از بروز جنگ جلوگیری شود. امام، [[صلح]] را بهتر از جنگ میدانست و به [[مالکاشتر]] گفت در میدان نبرد، اگر دشمن پرچم دوستی برافراشت، و به آنها اعتماد داشتی و رضای خدا و مصلحت کشور را در صلح یافتی، بیدرنگ صلح کن؛ زیرا صلح هر چه باشد از جنگ بهتر است….<ref>نهجالبلاغه، نامه ۵۳، ص۵۸۶.</ref> | ||
علی(ع) معتقد بود اگر شیوههای سیاسی مناسب برای جلوگیری از جنگ کارساز نبود، و به جنگ منجر شد، باید از هر فرصتی برای اتمام جنگ و بازگرداندن صلح استفاده نمود. حضرت در نامهای به یکی از فرماندهان خویش، در مورد گروهی از یاغیان نوشت: اگر آن پیمان شکنان، به | علی(ع) معتقد بود اگر شیوههای سیاسی مناسب برای جلوگیری از جنگ کارساز نبود، و به جنگ منجر شد، باید از هر فرصتی برای اتمام جنگ و بازگرداندن صلح استفاده نمود. حضرت در نامهای به یکی از فرماندهان خویش، در مورد گروهی از یاغیان نوشت: اگر آن پیمان شکنان، به سایه فرمانبرداری بازگشتند، این همان چیزی است که ما میخواهیم.<ref>نهج البلاغه، نامه۴، ص۴۸۴.</ref> | ||
امام پیش از آغاز [[جنگ جمل]] گفت که امید صلح دارد، اگر آنها اجابت کنند و بپذیرند. اما اگر نپذیرند، باید به آخرین علاج یعنی جنگ، اقدام نمود.<ref>سیفبنعمر الضبی الاسدی، الفتنه و وقعه الجمل، ص۱۵۰.</ref> | امام پیش از آغاز [[جنگ جمل]] گفت که امید صلح دارد، اگر آنها اجابت کنند و بپذیرند. اما اگر نپذیرند، باید به آخرین علاج یعنی جنگ، اقدام نمود.<ref>سیفبنعمر الضبی الاسدی، الفتنه و وقعه الجمل، ص۱۵۰.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== جلوگیری از جنگ پیش از اتمام حجت == | == جلوگیری از جنگ پیش از اتمام حجت == | ||
در مورد امام علی(ع) گفتهاند که هیچگاه بدون اتمام حُجت، جنگ را آغاز نمیکرد. [[شیخ مفید]]، در مورد جنگ جمل مینویسد که امام علی(ع) خطاب به مردم گفت: «برای شروع جنگ شتاب مکنید! تا حجت را بر این قوم تمام کنم». سپس [[عبدالله بن عباس]] را احضار کرد، [[قرآن|قرآنی]] به او داد تا نزد [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]] ببرد و آنان را به احکام قرآن، فراخواند.<ref>شیخ مفید، الجمل، ص۳۳۶.</ref> ابنعباس نزد دشمن رفت و پس از بازگشت، گفت: این قوم، تنها، خواستار جنگ هستند. تیراندازان دشمن، شروع به تیرباران کردند و ابنعباس از امام خواست تا فرمان جنگ | در مورد امام علی(ع) گفتهاند که هیچگاه بدون اتمام حُجت، جنگ را آغاز نمیکرد. [[شیخ مفید]]، در مورد جنگ جمل مینویسد که امام علی(ع) خطاب به مردم گفت: «برای شروع جنگ شتاب مکنید! تا حجت را بر این قوم تمام کنم». سپس [[عبدالله بن عباس]] را احضار کرد، [[قرآن|قرآنی]] به او داد تا نزد [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]] ببرد و آنان را به احکام قرآن، فراخواند.<ref>شیخ مفید، الجمل، ص۳۳۶.</ref> ابنعباس نزد دشمن رفت و پس از بازگشت، گفت: این قوم، تنها، خواستار جنگ هستند. تیراندازان دشمن، شروع به تیرباران کردند و ابنعباس از امام خواست تا فرمان جنگ دهد؛ اما امام دستور آغاز جنگ را نداد و خواست تا یکبار دیگر با آنها اتمام حجت شود.<ref>طبرانی، المعجم الاوسط، ج۴، ص۲۲۸.</ref> | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
این مدخل برگرفته شده از کتاب «سیره نظامی امیرالمؤمنین» نوشته «یدالله حاجیزاده» قم مرکز مدیریت حوزههای علمیه، ۱۳۹۲ش. | این مدخل برگرفته شده از کتاب «سیره نظامی امیرالمؤمنین» نوشته «یدالله حاجیزاده» قم مرکز مدیریت حوزههای علمیه، ۱۳۹۲ش. |
ویرایش