پرش به محتوا

شکور بودن حضرت نوح: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:


==علت توصیف نوح(ع) به شکور بودن==
==علت توصیف نوح(ع) به شکور بودن==
در برخی از روایات علت شکور بودن حضرت نوح چنین بیان شده است:
در روایات، علت‌هایی در شکور خواندن نوح(ع) گفته شده:


۱. [[سیوطی]] در درّالمنثور از ابن مردویه از ابی فاطیمه روایت کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: «نوح(ع) هیچ چیزی کوچک یا بزرگ را برنمی‌داشت مگر آنکه «بسم الله و الحمدلله» می‌گفت، و از همین جهت بود که خداوند او را بنده شکور نامید».<ref>تفسیر درّالمنثور، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲ق، ج۴، ص۱۶۲.</ref>
* رسول خدا(ص) فرمود: «نوح(ع) هیچ چیزی کوچک یا بزرگ را برنمی‌داشت مگر آنکه «بسم الله و الحمدلله» می‌گفت، و به همین جهت، خداوند او را بنده شکور نامید».<ref>تفسیر درّالمنثور، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲ق، ج۴، ص۱۶۲.</ref>
 
* از امام باقر(ع) روایت شده که اگر خداوند نوح را عبد شکور نامید، برای این بود که او در هر صبح و شام این‌گونه می‌گفت: «بارالها من گواهی می‌دهم که اگر در شب و روز قرین نعمتها و عافیتم، همه آنها از تو است و تو یگانه و بی شریک هستی، حمد و شکر تو به خاطر آن نعمت‌ها بر من فرض است ولی نه تنها آنقدر که راضی شوی بلکه بعد از رضای تو نیز شکرگزارم.{{یادداشت|«اللّهم إنّی اُشهِدُک أنّ ما اصبح او اَمسی بی نعمهٍ فی دینٍ او دنیا فمِنک وحدک لا شریک لک، لک الحمد و لک الشّکر بها علیّ حتی ترضا و بعدالرّضا، فأنزل الله أنه کان عبداً شکورا فهذا کان شکره»}} آن‌گاه خداوند او را بنده شکور دانست.<ref>تفسیر برهان، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۴۰۵.</ref>  این معنا با مختصر تفاوتی در کتاب‌های معتبر شیعی روایت شده است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۹۹، ح۲۹؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۸۴؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۰، ح۱۷.</ref>
۲. در تفسیر برهان از ابن بابویه به سند خود از محمد بن مسلم از ابی جعفر(ع) روایت کرده که فرمود: اگر خداوند نوح را عبد شکور نامید، برای این بود که آن جناب در هر صبح و شام اینگونه می‌گفت: «اللّهم إنّی اُشهِدُک أنّ ما اصبح او اَمسی بی نعمهٍ فی دینٍ او دنیا فمِنک وحدک لا شریک لک، لک الحمد و لک الشّکر بها علیّ حتی ترضا و بعدالرّضا، فأنزل الله أنه کان عبداً شکورا فهذا کان شکره»<ref>تفسیر برهان، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۴۰۵.</ref> «بارالها من گواهی می‌دهم که اگر در شب و روز قرین نعمتها و عافیتم، همه آنها از تو است و تو یگانه و بی شریک هستی، حمد و شکر تو به خاطر آن نعمت‌ها بر من فرض است ولی نه تنها آنقدر که راضی شوی بلکه بعد از رضای تو نیز شکرگزارم. آنگاه بود که خداوند نازل کرد که او بنده شکور من هست. این گونه است شکر او.»
 
این معنا با مختصر تفاوتی به چند طریق در کافی، تفسیر قمی و عیاشی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۹۹، ح۲۹؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۸۴؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۰، ح۱۷.</ref> روایت شده است.
 
{{مطالعه بیشتر}}


==منابع==
==منابع==
۱۱٬۹۱۳

ویرایش