automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== معنای سوء == | == معنای سوء == | ||
سوء آن است که عقل و شرع از آن منزجر است.<ref>تفسیر آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، محمد جواد بلاغی نجفی، ج۱، ص۱۴۷</ref> | سوء آن است که عقل و شرع از آن منزجر است.<ref>تفسیر آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، محمد جواد بلاغی نجفی، ج۱، ص۱۴۷</ref> و عرف هم آن را بد میداند.<ref>بیان السعادة فی مقامات العبادة، سلطان محمد گنابادی، ج۲، ص۳۳۰</ref> | ||
== معنای فحشا == | == معنای فحشا == | ||
فحشاء از ماده «فحش» به معنى هر كارى است كه از حد اعتدال خارج گردد. بنابر اين شامل تمامى منكرات و قبائح واضح و آشكار میگردد؛ اما اينكه اين لفظ امروز در مورد اعمال منافى عفت يا در مورد گناهانى كه حد شرعى دارد به كار میرود در واقع از قبيل استعمال لفظ كلى در بعضى از مصاديق آن است.<ref>تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۵۷۰</ref> بعضی گفتهاند زشتترین نوع گناه است.<ref>تفسیر الکاشف، مغنیه، ج۱، ص۲۵۹</ref> | فحشاء از ماده «فحش» به معنى هر كارى است كه از حد اعتدال خارج گردد. بنابر اين شامل تمامى منكرات و قبائح واضح و آشكار میگردد؛ اما اينكه اين لفظ امروز در مورد اعمال منافى عفت يا در مورد گناهانى كه حد شرعى دارد به كار میرود در واقع از قبيل استعمال لفظ كلى در بعضى از مصاديق آن است.<ref>تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۵۷۰</ref> بعضی گفتهاند زشتترین نوع گناه است.<ref>تفسیر الکاشف، مغنیه، ج۱، ص۲۵۹</ref> و بزرگترین آن.<ref>تفسیر آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، محمد جواد بلاغی نجفی، ج۱، ص۱۴۷</ref> | ||
== مراد از ان تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ == | == مراد از ان تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
۳. نسبت دادن مطالبی باطل به خداوند: خودشان مطالب و قوانینی از بایدها و نبایدها وضع میکنند و آن را جزو اعتقادات میپندارند در حالی این قانون تصویب کردنها از روی ناآگاهی است و اگر خداراقبول داشتندچنین نمیکردند.<ref>تبیین القرآن، ص: ۳۷</ref> | ۳. نسبت دادن مطالبی باطل به خداوند: خودشان مطالب و قوانینی از بایدها و نبایدها وضع میکنند و آن را جزو اعتقادات میپندارند در حالی این قانون تصویب کردنها از روی ناآگاهی است و اگر خداراقبول داشتندچنین نمیکردند.<ref>تبیین القرآن، ص: ۳۷</ref> | ||
به هر حال، این جمله اشاره به آن است که اینگونه کارها | به هر حال، این جمله اشاره به آن است که اینگونه کارها حداقل قول بدون علم است آن هم در برابر خداوند، و این کاری است که با هیچ منطق و عقل و خردی سازگار نمیباشد. اصولاً اگر مردم مقید باشند که هر سخنی را میگویند متکی به یک مدرک قطعی بوده باشد، بسیاری از نابسامانیها و بدبختیها از جامعه بشری برچیده میشود. در واقع تمام خرافات در ادیان و مذاهب الهی از همین رهگذر به وسیله افراد بی منطق نفوذ کرده است، و قسمت مهمی از انحرافات عقیدتی و عملی به خاطر عدم رعایت همین اصل اساسی است و لذا این کار- در برابر بدیها و زشتیها- یک عنوان مستقل از خطوات شیطانی را در آیه فوق به خود اختصاص میدهد.{{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||