|
|
خط ۱۱: |
خط ۱۱: |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
|
| |
|
| ==مقدمه == | | ==جایگاه و اهمیت == |
|
| |
|
| ضرورت خودشناسي در مكاتب مادي و غير مادي مورد بحث و تأمل قرار گرفته است. در مكاتب مادي خودشناسي از آن حيث مورد توجه قرار گرفته كه انسان بتواند استعدادهاي بالفعل و بالقوه خودش را بشناسد، از آن حداكثر فايده مادّي را بردارد و به لذت هاي مطلوب خود برسد و موانع اين راه را با استفاده از آن برطرف سازد (جلب منفعت مادي و دفع ضررهاي مادي).
| | خودشناسي در مکتبهای مادي و غير مادي مورد بحث قرار گرفته است. در مكاتب مادي، خودشناسي مورد توجه قرار گرفته تا انسان بتواند استعدادهاي خودش را شناخته، از آن بیشترین فايده و لذت مادّي را ببرد؛ ولی در مکتبهای الهي، به ويژه اسلام، خودشناسي از آن جهت مورد توجه قرار گرفته که میتواند سعادت مادي و معنوي انسان را تأمین کند. |
|
| |
|
| امّا در مكاتب الهي به ويژه اسلام خودشناسي مقوله اي بسيار باارزش قلمداد شده است، امّا نه از حيث مادي نگري بلكه از حيث اينكه سعادت مادي و معنوي انسان (رفاه دنيا و آخرت) در گرو آن است. در ادامه ابتدا به انواع خودشناسي و سپس به پيشينه و ضرورت آن و در آخر به آثار و محورهاي خودشناسي مي پردازيم.
| | پرداختن به خودشناسی، پیشنیهای طولانی داشته که در آثار تاریخنویسان باستان به آن اشاره شده است. برای نمونه بر سردر یکی از معابد در يكي از شهرهاي باستانی يونان نوشته شده بود «خود را بشناس!»، كه اين كلام در دوره [[سقراط]] و [[فيثاغورث]] مبنای فلسفه یونان قرار گرفت.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، به سوي خودسازي، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني جدوم، ۱۳۸۱، ص۲۰ و ۱۹.</ref> |
|
| |
|
| ==مفهومشناسی ==
| | همه حکیمان، اولیاء، پیامبران و امامان(ع) سفارش به خودشناسي كرده اند. مکتبهای آسمانی، به ويژه اسلام كه ريشه در وحي و الهام دارد، شناختي را از انسان ارائه ميدهند كه واقع بينانه تر و شامل همه ابعاد وجودي او است. |
| | |
| توجه و پرداختن به انسان و خودشناسي پيشينه اي دير پا دارد و در طول تاريخ بشريت همواره انسان ها اهتمام وافري به انسان شناسي و بررسي مسائل اجتماعي انساني داشته است. از جمله تاريخ نويسان باستان مملو از آثار شكوفايي زندگي انسان ها و شناخت نفس و روح بوده است تا آنجا كه بر سردر معبد «آپولو» در يكي از شهرهاي قديمي يونان به نام دلفي، بانيان معبد براي تشويق و تحريص ديگران به پي بردن به رموز خلقت و پيچيدگي هاي وجود انسان نوشته بودند «خود را بشناس» كه اين كلام بعداً مبناي فلسفه فلاسفه يونان مانند سقراط و فيثاغورث گرديد.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، به سوي خودسازي، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني جدوم، ۱۳۸۱، ص۲۰ و ۱۹.</ref>
| |
| | |
| گاندي در كتاب «اين است مذهب من» مي گويد من از مطالعه «اوپانيشادها» (قديمي ترين كتاب هاي مذهبي و عرفاني هند) به سه اصل پي بردم كه اين سه اصل براي من يك عمر دستورالعمل زندگي بود. اولين اصلي كه گاندي ذكر مي كند اين است كه تنها يك حقيقت در عالم وجود دارد و آن شناخت نفس است. اصل دوم: هر كه خود را شناخت خدا را هم مي شناسد. اصل سوم: فقط يك نيرو و يك آزادي و يك عدالت وجود دارد و آن نيروي تسلط بر خويشتن است، هر كس بر خويشتن مسلط شد بر اشياي ديگر نيز مسلط مي شود.<ref>مطهري، انسان كامل، انتشارات صدرا، ص۱۹۵.</ref>
| |
| | |
| همه انبياء و اولياء و ائمه معصومين(ع) و حكما توصيه به خودشناسي كرده اند؛ امّا مكاتب آسماني به ويژه اسلام كه ريشه در وحي و الهام دارد و در سطحي فراتر از عقل و دانش بشري هستند، شناختي را از انسان ارائه مي دهند كه واقع بينانه تر و در برگيرنده همه ابعاد وجودي اوست. | |
| | |
| {{شروع متن}}
| |
| {{شاخه
| |
| | شاخه اصلی = اخلاق
| |
| |شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
| |
| |شاخه فرعی۲ = خودشناسی
| |
| |شاخه فرعی۳ =
| |
| }}
| |
| {{سوال}}
| |
| فایدههای خودشناسی چیست؟
| |
| {{پایان سوال}}
| |
| {{پاسخ}}
| |
|
| |
|
| == انواع == | | == انواع == |
| {{اصلی|انواع خودشناسی}} | | {{اصلی|انواع خودشناسی}} |
|
| |
|
| ==مقدمه ==
| | برای خودشناسی، انواع گوناگونی مانند نوعی، اخلاقی، فطری، انسانی و عارفانه ذکر کردهاند، که یکی از مهمترین آنها خودشناسی اخلاقی است. |
| | |
| ضرورت خودشناسي در مكاتب مادي و غير مادي مورد بحث و تأمل قرار گرفته است. در مكاتب مادي خودشناسي از آن حيث مورد توجه قرار گرفته كه انسان بتواند استعدادهاي بالفعل و بالقوه خودش را بشناسد، از آن حداكثر فايده مادّي را بردارد و به لذت هاي مطلوب خود برسد و موانع اين راه را با استفاده از آن برطرف سازد (جلب منفعت مادي و دفع ضررهاي مادي).
| |
| | |
| امّا در مكاتب الهي به ويژه اسلام خودشناسي مقوله اي بسيار باارزش قلمداد شده است، امّا نه از حيث مادي نگري بلكه از حيث اينكه سعادت مادي و معنوي انسان (رفاه دنيا و آخرت) در گرو آن است. در ادامه ابتدا به انواع خودشناسي و سپس به پيشينه و ضرورت آن و در آخر به آثار و محورهاي خودشناسي مي پردازيم.
| |
| | |
| ==پيشينه خودشناسي: ==
| |
| | |
| توجه و پرداختن به انسان و خودشناسي پيشينه اي دير پا دارد و در طول تاريخ بشريت همواره انسان ها اهتمام وافري به انسان شناسي و بررسي مسائل اجتماعي انساني داشته است. از جمله تاريخ نويسان باستان مملو از آثار شكوفايي زندگي انسان ها و شناخت نفس و روح بوده است تا آنجا كه بر سردر معبد «آپولو» در يكي از شهرهاي قديمي يونان به نام دلفي، بانيان معبد براي تشويق و تحريص ديگران به پي بردن به رموز خلقت و پيچيدگي هاي وجود انسان نوشته بودند «خود را بشناس» كه اين كلام بعداً مبناي فلسفه فلاسفه يونان مانند سقراط و فيثاغورث گرديد.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، به سوي خودسازي، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني جدوم، ۱۳۸۱، ص۲۰ و ۱۹.</ref>
| |
| | |
| گاندي در كتاب «اين است مذهب من» مي گويد من از مطالعه «اوپانيشادها» (قديمي ترين كتاب هاي مذهبي و عرفاني هند) به سه اصل پي بردم كه اين سه اصل براي من يك عمر دستورالعمل زندگي بود. اولين اصلي كه گاندي ذكر مي كند اين است كه تنها يك حقيقت در عالم وجود دارد و آن شناخت نفس است. اصل دوم: هر كه خود را شناخت خدا را هم مي شناسد. اصل سوم: فقط يك نيرو و يك آزادي و يك عدالت وجود دارد و آن نيروي تسلط بر خويشتن است، هر كس بر خويشتن مسلط شد بر اشياي ديگر نيز مسلط مي شود.<ref>مطهري، انسان كامل، انتشارات صدرا، ص۱۹۵.</ref>
| |
| | |
| همه انبياء و اولياء و ائمه معصومين(ع) و حكما توصيه به خودشناسي كرده اند؛ امّا مكاتب آسماني به ويژه اسلام كه ريشه در وحي و الهام دارد و در سطحي فراتر از عقل و دانش بشري هستند، شناختي را از انسان ارائه مي دهند كه واقع بينانه تر و در برگيرنده همه ابعاد وجودي اوست.
| |
| | |
| ==خودشناسي اخلاقي ==
| |
| | |
| حال از بين خودشناسي هايي كه ذكر شد به بحث خودشناسي اخلاقي مي پردازيم «خودشناسي اخلاقي يعني شناخت انسان از آن نظر كه داراي استعدادها و نيروهايي براي تكامل انساني است.»<ref>به سوي خودسازي، ص۱۹.</ref> خودشناسي يعني شناختن استعدادها، گرايش ها، بينش ها، سرمايه ها، امانت ها و وديعه هايي كه خداوند متعال در اختيار انسان گذاشته است. خودشناسي به اين مقوله مي پردازد كه چه بوده ايم، چه شده ايم و چه بايد بشويم.
| |
|
| |
|
| | ===خودشناسي اخلاقي === |
|
| |
|
| ==محورهاي خودشناسي== | | خودشناسي اخلاقي يعني شناخت انسان از آن نظر كه داراي استعدادها و نيروهايي براي تكامل خود است.<ref>به سوي خودسازي، ص۱۹.</ref> خودشناسي يعني شناختن استعدادها، گرايش ها، بينشها، و سرمايههایی که خداوند در اختيار انسان گذاشته است. خودشناسي به پاسخ به اين سه سؤال میپردازد که چه بوده ايم، چه شده ايم و چه بايد بشويم. |
| | ==محورها== |
|
| |
|
| ۱. خودكاوي و تأمل در خود. | | ۱. خودكاوي و تأمل در خود. |