automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ابوعبدالله نسائی گوید: مقداری از اموال که به عنوان [[سهم امام]] بود را بوسیله وکیل آن حضرت برای آن حضرت فرستادم، در میان آنها دست بند طلا بود. همه را قبول کرد، فقط دست بند را، بدون اینکه بشکند به من بازگرداند. به من دستور داده شده بود که آن را بشکنم و من آنرا شکستم و دیدم در میان آن چند مثقال آهن و مس جا گذاری شده است. آنها را خارج کردم و فرستادم، قبول شد.<ref>اصول کافی، ج۲، ص۴۵۶.</ref> | ابوعبدالله نسائی گوید: مقداری از اموال که به عنوان [[سهم امام]] بود را بوسیله وکیل آن حضرت برای آن حضرت فرستادم، در میان آنها دست بند طلا بود. همه را قبول کرد، فقط دست بند را، بدون اینکه بشکند به من بازگرداند. به من دستور داده شده بود که آن را بشکنم و من آنرا شکستم و دیدم در میان آن چند مثقال آهن و مس جا گذاری شده است. آنها را خارج کردم و فرستادم، قبول شد.<ref>اصول کافی، ج۲، ص۴۵۶.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |