automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
هزاران روایات نقل شده که در آنها الفاظ و آیات [[قرآن]] بر اهلبیت و ولایت آنها تطبیق داده شده است. بسیاری از این روایات قابل قبول بوده و مورد استناد قرار گرفته است. با این حال محققان، بسیاری از این روایات را نپذیرفتهاند؛ زیرا برخی روایات به جهت سند اشکال دارند و افرادی در سند آنها وجود دارند که در کتابهای معتبر رجالی، متهم به [[غلو]] و فساد عقیده هستند. | هزاران روایات نقل شده که در آنها الفاظ و آیات [[قرآن]] بر اهلبیت و ولایت آنها تطبیق داده شده است. بسیاری از این روایات قابل قبول بوده و مورد استناد قرار گرفته است. با این حال محققان، بسیاری از این روایات را نپذیرفتهاند؛ زیرا برخی روایات به جهت سند اشکال دارند و افرادی در سند آنها وجود دارند که در کتابهای معتبر رجالی، متهم به [[غلو]] و فساد عقیده هستند. | ||
عالمان شیعه، علاوه بر مشکلات سندی، به مشکلات محتوایی این روایات نیز معتقدند؛ برخی مخالف نص و ظاهر آیات و برخی را توهین به اهلبیت به شمار آوردهاند. همچنین بعضی از این روایات، مخالف قواعد ادبی یا مخالف واقعیتهای تاریخی | عالمان شیعه، علاوه بر مشکلات سندی، به مشکلات محتوایی این روایات نیز معتقدند؛ برخی مخالف نص و ظاهر آیات و برخی را توهین به اهلبیت به شمار آوردهاند. همچنین بعضی از این روایات، مخالف قواعد ادبی یا مخالف واقعیتهای تاریخی دانسته شدهاند. | ||
محققان معتقدند برخی افراد برای بدنام کردن اهلبیت احادیثی را جعل کردهاند. عالمان شیعه برای دوری از این جعلیات، تلاش بسیاری کردهاند تا ناخواسته، اهداف غالیان تحقق نیابد. [[شیخ صدوق]] از عالمان بزرگ شیعه، اخبار تطبیق آیات بر اهلبیت و دشمنان اهلبیت را یکی از مواضعی دانسته که مخالفان مکتب اهلبیت از آن سوء استفاده کردهاند. | محققان معتقدند برخی افراد برای بدنام کردن اهلبیت احادیثی را جعل کردهاند. عالمان شیعه برای دوری از این جعلیات، تلاش بسیاری کردهاند تا ناخواسته، اهداف غالیان تحقق نیابد. [[شیخ صدوق]] از عالمان بزرگ شیعه، اخبار تطبیق آیات بر اهلبیت و دشمنان اهلبیت را یکی از مواضعی دانسته که مخالفان مکتب اهلبیت از آن سوء استفاده کردهاند. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== آیات انطباق یافته بر اهلبیت(ع) در روایات تفسیری == | == آیات انطباق یافته بر اهلبیت(ع) در روایات تفسیری == | ||
روایات بسیاری وجود دارد که در آنها الفاظ و آیات قرآن بر اهلبیت و ولایت آنها تطبیق داده شده است. طبق تحقیقی که در مورد روایات تطبیق به انجام رسیده، مجموع این دسته روایات به دو هزار و یکصد و سی روایت میرسد.<ref name=":0">زهرا حسینی، جمعآوری روایات تطبیق در تفاسیر روایی شیعه و…، (پایاننامه کارشناسی ارشد).</ref> {{یادداشت|این تعداد براساس کتابهایی مانند تفسیر برهان و نور الثقلین، بیشتر نیز میگردد؛ به نحوی که مجموع روایات تطبیق در تفسیر برهان به یازده هزار و هشتصد و شصت و چهار و در تفسیر نورالثقلین به سیزده هزار و پانصد و هفتاد و دو روایت میرسد.}} | روایات بسیاری وجود دارد که در آنها الفاظ و آیات قرآن بر اهلبیت و ولایت آنها تطبیق داده شده است. طبق تحقیقی که در مورد روایات تطبیق به انجام رسیده، مجموع این دسته روایات در کتابهای حدیثی، به دو هزار و یکصد و سی روایت میرسد.<ref name=":0">زهرا حسینی، جمعآوری روایات تطبیق در تفاسیر روایی شیعه و…، (پایاننامه کارشناسی ارشد).</ref> {{یادداشت|این تعداد براساس کتابهایی مانند تفسیر برهان و نور الثقلین، بیشتر نیز میگردد؛ به نحوی که مجموع روایات تطبیق در تفسیر برهان به یازده هزار و هشتصد و شصت و چهار و در تفسیر نورالثقلین به سیزده هزار و پانصد و هفتاد و دو روایت میرسد.}} | ||
براساس این تحقیق، تعداد احادیث نقل شده از پیامبر(ص) و هر یک از ائمه(ع) به تفکیک به این شرح است: | براساس این تحقیق، تعداد احادیث نقل شده از پیامبر(ص) و هر یک از ائمه(ع) به تفکیک به این شرح است: | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
!۳ | !۳ | ||
|} | |} | ||
درباره وضعیت سندی این روایات، طی تحقیقی که به عمل آمده،<ref name=":0"/> تعداد نهصد و پنجاه و یک روایت به صورت مقطوع السند یا مرسل و یک هزار و یکصد و هفتاد و نه روایت به صورت مستند نقل شده است.<ref name=":1">زهرا حسینی، جمعآوری روایات تطبیق در تفاسیر روایی شیعه و…، (پایاننامه کارشناسی ارشد).</ref> | درباره وضعیت سندی این روایات، طی تحقیقی که به عمل آمده،<ref name=":0"/> تعداد نهصد و پنجاه و یک روایت به صورت مقطوع السند یا [[حدیث مرسل|مرسل]] و یک هزار و یکصد و هفتاد و نه روایت به صورت مستند نقل شده است.<ref name=":1">زهرا حسینی، جمعآوری روایات تطبیق در تفاسیر روایی شیعه و…، (پایاننامه کارشناسی ارشد).</ref> | ||
محققان، بسیاری از این روایات را دارای اشکال دانستهاند؛ در سندِ ششصد و چهل و نُه روایت از این روایات، افرادی وجود دارند که در کتابهای معتبر | محققان، بسیاری از این روایات را دارای اشکال دانستهاند؛ در سندِ ششصد و چهل و نُه روایت از این روایات، افرادی وجود دارند که در [[کتابهای رجالی شیعه|کتابهای معتبر رجالی]]، متهم به [[غلو|غلوّ]] و فساد عقیده هستند.<ref name=":1"/> برخی از آنها مخالف نص و ظاهر آیات دانسته شده و برخی توهین به اهلبیت به شمار آمده است. بعضی از آنها مخالف قواعد ادبی و برخی مخالف واقعیتهای تاریخی شمرده شده است.<ref>. برای مطالعه بیشتر ر.ک. محمد کاظم شاکر، روشهای تأویل قرآن.</ref> البته این مخالفتها، منافاتی با پذیرش برخی از این روایات ندارد. | ||
=== علت تطبیق آیات بسیار بر اهلبیت(ع) === | === علت تطبیق آیات بسیار بر اهلبیت(ع) === | ||
محققان در مورد اینکه چرا در روایات، آیات زیادی از قرآن بر امامان، تأویل و تطبیق شده، معتقدند پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)، مسئله خلافت و | محققان در مورد اینکه چرا در روایات، آیات زیادی از قرآن بر امامان، تأویل و تطبیق شده، معتقدند پس از [[رحلت پیامبر(ص)|رحلت پیامبر اسلام(ص)]]، مسئله [[خلافت]] و [[ولایت]]، مهمترین موضوع سیاسی و مذهبی بود. جریان حق و باطل در این دوره، روشنترین نمود خود را در جریان درگیری بین طرفداران اهلبیت و مخالفان آنها داشته است. در چنین شرایطی، امامان شیعه، آیاتی از قرآن را بر جریانات زمان خویش منطبق ساختند. | ||
== مواردی از روایات جعلی == | == مواردی از روایات جعلی == | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
را امام علی(ع) دانسته است. در برخی روایات توضیح داده که زمین لرزهای در زمان خلافت ابوبکر واقع شد. ابوبکر، عمر و عثمان نتوانستند کاری کنند، به علی(ع) رجوع کردند، آن حضرت پای خود را بر زمین کوبیدند و به زمین گفتند: تو را چه شده؟! و زمین ساکت شد!<ref>تفسیر برهان، ج۴، ص۴۹۳ و ۴۹۴.</ref> در سند مربوط به این تطبیق، غلات و ضعفایی چون ابوعبداللّه رازی، محمد بن سنان، ابراهیم بن اسحاق نهاوندی و حسن بن محمد بن جمهور، همراه با تعدادی از راویان مجهول، وجود دارند. | را امام علی(ع) دانسته است. در برخی روایات توضیح داده که زمین لرزهای در زمان خلافت ابوبکر واقع شد. ابوبکر، عمر و عثمان نتوانستند کاری کنند، به علی(ع) رجوع کردند، آن حضرت پای خود را بر زمین کوبیدند و به زمین گفتند: تو را چه شده؟! و زمین ساکت شد!<ref>تفسیر برهان، ج۴، ص۴۹۳ و ۴۹۴.</ref> در سند مربوط به این تطبیق، غلات و ضعفایی چون ابوعبداللّه رازی، محمد بن سنان، ابراهیم بن اسحاق نهاوندی و حسن بن محمد بن جمهور، همراه با تعدادی از راویان مجهول، وجود دارند. | ||
* در روایات دیگری آمده است که مراد از (الثَّقَلانِ) در آیهٔ {{قرآن|سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلان|ترجمه=ای گروه جن و انس بزودی بحساب کار شما خواهیم پرداخت.}}<ref>. سورهٔ الرحمن (۵۵)، آیهٔ ۳۱.</ref> قرآن و اهل بیت است.<ref>تفسیر برهان، ج۴، ص۲۶۷.</ref> در سندِ روایاتی که این تفسیر را عرضه کرده، محمد بن عیسی یقطینی، غالی و آبان بن عثمان، فاسد المذهب هستند. | * در روایات دیگری آمده است که مراد از (الثَّقَلانِ) در آیهٔ {{قرآن|سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلان|ترجمه=ای گروه جن و انس بزودی بحساب کار شما خواهیم پرداخت.}}<ref>. سورهٔ الرحمن (۵۵)، آیهٔ ۳۱.</ref> قرآن و اهل بیت است.<ref>تفسیر برهان، ج۴، ص۲۶۷.</ref> در سندِ روایاتی که این تفسیر را عرضه کرده، محمد بن عیسی یقطینی، غالی و آبان بن عثمان، فاسد المذهب هستند. | ||
* در روایاتی آمده که مراد از بنیاسرائیل در قرآن، اهلبیت پیامبر(ص) هستند و در آن، توضیح داده شده که اسرائیل در لغت به معنای بندهٔ خدا (عبداللّه) است و اهلبیت، فرزندان پیامبر هستند و نام پدر پیامبر عبداللّه بوده است | * در روایاتی آمده که مراد از [[بنیاسرائیل]] در قرآن، اهلبیت پیامبر(ص) هستند و در آن، توضیح داده شده که [[اسرائیل]] در لغت به معنای بندهٔ خدا (عبداللّه) است و اهلبیت، فرزندان پیامبر هستند و نام پدر پیامبر عبداللّه بوده است. | ||
== منابع == | == منابع == |