۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== روایات == | == روایات == | ||
روایاتی وجود دارد که گویای این است که بخشی از قرآن در مورد اهل بیت و بخشی دیگر در مورد دشمنانشان است، هم از نظر سند و هم از نظر متن، دارای اشکال هستند. از نظر سند بیش ترِ این روایات یا بدون سند هستند، یا به صورت مرسل نقل شدهاند یا افراد ضعیف و غالی در سند آنها هستند؛ جز یک روایت که از طریق ابوبصیر رسیده و سند آن موثّق است. | روایاتی وجود دارد که گویای این است که بخشی از قرآن در مورد اهل بیت و بخشی دیگر در مورد دشمنانشان است، هم از نظر سند و هم از نظر متن، دارای اشکال هستند. از نظر سند بیش ترِ این روایات یا بدون سند هستند، یا به صورت مرسل نقل شدهاند یا افراد ضعیف و غالی در سند آنها هستند؛ جز یک روایت که از طریق ابوبصیر رسیده و سند آن موثّق است: أَبِیبَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ. در سند آن روایت، ابوعلی اشعری است که وی، احمدبن ادریس اشعری است که شیخ و نجاشی و علامه، هر سه او را توثیق کردهاند. محمد بن عبدالجبار، اسحاِ بن عمّار ساباطی، ابوبصیر و صفوان نیز هستند که همهٔ اینها توثیق شدهاند. فقط اسحاِ بن عمار را شیخ فرمودهاند: «فطحیّ الا انّهُ ثقه». به لحاظ این شخص این روایت را موثّقه مینامند. امّا سایر روایات سند معتبری ندارد. | ||
از کتابهای شیعه، در اصول کافی، که معتبرترین کتاب روایی شیعه است، دو روایت از این روایات آمده است.<ref>. ر.ک. اصول کافی، کتاب فضل القرآن باب النوادر، حدیث ۲ و ۴.</ref> در بصائر الدرجات، تفسیر عیّاشی، تفسیر فرات و کنزالفوائد نیز برخی از این روایات مشاهده میشود، بحارالانوار نیز تعدادی از این روایات را جمعآوری کرده است.<ref>. ر.ک. بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۰۵; ج۳۵، ص۳۵۶; ج۹۲، ص۱۱۴، ۱۱۵.</ref> | |||
== مخالفان این روایات == | == مخالفان این روایات == | ||
برخی محققان با این گونه روایات مخالفت کرده و معتقدند، اختلاف فاحشی بین این روایات وجود دارد. در روایتی آمده همه آیات قرآن دربارهٔ اهلبیت است. روایت دیگری میگوید: دو سوم قرآن در بارهٔ اهلبیت و شیعیان است. در روایت دیگری یک سوم قرآن را درباره اهلبیت و شیعیان دانسته است. روایت چهارم میگوید: یک چهارم قرآن در بارهٔ اهل بیت است. روایت پنجم میگوید: یک ششم قرآن در بارهٔ اهل بیت است و بالاخره روایتی میگوید: یک چهارم قرآن در حلال، یک چهارم در حرام، یک چهارم در احکام و سنن و یک چهارم در اخبار گذشتگان و آیندگان و آیات مربوط به حلّ و فصل دعاوی است. | |||
مخالفان این روایات معتقدند آشفتگی و اضطرابی که در این روایات وجود دارد و سهم اهلبیت از آیات قرآن را از همه تا هیچ دانسته به هیچوجه قابل پذیرش نیست. همچنین در این روایات، حیثیّت تقسیم یکی است و آن، تعیین بخشی از قرآن است که در مورد اهل بیت نازل شده است. | |||
البته رد این روایات به منزله رد اصل قضیهٔ انطباِق برخی آیات بر اهل بیت(ع) نیست. قبلاً هم گفتیم که این یک امر طبیعی بوده است و قطعاً اهل بیت مصداق اَتَمَ و اَکْمَلَ بسیاری از آیاتی هستند که در بارهٔ ابرار و صالحان و نیکان آمده است. | البته رد این روایات به منزله رد اصل قضیهٔ انطباِق برخی آیات بر اهل بیت(ع) نیست. قبلاً هم گفتیم که این یک امر طبیعی بوده است و قطعاً اهل بیت مصداق اَتَمَ و اَکْمَلَ بسیاری از آیاتی هستند که در بارهٔ ابرار و صالحان و نیکان آمده است. | ||
== موافقان و جمع بین روایات == | == موافقان و جمع بین روایات == |