۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
* در نهجالبلاغه نقل شده که آن حضرت اصحاب خویش را موعظه میفرمود، یکی از خوارج به شگفت آمد و گفت: خدا این کافر بکشد، چقدر میفهمد. مردم برخاستند تا او را بکشند. امام فرمود: رهایش کنید. پاسخ ناسزاگويى، ناسزاست، يا گذشت از گناه.<ref>نهجالبلاغه، کلمات قصار، ۴۲۰، ص۷۳۰.</ref> | * در نهجالبلاغه نقل شده که آن حضرت اصحاب خویش را موعظه میفرمود، یکی از خوارج به شگفت آمد و گفت: خدا این کافر بکشد، چقدر میفهمد. مردم برخاستند تا او را بکشند. امام فرمود: رهایش کنید. پاسخ ناسزاگويى، ناسزاست، يا گذشت از گناه.<ref>نهجالبلاغه، کلمات قصار، ۴۲۰، ص۷۳۰.</ref> | ||
* بعد از پایان یافتن جنگ جمل، زنی به آن حضرت دشنام داد، حضرت با صبر و بزرگواری برخورد کرد و جواب دشنام وی را نداد. | * بعد از پایان یافتن جنگ جمل، زنی به آن حضرت دشنام داد، حضرت با صبر و بزرگواری برخورد کرد و جواب دشنام وی را نداد. «صفیّه زن عبدالله بن خلف، چون علی(ع) را دید فریاد زد: ای علی! ای کشنده خویشان و دوستداران…! خداوند فرزندان تو را یتیم کند. علی(ع) چیزی نفرمود چون علی(ع) از نزد عایشه برگشت مردی از قبیلهٔ ازد به او گفت: به خدا سوگند نباید بگذاریم این ما را دشنام دهد و بر ما چیره شود. علی(ع) از گفته آن مرد خشمگین شد و فرمود خموش! پرده دری مکن! به خانهٔ کسی داخل مشو، هیچ زنی را میازار حتی اگر دشنام دهد و عِرض و ناموس شما را ناسزا گوید. <ref>عزالدین ابناثیر، همان، ج۱۰، ص۸–۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
این مدخل برگرفته شده از کتاب «سیره نظامی امیرالمؤمنین» نوشته «یدالله حاجیزاده» قم مرکز مدیریت حوزههای علمیه، ۱۳۹۲ش. | این مدخل برگرفته شده از کتاب «سیره نظامی امیرالمؤمنین» نوشته «یدالله حاجیزاده» قم مرکز مدیریت حوزههای علمیه، ۱۳۹۲ش. |