automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== تعریف زبان و زبانشناسی == | == تعریف زبان و زبانشناسی == | ||
زبان پدیدهای ایستا (Static) نیست؛ بلکه در بستر جامعه و تاریخ شکل میگیرد و پیشرفت میکند. زبان مقولهای اجتماعی است و ماهیت تاریخی دارد. زبان در پیوند تنگاتنگ با ابعاد دیگر زندگی اجتماعی، چون فرهنگ، دانش و دین است. زبان دارای اعضا و ساختار سازهای، واجی، دستوری، معنایی، ریشهای و … است و تمام این ساختارها، ساختارهای مستقل از هم نیستند، بلکه همانند اعضای بدن انسان هستند که در قالب یک واحد عمل میکنند.<ref> | زبان پدیدهای ایستا (Static) نیست؛ بلکه در بستر جامعه و تاریخ شکل میگیرد و پیشرفت میکند. زبان مقولهای اجتماعی است و ماهیت تاریخی دارد. زبان در پیوند تنگاتنگ با ابعاد دیگر زندگی اجتماعی، چون فرهنگ، دانش و دین است. زبان دارای اعضا و ساختار سازهای، واجی، دستوری، معنایی، ریشهای و … است و تمام این ساختارها، ساختارهای مستقل از هم نیستند، بلکه همانند اعضای بدن انسان هستند که در قالب یک واحد عمل میکنند.<ref>Hayes, Curtis & other, ABC's of Languages & Linguistics،، و چهار گفتار درباره زبان، باطنی، محمد رضا، آگاه، تهران، ۱۳۶۴ش.</ref> | ||
زبان یک مقوله ثابت نیست که در یک دوره پدید آید و به همان شکل بماند. طرز برداشت بسیاری از زبان شناسان کهن در ادبیات عرب این بوده که زبان مقولهای ثابت است. این موضوع با عنوان توقیفی بودن یا اصطلاحی بودن زبان در منابع کهن ادبی و اصول فقه بحث شده است. پیروان نظریه توقیفی بر این باورند که زبان از سوی واضعی مشخص بنا نهاده شده است و به همان شکل به نسلهای بعد منتقل میشود. پیروان نظریه اصطلاحی آن را پدیدهای صرفاً قراردادی میشمرند که تنها تابع قرارداد عمومی مردم و تحولات آن است.<ref>تاج العروس، زبیدی، محمد مرتضی، دارالفکر، بیروت، ۱۹۹۴م، ج۱، ص۵۳–۵۴</ref> افسانه «یعرب بن قحطان» به روشنی طرز برداشت زبانشناسان کهن زبان عربی را بیان میکند. طبق این داستان از او به عنوان واضع زبان عربی یاد میشود و در برخی منابع دیگر هم از واضعان دیگری چون اسماعیل یاد شده است و بسیاری از ادیبان نیز بر این باورند که خدا زبان عربی را بهطور مستقیم وضع کرد و زبانهای دیگر از آن ریشه گرفتند.<ref>ابن منظور، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۸۷؛ زبیدی، ۱۹۹۴، ج۲، ص۲۲۳، ذیل ماده عرب.</ref> | زبان یک مقوله ثابت نیست که در یک دوره پدید آید و به همان شکل بماند. طرز برداشت بسیاری از زبان شناسان کهن در ادبیات عرب این بوده که زبان مقولهای ثابت است. این موضوع با عنوان توقیفی بودن یا اصطلاحی بودن زبان در منابع کهن ادبی و اصول فقه بحث شده است. پیروان نظریه توقیفی بر این باورند که زبان از سوی واضعی مشخص بنا نهاده شده است و به همان شکل به نسلهای بعد منتقل میشود. پیروان نظریه اصطلاحی آن را پدیدهای صرفاً قراردادی میشمرند که تنها تابع قرارداد عمومی مردم و تحولات آن است.<ref>تاج العروس، زبیدی، محمد مرتضی، دارالفکر، بیروت، ۱۹۹۴م، ج۱، ص۵۳–۵۴</ref> افسانه «یعرب بن قحطان» به روشنی طرز برداشت زبانشناسان کهن زبان عربی را بیان میکند. طبق این داستان از او به عنوان واضع زبان عربی یاد میشود و در برخی منابع دیگر هم از واضعان دیگری چون اسماعیل یاد شده است و بسیاری از ادیبان نیز بر این باورند که خدا زبان عربی را بهطور مستقیم وضع کرد و زبانهای دیگر از آن ریشه گرفتند.<ref>ابن منظور، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۸۷؛ زبیدی، ۱۹۹۴، ج۲، ص۲۲۳، ذیل ماده عرب.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
=== مردمشناسی و زبانشناسی === | === مردمشناسی و زبانشناسی === | ||
وایسگربر (د ۱۹۸۵) از زبانشناسان معروف آلمانی است که بهطور خاص بر لزوم تعامل بین زبانشناسی و مردمشناسی تأکید کرد و بنیانگذار مکتب بن در زبانشناسی به شمار میرود. وی متأثر از ویلهلم فن هومبولت (د ۱۸۳۵) است که درباره وحدت زبان و اندیشه مطالعاتی انجام داده است. وایسگربر بر این باور بود که هر زبانی دارای جهانبینی ویژه خود است. متکلمان به هر زبان، صرفاً این گونه نیست که یک زبان را انتخاب و به آن تکلم میکنند، بلکه این زبان در ورای پیشینه خود، نوعی جهانبینی دارد. نوع نگاه فارس زبانها، عرب زبانها و … به جهان، انسان، هستی، خدا، مرگ، زن و … متفاوت است و چون آگاهیها متفاوت است، بهطور طبیعی زبانها نیز گوناگون میشوند. تفاوت زبانها، تنها بر این مبنا نیست که شیوه تلفظها فرق میکنند؛ بلکه اختلاف اصلی زبانها در عمق جهانبینی متکلمان آن ریشه دارد.<ref>سلمانیان؛ برای آگاهی بیشتر: باطنی، ۱۳۷۴ش</ref> وایسگربر از این جهان بینی به روح زبان تعبیر میکند و زبان را در پیوند تنگاتنگ با اندیشه و احساس و زندگی اجتماعی میشمرد. وی در توضیح نظریه خود از چهار مرحله یاد میکند که زبان با عبور از آنها پدید آمده و گسترش مییابد: | وایسگربر (د ۱۹۸۵) از زبانشناسان معروف آلمانی است که بهطور خاص بر لزوم تعامل بین زبانشناسی و مردمشناسی تأکید کرد و بنیانگذار مکتب بن در زبانشناسی به شمار میرود. وی متأثر از ویلهلم فن هومبولت (د ۱۸۳۵) است که درباره وحدت زبان و اندیشه مطالعاتی انجام داده است. وایسگربر بر این باور بود که هر زبانی دارای جهانبینی ویژه خود است. متکلمان به هر زبان، صرفاً این گونه نیست که یک زبان را انتخاب و به آن تکلم میکنند، بلکه این زبان در ورای پیشینه خود، نوعی جهانبینی دارد. نوع نگاه فارس زبانها، عرب زبانها و … به جهان، انسان، هستی، خدا، مرگ، زن و … متفاوت است و چون آگاهیها متفاوت است، بهطور طبیعی زبانها نیز گوناگون میشوند. تفاوت زبانها، تنها بر این مبنا نیست که شیوه تلفظها فرق میکنند؛ بلکه اختلاف اصلی زبانها در عمق جهانبینی متکلمان آن ریشه دارد.<ref>سلمانیان؛ برای آگاهی بیشتر: زبان و تفکر: مجموعه مقالات زبانشناسی، باطنی، ۱۳۷۴ش.</ref> وایسگربر از این جهان بینی به روح زبان تعبیر میکند و زبان را در پیوند تنگاتنگ با اندیشه و احساس و زندگی اجتماعی میشمرد. وی در توضیح نظریه خود از چهار مرحله یاد میکند که زبان با عبور از آنها پدید آمده و گسترش مییابد: | ||
جهان خارج (آنچه هست) ـ روح زبان (آنچه مشترکاً احساس میشود) ـ نظام معنایی (آنچه مشترکاً فهمیده میشود) ـ نظام لفظی (آنچه مشترکاً گفته میشود). | جهان خارج (آنچه هست) ـ روح زبان (آنچه مشترکاً احساس میشود) ـ نظام معنایی (آنچه مشترکاً فهمیده میشود) ـ نظام لفظی (آنچه مشترکاً گفته میشود). | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
۱. '''آواشناسی''': دانش «Phonetics» به مطالعه صورت مادی زبان میپردازد و چگونگی تولید صدا با اندامهای صوتی انسان را مطالعه میکند. دانش مشابه آن در حوزه دانشهای سنتی ما دانش «مخارج الاصوات» است که کاربرد فراوان در علم تجوید دارد. مخارج الاصوات در تجوید تفاوت روشنی با آواشناسی دارد. پیشرفت علوم در بسیاری از زمینهها مانند فیزیولوژی و آناتومی بدن این امکان را در اختیار آواشناسان قرار داد که بتوانند مخارج حروف را به شکل دقیق و علمی، تعیین کنند. آنان برای توصیف هر آوا، آن را به صورت مجموعهای از ویژگیهای مشخص مانند: واکهای، رهش، قدامی، تیغهای و … تجزیه کردهاند که ترکیب آنها سازنده آوای مورد نظر میباشد.<ref>حقشناس، ۱۳۶۹ش؛ هایمن، ۱۳۶۸ش؛ یارمحمدی، ۱۳۶۴ش</ref> مخارج در تجوید بسیار محدود و غیر دقیق توصیف میشوند. از این روی آواشناسی میتواند به ساماندهی و بازسازی دانش تجوید یاری رساند و آموزش قرآن را تا اندازه زیادی آسان، سریع و دقیق سازد. | ۱. '''آواشناسی''': دانش «Phonetics» به مطالعه صورت مادی زبان میپردازد و چگونگی تولید صدا با اندامهای صوتی انسان را مطالعه میکند. دانش مشابه آن در حوزه دانشهای سنتی ما دانش «مخارج الاصوات» است که کاربرد فراوان در علم تجوید دارد. مخارج الاصوات در تجوید تفاوت روشنی با آواشناسی دارد. پیشرفت علوم در بسیاری از زمینهها مانند فیزیولوژی و آناتومی بدن این امکان را در اختیار آواشناسان قرار داد که بتوانند مخارج حروف را به شکل دقیق و علمی، تعیین کنند. آنان برای توصیف هر آوا، آن را به صورت مجموعهای از ویژگیهای مشخص مانند: واکهای، رهش، قدامی، تیغهای و … تجزیه کردهاند که ترکیب آنها سازنده آوای مورد نظر میباشد.<ref>حقشناس، ۱۳۶۹ش؛ هایمن، ۱۳۶۸ش؛ یارمحمدی، ۱۳۶۴ش</ref> مخارج در تجوید بسیار محدود و غیر دقیق توصیف میشوند. از این روی آواشناسی میتواند به ساماندهی و بازسازی دانش تجوید یاری رساند و آموزش قرآن را تا اندازه زیادی آسان، سریع و دقیق سازد. | ||
۲. '''نحوشناسی''': دانش «Syntax» به دستور زبان میپردازد. زبانشناس نحوی در پی استخراج قواعد دستور زبان و تدوین آن به صورت یک نظام است و تلاش پیوسته برای آسان سازی روش یادگیری این قواعد دارد. دانش نحو در زبانشناسی کاملاً جنبه تجربی دارد و پیوسته در حال تغییر است، در حالی که نحو عربی قرنهاست پیشرفتی به خود ندیده است و نظامی را که سیبویه نزدیک به هزار سال پیش در «الکتاب» استخراج نموده، هنوز معتبر میداند و نحو عربی بر همان مبنا استوار است. نظام نحو عربی افزون بر رکود و تحول گریزی، از مشکل جدی دیگری رنج میبرد. بخشهای فراوانی از این دانش نه بر پایه مطالعات تجربی زبان که بر پایه تفکرات انتزاعی در زبان ساخته و تدوین شده است. نحو یک مجموعه نظاممند و امری حقیقی ـ نه اعتباری ـ است. نحو باید کشف و شناسایی شود، نه ساخته و پرداخته. نحوشناسان خود را مکتشف ـ نه مخترع ـ میدانند. دستور هر زبانی درون ساختار آن قرار دارد همه ما ناخودآگاه از دوران نوزادی آن را فراگرفتهایم و بر مبنای آن تکلم میکنیم؛ بدون آن که دقیقاً بدانیم چه کاری انجام میدهیم.<ref>باطنی، | ۲. '''نحوشناسی''': دانش «Syntax» به دستور زبان میپردازد. زبانشناس نحوی در پی استخراج قواعد دستور زبان و تدوین آن به صورت یک نظام است و تلاش پیوسته برای آسان سازی روش یادگیری این قواعد دارد. دانش نحو در زبانشناسی کاملاً جنبه تجربی دارد و پیوسته در حال تغییر است، در حالی که نحو عربی قرنهاست پیشرفتی به خود ندیده است و نظامی را که سیبویه نزدیک به هزار سال پیش در «الکتاب» استخراج نموده، هنوز معتبر میداند و نحو عربی بر همان مبنا استوار است. نظام نحو عربی افزون بر رکود و تحول گریزی، از مشکل جدی دیگری رنج میبرد. بخشهای فراوانی از این دانش نه بر پایه مطالعات تجربی زبان که بر پایه تفکرات انتزاعی در زبان ساخته و تدوین شده است. نحو یک مجموعه نظاممند و امری حقیقی ـ نه اعتباری ـ است. نحو باید کشف و شناسایی شود، نه ساخته و پرداخته. نحوشناسان خود را مکتشف ـ نه مخترع ـ میدانند. دستور هر زبانی درون ساختار آن قرار دارد همه ما ناخودآگاه از دوران نوزادی آن را فراگرفتهایم و بر مبنای آن تکلم میکنیم؛ بدون آن که دقیقاً بدانیم چه کاری انجام میدهیم.<ref>زبان و زبانشناسی، هال، رابرت، محمدرضا باطنی، شرکت سهامی کتابهای جیبی، چاپ اول، تهران، ۱۳۵۰ش.</ref> | ||
آشنایی با نحو در زبانشناسی نوین به پیشرفت و گسترش نحو عربی انجامیده و افزون بر آن در ترجمه قرآن نیز نقش مهمی ایفا کرده است، زیرا یکی از مشکلات ترجمه، شناسایی و تحلیل درست نقش هر کلمه و یافتن معادل دقیق آن در زبان مقصد است. | آشنایی با نحو در زبانشناسی نوین به پیشرفت و گسترش نحو عربی انجامیده و افزون بر آن در ترجمه قرآن نیز نقش مهمی ایفا کرده است، زیرا یکی از مشکلات ترجمه، شناسایی و تحلیل درست نقش هر کلمه و یافتن معادل دقیق آن در زبان مقصد است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
۱. آفرینش و رستاخیز: پژوهشی معنی شناختی در ساخت جهان بینی قرآنی، ماکینو، شینیا، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳. | ۱. آفرینش و رستاخیز: پژوهشی معنی شناختی در ساخت جهان بینی قرآنی، ماکینو، شینیا، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳. | ||
۲. آواشناسی، حقشناس، علی محمد، آگاه؛ ۱۳۶۹ش | ۲. آواشناسی، حقشناس، علی محمد، آگاه؛ ۱۳۶۹ش. | ||
۴. تاریخ مختصر زبانشناسی، رابینز، رابرت هنری، علی محمد حقشناس، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۰ش. | ۴. تاریخ مختصر زبانشناسی، رابینز، رابرت هنری، علی محمد حقشناس، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۰ش. | ||
۵. چامسکی و انقلاب زبانشناسی، سازمند، علی حسین و رضا نیلی پور، نشر دانژه، تهران، ۱۳۸۳ش. | ۵. چامسکی و انقلاب زبانشناسی، سازمند، علی حسین و رضا نیلی پور، نشر دانژه، تهران، ۱۳۸۳ش. | ||
۷. خدا و انسان در قرآن، ایزوتسو، توشیهیکو، احمد آرام، شرکت سهامی انتشار، تهران، ۱۳۸۱ش. | ۷. خدا و انسان در قرآن، ایزوتسو، توشیهیکو، احمد آرام، شرکت سهامی انتشار، تهران، ۱۳۸۱ش. | ||
خط ۹۳: | خط ۸۹: | ||
۱۷. زبان و اندیشه، چامسکی، نوآم، کورش صفوی، نشر هرمس، تهران، ۱۳۸۴ش. | ۱۷. زبان و اندیشه، چامسکی، نوآم، کورش صفوی، نشر هرمس، تهران، ۱۳۸۴ش. | ||
۱۸ | ۱۸. | ||
۱۹ | ۱۹. | ||
۲۰. زبانشناسی همگانی، اچسون، جین، حسین وثوقی، سازمان آموزش و انتشارات علوی، تهران، ۱۳۷۰ش. | ۲۰. زبانشناسی همگانی، اچسون، جین، حسین وثوقی، سازمان آموزش و انتشارات علوی، تهران، ۱۳۷۰ش. |