پرش به محتوا

آرزوی مرگ از حضرت فاطمه(س): تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(تکمیل و بارگزاری)
(ابرابزار)
خط ۴: خط ۴:
  |شاخه فرعی۱ = امامت خاصه
  |شاخه فرعی۱ = امامت خاصه
  |شاخه فرعی۲ = حضرت فاطمه(س)
  |شاخه فرعی۲ = حضرت فاطمه(س)
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا طلب مرگ توسط حضرت فاطمه(س)، با دعوت به صبر آن ها يا با اصل صبر منافاتي ندارد؟
آیا طلب مرگ توسط حضرت فاطمه(س)، با دعوت به صبر آن‌ها یا با اصل صبر منافاتی ندارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
حدیث طلب مرگ توسط حضرت زهرا، تنها در کتاب بحار الانوار نقل شده است و علامه مجلسی تأکید می کند که این روایت مدرک قابل اعتمادی ندارد. بر اساس همین حدیث، این مطلب در خلال شعر و در ضمن ملاقات حضرت فاطمه(س) با زنان مدینه، در سوگواری پدر و بیان تیرگی و ظلمت آن دوران بیان شده است.
حدیث طلب مرگ توسط حضرت زهرا، تنها در کتاب بحار الانوار نقل شده است و علامه مجلسی تأکید می‌کند که این روایت مدرک قابل اعتمادی ندارد. بر اساس همین حدیث، این مطلب در خلال شعر و در ضمن ملاقات حضرت فاطمه(س) با زنان مدینه، در سوگواری پدر و بیان تیرگی و ظلمت آن دوران بیان شده است.


برخی از بزرگان در بیان مقام [[صبر]] می فرمایند، صبر به معنای خودداری از شکایت به مخلوق است و بیان شکایت به خدای متعال و اظهار ضعف به [[خدا]] با صبر منافاتی ندارد چنانکه در قرآن، حضرت ایوب و یعقوب - علیهم السلام- این شکایت را به خداوند عرضه داشته اند. علاوه بر این صبر در مواردی که امر به دفاع و عدم تحمل مصیبت شده است، مانند ظلمی که از طرف کسی بر انسان وارد شده است، جایز نیست و صبر و انفعال مذموم و قبیح می باشد. بر این اساس اگر دعای حضرت فاطمه(س)، صحیح باشد، اولا ایشان شکایت خویش را به خدای متعال عرضه داشته است و ثانیا برای دفاع از ولایت، بوده است.
برخی از بزرگان در بیان مقام [[صبر]] می‌فرمایند، صبر به معنای خودداری از شکایت به مخلوق است و بیان شکایت به خدای متعال و اظهار ضعف به[[خدا]] با صبر منافاتی ندارد چنان‌که در قرآن، حضرت ایوب و یعقوب - علیهم السلام- این شکایت را به خداوند عرضه داشته‌اند. علاوه بر این صبر در مواردی که امر به دفاع و عدم تحمل مصیبت شده است، مانند ظلمی که از طرف کسی بر انسان وارد شده است، جایز نیست و صبر و انفعال مذموم و قبیح می‌باشد. بر این اساس اگر دعای حضرت فاطمه(س)، صحیح باشد، اولا ایشان شکایت خویش را به خدای متعال عرضه داشته است و ثانیاً برای دفاع از ولایت، بوده است.
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==سند حدیث طلب مرگ توسط فاطمه زهرا(س)==
تنها منبعی كه در آن به نقل از [[حضرت فاطمه(س)]] جمله «يا الهي عجل وفاتي سريعاً» وجود دارد، [[كتاب بحارالانوار]] است كه مرحوم [[علامه مجلسي]] نيز قبل از ذكر خبر تأكيد مي‌كنند كه اين روایت، مدرك قابل اعتمادي ندارد.


==طلب مرگ در شعر==
== سند حدیث طلب مرگ توسط فاطمه زهرا(س) ==
بر اساس همين روايت اين جمله، يك مصرع از يك شعر است كه حضرت صديقه طاهره ـ سلام الله عليها ـ آن را در ضمن سخنان خويش در جمع زنان [[مدينه]] ايراد فرموده‌اند و شعر غالبا همراه با مبالغه و براي بيان شدت مصيبت حضرت می باشد.
تنها منبعی که در آن به نقل از [[حضرت فاطمه(س)]] جمله «یا الهی عجل وفاتی سریعاً» وجود دارد، [[کتاب بحارالانوار]] است که مرحوم [[علامه مجلسی]] نیز قبل از ذکر خبر تأکید می‌کنند که این روایت، مدرک قابل اعتمادی ندارد.


نکته مهم تر این است که این اشعار در مصيبت حضرت رسول(ص) مي‌باشد و حضرت زهرا ـ سلام الله عليه ـ پس از آنكه مي‌فرمايند: اي پدر اگر منبرت را مي‌ديدي مشاهده مي‌كردي كه بر بالاي آن تيرگي و ظلمت جانشين نور شده است، سپس اين بيت را ذكر مي‌كنند: «يا الهي عجل وفاتي سريعاً فلقد تنغّصٍت الحياه يا مولائي» اي خداي من مرگ مرا سريعتر برسان چرا كه اي مولاي من زندگي‌ام به تيرگي گراييده است.» حضرت فاطمه(س) با اين دو جمله هدفي بالاتر از ذكر مصيبت دارند و آن مبارزه با بنايي است كه در [[سقيفه]] پي‌ريزي شده بود.<ref>ر.ك: مجلسي، محمد تقي، بحارالانوار، بيروت، داراحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۷۴، باب۷، ح۱۵.</ref>
== طلب مرگ در شعر ==
بر اساس همین روایت این جمله، یک مصرع از یک شعر است که حضرت صدیقه طاهره ـ سلام الله علیها ـ آن را در ضمن سخنان خویش در جمع زنان [[مدینه]] ایراد فرموده‌اند و شعر غالباً همراه با مبالغه و برای بیان شدت مصیبت حضرت می‌باشد.


==صبر در دیدگاه بزرگان==
نکته مهم‌تر این است که این اشعار در مصیبت حضرت رسول(ص) می‌باشد و حضرت زهرا ـ سلام الله علیه ـ پس از آنکه می‌فرمایند: ای پدر اگر منبرت را می‌دیدی مشاهده می‌کردی که بر بالای آن تیرگی و ظلمت جانشین نور شده است، سپس این بیت را ذکر می‌کنند: «یا الهی عجل وفاتی سریعاً فلقد تنغّصٍت الحیاه یا مولائی» ای خدای من مرگ مرا سریعتر برسان چرا که ای مولای من زندگی‌ام به تیرگی گراییده است.» حضرت فاطمه(س) با این دو جمله هدفی بالاتر از ذکر مصیبت دارند و آن مبارزه با بنایی است که در [[سقیفه]] پی‌ریزی شده بود.<ref>ر. ک. مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۷۴، باب۷، ح۱۵.</ref>
[[امام خميني]] مقامات [[ائمه(ع)]] و [[انبياء]] را بالاتر از صبر مي‌داند و توصيه و توصيف به صبر را جزو مقامات بشر می داند، ایشان می فرماید: آنچه درباره ائمه(ع) آمده است، يا صبر بر آلام جسماني است كه به مقتضاي طبع بشري باعث تأثر مي‌شود و يا صبر بر فراق محبوب است كه از مقامات محبين مي‌باشد و سپس به نقل از عبد الرزاق كاشاني مي‌فرمايد: منظور از صبر خودداري از شكايت به مخلوق است و الّا شكايت به حق تعالي و اظهار جزع در درگاه خداوند با صبر منافاتی ندارد، چنانكه [[حضرت ايوب]] به [[خداوند]] شكايت كرده است كه: {{قرآن|اني مسني الشيطان بنصب و عذاب}} ـ (ص/۴۱) كه خدايا شيطان مرا گرفتار سختی و درد كرده است، يا [[حضرت يعقوب]] كه مي‌گويند: {{قرآن|انما اشكو بثّي و حزني الي الله}} (يوسف/۸۶) يعني من شكايت حزن و اندوه خود را فقط به خدا ميبرم. از سيره انبياء عظام و ائمه معصومين(ع) نيز چنين ظاهر مي‌شود كه با آنكه مقامات آن ها بالاتر از صبر از رضاء و تسليم بوده است با اينحال از دعا و عجز و تضرع خودداري نمي‌كردند و اين مخالف مقامات روحانيه نيست.<ref>موسوي خميني، سيد روح الله، چهل حديث، تهران، مركز نشر فرهنگي رجاء، چاپ سوم، ۱۳۶۸، ص۲۲۲-۲۲۳، ح۱۶.</ref>


[[علامه طباطبايي]] فرموده است، صبر در مصيبت هايي خوب و حسن است كه امر به دفاع و امتناع از تحمل مصيبت ها نشده باشد، مانند ظلمي كه در حق آبرو و جان انسان ها بشود كه در اين موارد صبر جايز نيست و مقاومت در برابر اين امور لازم است پس آنچه كه برابر آن بايد صبر كرد مصيبتهاي طبيعي مثل مرگ و مرض و غيره مي‌باشد.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، مطبوعاتي اسماعيليان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱۹، ص۳۰۴.</ref>  
== صبر در دیدگاه بزرگان ==
[[امام خمینی]] مقامات [[ائمه(ع)]] و [[انبیاء]] را بالاتر از صبر می‌داند و توصیه و توصیف به صبر را جزو مقامات بشر می‌داند، ایشان می‌فرماید: آنچه درباره ائمه(ع) آمده است، یا صبر بر آلام جسمانی است که به مقتضای طبع بشری باعث تأثر می‌شود یا صبر بر فراق محبوب است که از مقامات محبین می‌باشد و سپس به نقل از عبد الرزاق کاشانی می‌فرماید: منظور از صبر خودداری از شکایت به مخلوق است و الّا شکایت به حق تعالی و اظهار جزع در درگاه خداوند با صبر منافاتی ندارد، چنان‌که [[حضرت ایوب]] به[[خداوند]] شکایت کرده است که: {{قرآن|انی مسنی الشیطان بنصب و عذاب}} ـ (ص/۴۱) که خدایا شیطان مرا گرفتار سختی و درد کرده است، یا [[حضرت یعقوب]] که می‌گویند: {{قرآن|انما اشکو بثّی و حزنی الی الله}} (یوسف/۸۶) یعنی من شکایت حزن و اندوه خود را فقط به خدا می‌برم. از سیره انبیاء عظام و ائمه معصومین(ع) نیز چنین ظاهر می‌شود که با آنکه مقامات آن‌ها بالاتر از صبر از رضاء و تسلیم بوده است با اینحال از دعا و عجز و تضرع خودداری نمی‌کردند و این مخالف مقامات روحانیه نیست.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ سوم، ۱۳۶۸، ص۲۲۲–۲۲۳، ح۱۶.</ref>
 
[[علامه طباطبایی]] فرموده است، صبر در مصیبت‌هایی خوب و حسن است که امر به دفاع و امتناع از تحمل مصیبت‌ها نشده باشد، مانند ظلمی که در حق آبرو و جان انسان‌ها بشود که در این موارد صبر جایز نیست و مقاومت در برابر این امور لازم است پس آنچه که برابر آن باید صبر کرد مصیبتهای طبیعی مثل مرگ و مرض و غیره می‌باشد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱۹، ص۳۰۴.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۳۶: خط ۳۷:
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت = الف
  | کیفیت = الف
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
automoderated
۱٬۲۷۴

ویرایش