automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|فاطمی}} | {{درگاه|فاطمی}} | ||
روایتی وجود دارد که حضرت فاطمه زهرا(س) از همسرش طلب وعده غذایی روز را میکند و پس از این درخواست استغفار میکند. علمای علم رجال این روایت را از نظر سند و محتوا باطل دانستند. اما نفسِ استغفار کاری خلاف مقام حضرت زهرا(س) نیست و عبادتی است که سبب علو مقام معنوی میشود و در قرآن هم خداوند به پیامبر(ص) امر به استغفار میکند. | روایتی وجود دارد که حضرت فاطمه زهرا(س) از همسرش امام علی(ع) طلب وعده غذایی روز را میکند و پس از این درخواست استغفار میکند. علمای علم رجال این روایت را از نظر سند و محتوا باطل دانستند. اما نفسِ استغفار کاری خلاف مقام حضرت زهرا(س) نیست و عبادتی است که سبب علو مقام معنوی میشود و در قرآن هم خداوند به پیامبر(ص) امر به استغفار میکند. | ||
== روایت == | == روایت == | ||
در روایت است که روزی [[امام علی(ع)]] باغ خود را به۱۲ هزار درهم میفروشد و همه پول را بین فقرا و تهیدستان تقسیم میکند و به منزل بازمیگردد. وقتی حضرت فاطمه ایشان را میبیند می فرماید: غذای امروز ما چه شد؟ حضرت علی برای آوردن غذا به بیرون میروند، ولی حضرت فاطمه استغفار میکنند: «فإنّی استغفرالله و لا أعود أبداً»<ref>امالی صدوق مجلس ۷۱ ص۳۷۹ حدیث ۱۰؛ بحار الانوار ج۴۱ ص۴۶ باب ۱۰۳ خبر الناقه؛ مناقب ابن شهر آشوب ج۲ ص۷۹؛ لآلی الاخبار ج۳ ص۲۶؛ حلیه الابرار ج۲ ص۲۷۶ حدیث ۱</ref> | در روایت است که روزی [[امام علی(ع)]] باغ خود را به۱۲ هزار درهم میفروشد و همه پول را بین فقرا و تهیدستان تقسیم میکند و به منزل بازمیگردد. وقتی حضرت فاطمه ایشان را میبیند می فرماید: غذای امروز ما چه شد؟ حضرت علی(ع) برای آوردن غذا به بیرون میروند، ولی حضرت فاطمه استغفار میکنند: «فإنّی استغفرالله و لا أعود أبداً»<ref>امالی صدوق مجلس ۷۱ ص۳۷۹ حدیث ۱۰؛ بحار الانوار ج۴۱ ص۴۶ باب ۱۰۳ خبر الناقه؛ مناقب ابن شهر آشوب ج۲ ص۷۹؛ لآلی الاخبار ج۳ ص۲۶؛ حلیه الابرار ج۲ ص۲۷۶ حدیث ۱</ref> | ||
[[شیخ صدوق]] در کتاب «الامالی» سند را اینگونه آورده است: حدثنا أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی (رحمه الله)، قال: حدثنا عمرابن سهل بن إسماعیل الدینوری، قال: حدثنا زید بن إسماعیل الصائغ، قال: حدثنا معاویه بن هشام، عن سفیان، عن عبد الملک بن عمیر، عن خالد بن | [[شیخ صدوق]] در کتاب «الامالی» سند را اینگونه آورده است: حدثنا أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی (رحمه الله)، قال: حدثنا عمرابن سهل بن إسماعیل الدینوری، قال: حدثنا زید بن إسماعیل الصائغ، قال: حدثنا معاویه بن هشام، عن سفیان، عن عبد الملک بن عمیر، عن خالد بن ربعی.<ref>شیخ صدوق، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ ش، ص۴۶۷.</ref> | ||
در این سند به جز «احمد بن زیاد بن جعفر» که از اساتید و مشایخ شیخ صدوق و مورد ثقه و اطمینان هست<ref>علی النمازی الشاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، طهران، ابن المؤلف، چاپ اول، محرم الحرام ۱۴۱۵، ج۱، ص۳۱۸.</ref> و نیز «سفیان» که بدون مشخصه آورده شده و نمیدانیم چه کسی است، بقیه راویان به جز «عبد الملک بن عمیر» در کتب رجال شیعه یادی از آنان نشده است. صاحب کتاب «مستدرکات علم رجال الحدیث» با تعبیر «لم یذکروه» از آنان یاد کرده است.<ref>همان، ج۶، ص۹۳؛ ج۳، ص۴۶۱؛ ج۷، ص۴۵۰؛ ج۳، ص۳۰۶–۳۰۷.</ref> بنابراین به جز | در این سند به جز «احمد بن زیاد بن جعفر» که از اساتید و مشایخ شیخ صدوق و مورد ثقه و اطمینان هست<ref>علی النمازی الشاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، طهران، ابن المؤلف، چاپ اول، محرم الحرام ۱۴۱۵، ج۱، ص۳۱۸.</ref> و نیز «سفیان» که بدون مشخصه آورده شده و نمیدانیم چه کسی است، بقیه راویان به جز «عبد الملک بن عمیر» در کتب رجال شیعه یادی از آنان نشده است. صاحب کتاب «مستدرکات علم رجال الحدیث» با تعبیر «لم یذکروه» از آنان یاد کرده است.<ref>همان، ج۶، ص۹۳؛ ج۳، ص۴۶۱؛ ج۷، ص۴۵۰؛ ج۳، ص۳۰۶–۳۰۷.</ref> بنابراین به جز استادِ شیخ صدوق بقیه راویان مورد ثقه و اطمینان نیستند و حدیث هم از درجه اعتبار ساقط است. | ||
== بررسی روایت == | == بررسی روایت == | ||
از مواردی که این | از مواردی که محتوای این روایت را با تردید و چالش روبرو میسازد، این است که در تاریخ عصر نبوی (ص) به جز رساندن پیام برائت از مشرکین و فتح مکه مورد نداریم که امیرمومنان آن هم برای انجام برخی از کارهایش<ref>«إن أمیر المؤمنین ع دخل مکه فی بعض حوائجه « شیخ صدوق، پیشین، ص۴۶۷</ref> به مکه آمده باشد و چند روز هم مانده باشد! ونیز در آن ایام که مکه پر از مشرکین بوده این فقیر موحد چه کسی بوده که اینگونه بر خداوند ابراز نیاز میکند آن هم با، واسطه قرار دادن محمد وآل محمد؟! (در صورتی که هنوز بسیاری از معارف دینی روشن نشده بود) | ||
در آن ایام | در آن ایام حضرت علی(ع) که به مدینه مهاجرت کرده بود چگونه صاحب باغ شده بود و نیز در تاریخ به جز فدک، باغی برای رسول خدا (ص) مشاهده نشده است. | ||
همچنین با توجه به دیگر احادیث، اینگونه برخورد با مقام حضرت فاطمه (ع) سازگار نیست. از جمله آن احادیث: امام صادق | همچنین با توجه به دیگر احادیث، اینگونه برخورد با مقام حضرت فاطمه (ع) سازگار نیست. از جمله آن احادیث: امام صادق(ع) فرمودند: اگر امیرمومنان نبود که با فاطمه ازدواج کند، از زمان حضرت آدم تا روز قیامت، در روی زمین کسی یافت نمیشد که شایستگی همسری با فاطمه را داشته باشد.<ref>شیخ صدوق، پیشین، ص۵۹۲.</ref> [[امام صادق(ع)]] فرمودند: علی و فاطمه دو دریای عمیقاند که هیچیک بر دیگری ستم نکرده و از حد خود نمیگذرد.<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، تحقیق: طیّب موسوی جزائری، دار الکتاب، قم، ۱۴۰۴ ق، چاپ سوم، ج۲، ص۳۴۴.</ref> | ||
بر اساس روایات فراوان از طرق شیعه و سنی، حضرت فاطمه (س) مصداق آیه {{قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا|ترجمه=و به [پاس] دوستى [خدا]، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مىدادند.|سوره=انسان|آیه=۸}} است که برای رضای خدا سه روز پی در پی افطاری خود را به فقیر و اسیر و یتیم دادند و با آب، روزه را افطار کردند.<ref>علامه امینی، الغدیر، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۶ ق، چاپ اول، ج۳، ص۱۵۵–۱۶۰.</ref> | |||
بر اساس روایات فراوان از طرق شیعه و سنی، حضرت فاطمه (س) مصداق آیه {{قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا|ترجمه= | |||
== مفهوم استغفار == | == مفهوم استغفار == | ||
استغفار یک عبادت است و مفهومی است که بازگشت انسان به خداوند را | استغفار یک عبادت است و مفهومی است که بازگشت انسان به خداوند را میرساند و انسانها در جایگاههای مختلف نسبت به تکالیف و رفتار خود، استغفار میکنند و این منافاتی با مقام عصمت معصومان ندارد و به درجات معنوی آنها میافزاید. | ||
از آیه ۱۹ [[سوره محمد]] و آیه ۵۵ [[سوره غافر]] استفاده شده است که استغفار عبادتی است که خداوند به پیامبر هم امر کرده است که استغفار کند. چنانکه در روایت هم آمده است: «الاستغفار و قول لا اله الا الله، خیر العباده؛ بهترین علم، توحید، و بهترین عبادت، استغفار است».<ref>شیخ کلینی، الکافی، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۲ ش، چاپ: دوم، ج۲، ص۵۰۵.</ref> و «الاستغفار درجه العلیین؛ استغفار درجه بلند پایگان است». | از آیه ۱۹ [[سوره محمد]] و آیه ۵۵ [[سوره غافر]] استفاده شده است که استغفار عبادتی است که خداوند به پیامبر هم امر کرده است که استغفار کند. چنانکه در روایت هم آمده است: «الاستغفار و قول لا اله الا الله، خیر العباده؛ بهترین علم، توحید، و بهترین عبادت، استغفار است».<ref>شیخ کلینی، الکافی، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۲ ش، چاپ: دوم، ج۲، ص۵۰۵.</ref> و «الاستغفار درجه العلیین؛ استغفار درجه بلند پایگان است». |