automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
اصطلاح [[خلفای راشدین]]، به دوره حکومت سه فرد اول از حاکمان [[مسلمان]] پس از پیامبر(ص) و دوره خلافت پنج ساله [[امیرالمؤمنین]] گفته میشود. ۲۵ سال از [[امامت]] امام علی(ع) در دوران سه خلیفه اول سپری شد، اگر چه امام در این دوره از مصدر قدرت بر کنار بود، اما برای حفظ [[اسلام]] و جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان فعالیتهای مهمی انجام داد. امام در این دوران، در امور مختلف به خلفا [[مشورت]] میداد، احکام اسلام را به شیوه صحیح تبیین مینمود و به مقابله با انحرافات میپرداخت. افراد زیادی در این دوره به شاگردی امام پرداختند که از چهرههای سرشناس مکتب [[تشیع]] به شمار میآیند. | اصطلاح [[خلفای راشدین]]، به دوره حکومت سه فرد اول از حاکمان [[مسلمان]] پس از پیامبر(ص) و دوره خلافت پنج ساله [[امیرالمؤمنین]] گفته میشود. ۲۵ سال از [[امامت]] امام علی(ع) در دوران سه خلیفه اول سپری شد، اگر چه امام در این دوره از مصدر قدرت بر کنار بود، اما برای حفظ [[اسلام]] و جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان فعالیتهای مهمی انجام داد. امام در این دوران، در امور مختلف به خلفا [[مشورت]] میداد، احکام اسلام را به شیوه صحیح تبیین مینمود و به مقابله با انحرافات میپرداخت. افراد زیادی در این دوره به شاگردی امام پرداختند که از چهرههای سرشناس مکتب [[تشیع]] به شمار میآیند. | ||
==جلوگیری از تفرقه بین مسلمانان بعد از پیامبر(ص) == | |||
امیرالمؤمنین در راستای انجام وظایف الهی خود، حفظ دین، ارکان و اصول اسلام را به همه امور مقدم میدانست. امام از اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیری کرده و برای حفظ اسلام که اساسیترین آرمان نبوی است، هزینه سنگینی را متحمل شد چنانکه خودش این دوره را تلخترین دوره حیاتش نامید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷؛ شیخ مفید، الجمل، گنگره بزرگداشت، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۱–۱۷۲.</ref> | امیرالمؤمنین در راستای انجام وظایف الهی خود، حفظ دین، ارکان و اصول اسلام را به همه امور مقدم میدانست. امام از اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیری کرده و برای حفظ اسلام که اساسیترین آرمان نبوی است، هزینه سنگینی را متحمل شد چنانکه خودش این دوره را تلخترین دوره حیاتش نامید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷؛ شیخ مفید، الجمل، گنگره بزرگداشت، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۱–۱۷۲.</ref> | ||
==مشورت دادن به خلفا== | |||
امام بعد از غصب خلافت توسط خلفا، از ایشان دوری نکرد و برای پیشبرد اهداف اسلام، همواره در کنار خلفا بوده و به ایشان در مسائل فقهی، قضائی، اجتماعی و سیاسی مشورت می داد. در منابع تاریخ شیعه و [[اهل سنت]]، به نمونه های زیادی از مشاورههای امام(ع) به خلفا اشاره شده است. | امام بعد از غصب خلافت توسط خلفا، از ایشان دوری نکرد و برای پیشبرد اهداف اسلام، همواره در کنار خلفا بوده و به ایشان در مسائل فقهی، قضائی، اجتماعی و سیاسی مشورت می داد. در منابع تاریخ شیعه و [[اهل سنت]]، به نمونه های زیادی از مشاورههای امام(ع) به خلفا اشاره شده است. | ||
== تبیین صحیح احکام اسلام و مقابله با انحرافات == | |||
در راستای امامت، امام به تبیین احکام درست اسلام با عمل و نظر پرداخت و هرگز در این مسیر الهی کوتاهی نکرد. دعا، مناجاتها و عبادتهای مأثور از ایشان، نمونهای از این فعالیتهاست.<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای کمیل، سید بن طاووس اقبال الاعمال، مناجات عشر.</ref> | در راستای امامت، امام به تبیین احکام درست اسلام با عمل و نظر پرداخت و هرگز در این مسیر الهی کوتاهی نکرد. دعا، مناجاتها و عبادتهای مأثور از ایشان، نمونهای از این فعالیتهاست.<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای کمیل، سید بن طاووس اقبال الاعمال، مناجات عشر.</ref> | ||
مردی در زمان خلافت [[ابوبکر]] شراب خورد، و ابوبکر پس از اطلاع از این موضوع، خواست بر او [[حد شرعی]] جاری کند، مرد شراب خوار مدعی شد که به حرمت شراب آگاهی نداشته است. ابوبکر در حکم این مسئله گیر کرد که اقامه حدود نماید یا ترک کند. به برخی از مشاوران خود گفت از علی(ع) حکم را سؤال کنید، از امام سؤال کردند و ایشان فرمود اگر دو شاهد از مهاجر و انصار که مورد اطمینان هستند، به حضورش در میان مسلمانان شهادت بدهند حد را درباره او جاری کن در غیر این صورت از او بخواه [[توبه]] کند، ابوبکر بر اساس حکم امام(ع) مرد را پس از عدم شهادت توبه داد و آزاد کرد.<ref>علامه حلی، کشف الیقین، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۴۱۱ق، ص۶۸.</ref> | مردی در زمان خلافت [[ابوبکر]] شراب خورد، و ابوبکر پس از اطلاع از این موضوع، خواست بر او [[حد شرعی]] جاری کند، مرد شراب خوار مدعی شد که به حرمت شراب آگاهی نداشته است. ابوبکر در حکم این مسئله گیر کرد که اقامه حدود نماید یا ترک کند. به برخی از مشاوران خود گفت از علی(ع) حکم را سؤال کنید، از امام سؤال کردند و ایشان فرمود اگر دو شاهد از مهاجر و انصار که مورد اطمینان هستند، به حضورش در میان مسلمانان شهادت بدهند حد را درباره او جاری کن در غیر این صورت از او بخواه [[توبه]] کند، ابوبکر بر اساس حکم امام(ع) مرد را پس از عدم شهادت توبه داد و آزاد کرد.<ref>علامه حلی، کشف الیقین، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۴۱۱ق، ص۶۸.</ref> | ||
==دفاع از اسلام در مقابل اهل کتاب == | |||
در روایتی نقل شده، بعضی از بزرگان و علمای یهود، نزد ابوبکر آمدند و از او پرسیدند آیا تو جانشین پیامبری در بین این امت؟ جواب داد، بلی! گفتند ما در [[تورات]] خواندهایم جانشینان انبیاء دانشمندترین و داناترین مردمان روزگار خود هستند؛ چند سؤال از تو داریم، آنها را پاسخ بده! آیا خداوند در آسمان است یا زمین، ابوبکر پاسخ داد [[خداوند]] در آسمان بر کرسی (تخت) است؛ عالم یهود جواب داد، پس زمین از خداوند خالی است و در برخی از مکانها خدا هست و در بعضی نیست! ابوبکر از این سخن و نتیجه کلام خود که او گرفته بود به خشم آمده و گفت این سخن زنادقه است از من دور شو و گرنه میکشمت؛ روحانی یهودی با تعجب برگشت در حالی که دین اسلام را مسخره میکرد، امیرالمؤمنین با او مواجه شده و فرمود ای یهودی به سؤال تو آگاه شدم که بدون پاسخ برگشتی، پاسخ ما به سؤال شما این است که خداوند منزه از مکان است، در هر جا وجود دارد او به وجود آورنده مکان هاست، بزرگتر از این است که در مکان قرار گیرد اکنون من برای شما از تورات به گفتارم دلیل میآورم. [[موسی(ع)]] نشسته بود، ملکی از مشرق آمد، موسی پرسید از کجا آمدی، جواب داد از پیش خداوند سپس ملکی از مغرب آمد؛ موسی پرسید از کجا آمدی، پاسخ داد از جانب خداوند، ملکی دیگر آمد، گفت از آسمان هفتم از پیش خداوند آمدم، ملکی آمد و گفت از زمین هفتم از پیش خدا آمدم، سپس موسی فرمود: منزه است پروردگاری که هیچ مکانی از وجودش خالی نیست یهودی گفت. شهادت میدهم که این سخنت حق است و تو سزاوارتری به مقام جانشینی پیامبرت از کسی که بر آن تکیه زده است.<ref>شیخ مفید، همان، ج۱، ص۲۰۲؛ طبرسی، الاحتجاج، مشهد، مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۹.</ref> | در روایتی نقل شده، بعضی از بزرگان و علمای یهود، نزد ابوبکر آمدند و از او پرسیدند آیا تو جانشین پیامبری در بین این امت؟ جواب داد، بلی! گفتند ما در [[تورات]] خواندهایم جانشینان انبیاء دانشمندترین و داناترین مردمان روزگار خود هستند؛ چند سؤال از تو داریم، آنها را پاسخ بده! آیا خداوند در آسمان است یا زمین، ابوبکر پاسخ داد [[خداوند]] در آسمان بر کرسی (تخت) است؛ عالم یهود جواب داد، پس زمین از خداوند خالی است و در برخی از مکانها خدا هست و در بعضی نیست! ابوبکر از این سخن و نتیجه کلام خود که او گرفته بود به خشم آمده و گفت این سخن زنادقه است از من دور شو و گرنه میکشمت؛ روحانی یهودی با تعجب برگشت در حالی که دین اسلام را مسخره میکرد، امیرالمؤمنین با او مواجه شده و فرمود ای یهودی به سؤال تو آگاه شدم که بدون پاسخ برگشتی، پاسخ ما به سؤال شما این است که خداوند منزه از مکان است، در هر جا وجود دارد او به وجود آورنده مکان هاست، بزرگتر از این است که در مکان قرار گیرد اکنون من برای شما از تورات به گفتارم دلیل میآورم. [[موسی(ع)]] نشسته بود، ملکی از مشرق آمد، موسی پرسید از کجا آمدی، جواب داد از پیش خداوند سپس ملکی از مغرب آمد؛ موسی پرسید از کجا آمدی، پاسخ داد از جانب خداوند، ملکی دیگر آمد، گفت از آسمان هفتم از پیش خداوند آمدم، ملکی آمد و گفت از زمین هفتم از پیش خدا آمدم، سپس موسی فرمود: منزه است پروردگاری که هیچ مکانی از وجودش خالی نیست یهودی گفت. شهادت میدهم که این سخنت حق است و تو سزاوارتری به مقام جانشینی پیامبرت از کسی که بر آن تکیه زده است.<ref>شیخ مفید، همان، ج۱، ص۲۰۲؛ طبرسی، الاحتجاج، مشهد، مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۹.</ref> | ||
==تربیت شاگرد == | |||
آن حضرت در عرصههای مختلف به تربیت شاگرد پرداخت و از میان صحابه نخبگانی تربیت کرد تا سیره نبوی از بین نرفته و استمرار یابد. مالک ابن تیهان، [[خزیمه بن ثابت]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[صعصعه بن سوحان]]،<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۲۴، ص۷۹.</ref> [[محمد بن ابی بکر]] و… برخی از تربیت یافتگان امام علی(ع) بودهاند. | آن حضرت در عرصههای مختلف به تربیت شاگرد پرداخت و از میان صحابه نخبگانی تربیت کرد تا سیره نبوی از بین نرفته و استمرار یابد. مالک ابن تیهان، [[خزیمه بن ثابت]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[صعصعه بن سوحان]]،<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۲۴، ص۷۹.</ref> [[محمد بن ابی بکر]] و… برخی از تربیت یافتگان امام علی(ع) بودهاند. | ||