automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== معنای قلب == | |||
قلب در لغت دارای معانی مختلفی از جمله عقل و فهم است، «این ذهب قلبُک؟ قلبت کجاست و کجا رفت؟» یعنی «اینَ ذهَبَ عَقلُکَ؟ عقل و فهمت کجا رفت؟»<ref>ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۱۱، ص۲۷۱.</ref> و در قرآن به معناهای مختلف آمده است از جمله: | قلب در لغت دارای معانی مختلفی از جمله عقل و فهم است، «این ذهب قلبُک؟ قلبت کجاست و کجا رفت؟» یعنی «اینَ ذهَبَ عَقلُکَ؟ عقل و فهمت کجا رفت؟»<ref>ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۱۱، ص۲۷۱.</ref> و در قرآن به معناهای مختلف آمده است از جمله: | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
۲. روح و جان {{قرآن|وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِر…}} هنگامی که چشمها از وحشت فرو مانده و جانها به لب رسیده بود.<ref>احزاب/ ۱۰.</ref> | ۲. روح و جان {{قرآن|وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِر…}} هنگامی که چشمها از وحشت فرو مانده و جانها به لب رسیده بود.<ref>احزاب/ ۱۰.</ref> | ||
۳. مرکز عواطف سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا | ۳. مرکز عواطف {{قرآن|سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْب}} «..» بزودی در دلهای کافران ترس ایجاد میکنم.»<ref>انفال/۱۲.</ref> از آنجا که قلب با پسوند رعب همراه است و رعب و ترس مربوط به عواطف و احساسات آدمی است نه ادراکات او، قلب در آیه به معنای مرکز عواطف میباشد. امّا با توجّه به اینکه مرکز اصلی ادراکات و عواطف همگی روان و روح آدمی است. ولی تظاهرات و عکس العملهای جسمی آنها متفاوت است عکس العمل درک و فهم، نخستین بار در دستگاه مغز آشکار میشود، ولی عکسالعمل مسائل عاطفی از قبیل محبت شادی و غم در قلب انسان ظاهر میشود نتیجه این که در قرآن مسائل عاطفی به قلب (همین عضو مخصوص) و مسائل عقلی به قلب (به معنی عقل و مغز) نسبت داده شده و اگر از روح و جان و عقل انسانی به قلب تعبیر شده است علّت آن است که همانطور که قلب صنوبری که در بخش چپ سینه قرار دارد نقش مهمی در حیات و بقای انسان دارد روح و جان و عقل آدمی هم دارد بلکه بالاتر آن را دارا است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴هـ ش، ج۱، ص۸۹–۸۸.</ref> و کوتاه سخن آنکه ریشه این لغت (قلب) در اصل به معنی تفسیر و تحول است و از آنجا که فکر و عقل انسان دائماً در حال دگرگونی است به آن قلب گفته شده است<ref>همان، ج۲۲، ص۲۸۵ و ۲۸۴.</ref> | ||
بنابراین قلب در اصطلاح قرآن به معنی «روح و عقل» است و قلب سلیم به روح پاک و سالمی گفته میشود که از هرگونه شرک و شک فساد خالی است و واژه سلیم که از ماده سلامت است مفهوم روشنی دارد یعنی قلبی که از هرگونه بیماری و انحراف اخلاقی و اعتقادی دور باشد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۵، ص۲۷۴ و ۲۷۳ و ج۱۹، ص۹۷.</ref> | بنابراین قلب در اصطلاح قرآن به معنی «روح و عقل» است و قلب سلیم به روح پاک و سالمی گفته میشود که از هرگونه شرک و شک فساد خالی است و واژه سلیم که از ماده سلامت است مفهوم روشنی دارد یعنی قلبی که از هرگونه بیماری و انحراف اخلاقی و اعتقادی دور باشد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۵، ص۲۷۴ و ۲۷۳ و ج۱۹، ص۹۷.</ref> | ||
== قلب سلیم و منیب == | |||
قرآن کریم میفرماید: {{قرآن|وَ لا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ}}<nowiki> و روزی که (مردم) برانگیخته میشوند رسوایم مکن. روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمیدهد. مگر کسی که دلی پاک به سوی خدا بیاورد.}}</nowiki><ref>شعراء/ ۸۹–۸۷.</ref> {{قرآن|مَن خَشِیَ اَلَرّحمنَ بِالغَیب وَ جَاء بِقَلّبِ مُنیبِ. اُدخُلو بِسَلمِ ذلِک یَومُ الخُلوُدِ}} آنکه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه کار (باز) آید. به سلامت (و شادکامی) در آن (بهشت) در آیید (که) این روز جاوادنگی است.<ref>ق/ ۳۴ و ۳۳.</ref> | |||
== تقسیم قلب و اهمیت بعضی از نشانههای آن == | == تقسیم قلب و اهمیت بعضی از نشانههای آن == |