automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (←دلیل عذاب قوم ثمود) |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
* نوعاً صاعقههای آسمانی بدون صیحه و صدای هولناک و نیز بدون زلزله نیست؛ چون معمولاً این گونه صاعقهها باعث اهتزاز جو میشود و اهتزاز جوی نیز وقتی به زمین میرسد، باعث لرزیدن زمین شده، ایجاد زلزله میکند. ممکن است گفته شود که وجه تسمیه «صاعقه» به «رجفه» این است که صاعقه باعث تکان خوردن دلها و لرزیدن اندام آدمی است. با این توضیح، توهم تناقض، مرتفع میشود؛ زیرا قوم ثمود با همان صاعقه که سبب لرزیدن دلها تا سرحد مرگ میشود و ترس شدیدی را در دلها میافکند، عذاب شدند و همه مردند. | * نوعاً صاعقههای آسمانی بدون صیحه و صدای هولناک و نیز بدون زلزله نیست؛ چون معمولاً این گونه صاعقهها باعث اهتزاز جو میشود و اهتزاز جوی نیز وقتی به زمین میرسد، باعث لرزیدن زمین شده، ایجاد زلزله میکند. ممکن است گفته شود که وجه تسمیه «صاعقه» به «رجفه» این است که صاعقه باعث تکان خوردن دلها و لرزیدن اندام آدمی است. با این توضیح، توهم تناقض، مرتفع میشود؛ زیرا قوم ثمود با همان صاعقه که سبب لرزیدن دلها تا سرحد مرگ میشود و ترس شدیدی را در دلها میافکند، عذاب شدند و همه مردند. | ||
==نجات یافتگان== | |||
طبق تصریح قرآن کریم همه قوم ثمود هلاک نشدند؛ بلکه خداوند، حضرت صالح و مؤمنان را نجات داد. روش خداوند در سرکوبی ظالمان (همچون داستان نوح نبی ع و …) چنین بوده است که با نجات گروه مؤمنان و حقجویان، تنها معاندان و مخالفان لجوج را به عقوبت دچار میکند. در مواردی که برخی مؤمنان هم جزء هلاک شدهگانند، جایی است که با ترک امر به معروف و نهی از منکر، نسبت به رفتار کافران، بیتفاوت بوده و موجبات تجری آنان را فراهم میکردهاند. | |||
==تقسیم آب== | |||
تقسیم | |||
پس از آنکه ناقه از دل کوه بیرون آمد و حجت خداوند بر قوم ثمود تمام شد، خداوند مقرر کرد تا آب رودخانه یک روز از آن مردم و یک روز از آن ناقه باشد. روزی که آب از آن ناقه بود، مردم از شیر پربرکت او استفاده میکردند و همه را کفایت میکرد. از این رو تقسیم آب میان مردم و شتربچه بیعدالتی نبود؛ بلکه به سود مردم آن دیار بود. علاوه بر اینکه این تقسیمبندی، نوعی امتحان هم برای آن قوم محسوب میشد تا میزان اطاعتپذیری آنها از پیامبرشان سنجیده شود. مردمی که بخواهند با حق مخالفت کنند، تنها دنبال بهانهاند وگرنه تقسیم آب میان آنها و شتربچه، نمیتوانست دلیل موجهی برای کشتن آن ناقه باشد! | پس از آنکه ناقه از دل کوه بیرون آمد و حجت خداوند بر قوم ثمود تمام شد، خداوند مقرر کرد تا آب رودخانه یک روز از آن مردم و یک روز از آن ناقه باشد. روزی که آب از آن ناقه بود، مردم از شیر پربرکت او استفاده میکردند و همه را کفایت میکرد. از این رو تقسیم آب میان مردم و شتربچه بیعدالتی نبود؛ بلکه به سود مردم آن دیار بود. علاوه بر اینکه این تقسیمبندی، نوعی امتحان هم برای آن قوم محسوب میشد تا میزان اطاعتپذیری آنها از پیامبرشان سنجیده شود. مردمی که بخواهند با حق مخالفت کنند، تنها دنبال بهانهاند وگرنه تقسیم آب میان آنها و شتربچه، نمیتوانست دلیل موجهی برای کشتن آن ناقه باشد! | ||