automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (ابرابزار) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | |||
یکی از برکات بزرگ که فقط عیسی مسیح میتواند انجام بدهد و فقط او ادعا کرده است اطمینان از نجات و حیات جاودانگی است. در کتاب مقدس اول یوحنا فصل ۱ آیه ۹ اینطور میخوانیم که: «اما اگر گناهان خود را به او اعتراف نماییم، میتوانیم اطمینان داشته باشیم که او ما را میبخشد و از هر ناراستی پاک میسازد. این کار خدا کاملاً منصفانه و درست است، زیرا عیسی مسیح برای شستن و پاک کردن گناهان ما، جان خود را فدا کرده است». | |||
حال سؤال اینجاست آیا شما در دین و مذهب خود از نجات و زندگی جاویدان و حیات ابدی خود اطمینان دارید؟ | حال سؤال اینجاست آیا شما در دین و مذهب خود از نجات و زندگی جاویدان و حیات ابدی خود اطمینان دارید؟ | ||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | |||
پاسخ | |||
اینکه خداوند توبه پذیر است و گناه کسی را میبخشد که به گناهان خود در پیشگاه خدای متعال اعتراف کند و از عمل کرد خود پشیمان شود، اختصاص به دین مسیحیت پولسی ندارد بلکه در تمام ادیان ابراهیمی به این آموزه و عقیده تأکید شده است؛ چه اینکه در دین اسلام برای بخشش گناهان حتی هیچ نیازی به قربانی شدن مثل حضرت مسیح(ع) نیست بلکه در هر زمان و مکانی خداوند توبه پذیر است. خداوند در قرآن کریم بخشش گناهان متوقف به محبت خدا و متابعت از رسول خدا نموده و هیچ قید و بندی دیگری برای قرار نداده است. «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ؛ بگو: «اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شمارا دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.»<ref>آل عمران، ۳۱.</ref> همچنین از اعمال ناشایست و ظلمی انسان که بر خود روا داشته با استغفار میگذرد. در این رابطه چنین فرموده است: وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَه أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یصِرُّوا عَلی ما فَعَلُوا وَ هُمْ یعْلَمُونَ؛ و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ - و بر گناه، اصرار نمیورزند، بااینکه میدانند.»<ref>آل عمران، ۱۳۵.</ref> بهطورکلی در آیه «إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ بِهِ وَ یغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یشاءُ وَ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَری إِثْماً عَظیماً؛<ref>نساء، ۴۸.</ref> فرموده که خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هرکسی که بخواهد میبخشد. و آنکسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است. اینگونه بخشش و آمرزش انسان که در دین اسلام از آن سخن گفتهشده، مطابق با حکم عقل است و در ضمن اینکه هیچ خدشهای بر آن وارد نمیگردد، هیچ نیازی به قربانی و امثال اینها ندارد. | اینکه خداوند توبه پذیر است و گناه کسی را میبخشد که به گناهان خود در پیشگاه خدای متعال اعتراف کند و از عمل کرد خود پشیمان شود، اختصاص به دین مسیحیت پولسی ندارد بلکه در تمام ادیان ابراهیمی به این آموزه و عقیده تأکید شده است؛ چه اینکه در دین اسلام برای بخشش گناهان حتی هیچ نیازی به قربانی شدن مثل حضرت مسیح(ع) نیست بلکه در هر زمان و مکانی خداوند توبه پذیر است. خداوند در قرآن کریم بخشش گناهان متوقف به محبت خدا و متابعت از رسول خدا نموده و هیچ قید و بندی دیگری برای قرار نداده است. «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ؛ بگو: «اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شمارا دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.»<ref>آل عمران، ۳۱.</ref> همچنین از اعمال ناشایست و ظلمی انسان که بر خود روا داشته با استغفار میگذرد. در این رابطه چنین فرموده است: وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَه أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یصِرُّوا عَلی ما فَعَلُوا وَ هُمْ یعْلَمُونَ؛ و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ - و بر گناه، اصرار نمیورزند، بااینکه میدانند.»<ref>آل عمران، ۱۳۵.</ref> بهطورکلی در آیه «إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ بِهِ وَ یغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یشاءُ وَ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَری إِثْماً عَظیماً؛<ref>نساء، ۴۸.</ref> فرموده که خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هرکسی که بخواهد میبخشد. و آنکسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است. اینگونه بخشش و آمرزش انسان که در دین اسلام از آن سخن گفتهشده، مطابق با حکم عقل است و در ضمن اینکه هیچ خدشهای بر آن وارد نمیگردد، هیچ نیازی به قربانی و امثال اینها ندارد. | ||
خط ۵۶: | خط ۴۴: | ||
به همین جهت بود که دنیا[در قرونوسطی] علیه کیش مسیحیت قیام کرد، و آن را غیرقابلقبول دانست، برای اینکه در این کیش به مردم میگویند: که حضرت مسیح خود را بر بالای دار فدا و عوض گناهان مردم قرارداد و این را به مردم تلقین کردند که اگر بیایید و با نمایندگان او صحبت کنید و از او خواهش کنید تا شمارا از عذاب روز قیامت برهاند، آن نماینده این وساطت را برایتان خواهد کرد و معلوم است که چنین دینی اساس بشریت را منهدم میکند و تمدن بشر را با سیر قهقرا به توحش مبدل میسازد. حتی کسانی که بر فطرت خود باقی باشد و از خارج چیزی و تعلیماتی در افکارشان وارد نگشته، به همان سادگی فطرت، و غریزه خدادادی خود باقیماندهاند و احکام فطرت خود را با تعلیماتی که احکام فطری دیگر آن را باطل کرده، باطل نمیکنند و بهطورقطع حکم میکنند به اینکه تخلف از هر قانونی که مقتضای انسانیت، و مدینه فاضله بشریت است، قبیح و ناپسند است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۱۸۵، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، چ۵، ۱۴۱۷ق.</ref> | به همین جهت بود که دنیا[در قرونوسطی] علیه کیش مسیحیت قیام کرد، و آن را غیرقابلقبول دانست، برای اینکه در این کیش به مردم میگویند: که حضرت مسیح خود را بر بالای دار فدا و عوض گناهان مردم قرارداد و این را به مردم تلقین کردند که اگر بیایید و با نمایندگان او صحبت کنید و از او خواهش کنید تا شمارا از عذاب روز قیامت برهاند، آن نماینده این وساطت را برایتان خواهد کرد و معلوم است که چنین دینی اساس بشریت را منهدم میکند و تمدن بشر را با سیر قهقرا به توحش مبدل میسازد. حتی کسانی که بر فطرت خود باقی باشد و از خارج چیزی و تعلیماتی در افکارشان وارد نگشته، به همان سادگی فطرت، و غریزه خدادادی خود باقیماندهاند و احکام فطرت خود را با تعلیماتی که احکام فطری دیگر آن را باطل کرده، باطل نمیکنند و بهطورقطع حکم میکنند به اینکه تخلف از هر قانونی که مقتضای انسانیت، و مدینه فاضله بشریت است، قبیح و ناپسند است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۱۸۵، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، چ۵، ۱۴۱۷ق.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
== منابع == | == منابع == |