پرش به محتوا

نقش راهبان مسیحی در پیدایش اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:


==بی اساس بودن ادعای ارتباط با راهبان مسیحی==
==بی اساس بودن ادعای ارتباط با راهبان مسیحی==
این مسئله توسط برخی مستشرقان مطرح شد که پیامبر اعظم(ص) تحت تعالیم مسیحیان بود، تا اینکه در ۴۰ سالگی این معلومات و آموخته ها را با عنوان [[وحی]] به مردم اعلام نمود.  
مسئله ارتباط پیامبر با راهبان مسیحی و نقش ایشان در ظهور دین اسلام، توسط برخی مستشرقان مطرح شد که پیامبر اعظم(ص) تحت تعالیم مسیحیان بود، تا اینکه در ۴۰ سالگی این معلومات و آموخته ها را با عنوان [[وحی]] به مردم اعلام نمود.  
از این ادعا پاسخ‌هایی داده شده است:
از این ادعا پاسخ‌هایی داده شده است:
* در هیچ کتاب معتبر و غیرمعتبر کهن این ادعا مطرح نیست که پیامبر (ص) پیرو دین [[مسیحی]] یا [[یهودی]] بوده‌است.
* در هیچ کتاب معتبر و غیرمعتبر کهن این ادعا مطرح نیست که پیامبر (ص) پیرو دین [[مسیحی]] یا [[یهودی]] بوده‌است.
خط ۱۹: خط ۱۹:
* کنستانتین ویرژیل گئورگیو نویسنده رومانیایی نوشته است: تردیدی وجود ندارد که یکی از هدفهای محمد وحدت نوع بشر در جامعه اسلامی بوده‌است و به همین جهت خداوند اساس دین او را بر ملت ابراهیم گذاشت. ابراهیم نه یهودی بود نه مسیحی و نه بت‌پرست بلکه یک حنیف به شمار می‌آمد و خدای واحد را می‌پرستید.<ref>کونستان، ویرژل، گیورگیو، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران، امیر کبیر، ۱۳۴۳، ص۶۹.</ref>
* کنستانتین ویرژیل گئورگیو نویسنده رومانیایی نوشته است: تردیدی وجود ندارد که یکی از هدفهای محمد وحدت نوع بشر در جامعه اسلامی بوده‌است و به همین جهت خداوند اساس دین او را بر ملت ابراهیم گذاشت. ابراهیم نه یهودی بود نه مسیحی و نه بت‌پرست بلکه یک حنیف به شمار می‌آمد و خدای واحد را می‌پرستید.<ref>کونستان، ویرژل، گیورگیو، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران، امیر کبیر، ۱۳۴۳، ص۶۹.</ref>
* آیت الله سبحانی در ارتباط با ملاقات پیامبر با راهبان می‌نویسد: ملاقات پیامبر اکرم(ص) با راهب یک موضوع ساده‌ای است ولی مستشرقان پس از قرنها این سرگذشت را دست آویز قرار داده و اصرار دارند که اثبات کنند محمد تعالیم خود را که در ۲۸ سال بعد اظهار کرد در این مسافرت از بحیرا گرفته‌است.<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بی جا، مؤسسه مطبوعاتی دارالتبلیغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.</ref> سپس ایشان با ادله ای این نظریه را رد می‌کند.
* آیت الله سبحانی در ارتباط با ملاقات پیامبر با راهبان می‌نویسد: ملاقات پیامبر اکرم(ص) با راهب یک موضوع ساده‌ای است ولی مستشرقان پس از قرنها این سرگذشت را دست آویز قرار داده و اصرار دارند که اثبات کنند محمد تعالیم خود را که در ۲۸ سال بعد اظهار کرد در این مسافرت از بحیرا گرفته‌است.<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بی جا، مؤسسه مطبوعاتی دارالتبلیغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.</ref> سپس ایشان با ادله ای این نظریه را رد می‌کند.
* دکتر زرگری نژاد می‌نویسد: آیا از نظر انسان عاقل و اندیشمند می‌توان ملاقاتی کوتاه را که به فرض صحت وقوع، گذرا و شتابزده و به هنگام عبور کاروان روی داده و متن سخنان رد و بدل شده هم جز پیشگوئی رسالت رسول خدا حاوی سخن دیگری نیست مبنای تکوین آئین گسترده اسلام در اندیشه پیامبر بداند؟.<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، پیشین، ص۲۱۰.</ref> برخی مستشرقین تلاش بی ثمر و متروک بعضی از علمای مسیحی قرون وسطی را زنده کردند و مدعی شدند که پیامبر اسلام، مبانی دین خودش را از دو راهب مسیحی اخذ کرده‌است.<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.</ref>
* دکتر زرگری نژاد می‌نویسد: آیا از نظر انسان عاقل و اندیشمند می‌توان ملاقاتی کوتاه را که به فرض صحت وقوع، گذرا و شتابزده و به هنگام عبور کاروان روی داده و متن سخنان رد و بدل شده هم جز پیشگوئی رسالت رسول خدا حاوی سخن دیگری نیست مبنای تکوین آئین گسترده اسلام در اندیشه پیامبر بداند؟.<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۱۰.</ref> برخی مستشرقین تلاش بی ثمر و متروک بعضی از علمای مسیحی قرون وسطی را زنده کردند و مدعی شدند که پیامبر اسلام، مبانی دین خودش را از دو راهب مسیحی اخذ کرده‌است.<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.</ref>


* دکتر رامیار در نقدی کوتاه بر ادعاهای مستشرقین نوشته: اینها و شاید نظایر بسیارشان هست که توسط معاندان و خبرسازان هر روز به شکلی بیرون می‌ریزد. آن معارف عالیه قرآن کجا و این چند تن مرد گمنام یا افسانه‌ای کجا، این سخنان بیشتر به شوخی‌های سبک مردم سبک‌مغز می‌ماند تا به سخنی جدی و در خور اعتنا.<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، چاپ ۴، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹، ص۱۳۱.</ref>
* دکتر رامیار در نقدی کوتاه بر ادعاهای مستشرقین نوشته: اینها و شاید نظایر بسیارشان هست که توسط معاندان و خبرسازان هر روز به شکلی بیرون می‌ریزد. آن معارف عالیه قرآن کجا و این چند تن مرد گمنام یا افسانه‌ای کجا، این سخنان بیشتر به شوخی‌های سبک مردم سبک‌مغز می‌ماند تا به سخنی جدی و در خور اعتنا.<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، چاپ ۴، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹، ص۱۳۱.</ref>
۷٬۲۳۰

ویرایش