automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
سکولاریسم را توضیح دهید | سکولاریسم را توضیح دهید | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}سکولاریسم هم به معنای جدایی دین از سیاست آمده است و هم به معنای دنیاگرایی که ارزشها و معیارهای دینی را کنار مینهد و خود به عنوان یک مکتب فکری جای آن مینشیند و مخالف حیات دینی است. به این معنا | {{پاسخ}}سکولاریسم هم به معنای جدایی دین از سیاست آمده است و هم به معنای دنیاگرایی که ارزشها و معیارهای دینی را کنار مینهد و خود به عنوان یک مکتب فکری جای آن مینشیند و مخالف حیات دینی است. به این معنا سکولاریسم مرجع و منبع اخلاق و معیارهای داوری در زیست بشر را تنها عرف و عقل میداند و اجازه ورود دین به این عرصهها را نمیدهد. | ||
== تعریف سکولاریسم == | == تعریف سکولاریسم == | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
سلب مالکیت از کلیسا جوهر تاریخی سکولاریزاسیون بود و از آنجا که جامعهی فئودالی خصلت موزاییکی داشت و حوزههای سیاسی اقتصادی و فرهنگی از یکدیگر انفکاک نداشتند، هرگونه تحول بنیادی در یک حوزه، دیگر حوزهها را متحول میساخت.<ref>بریان ویلسون، جدا انگاری دین و دنیا در: مرچا الیاده، فرهنگ و دین، مجموعه مقالات، ص ۱۲۶</ref> | سلب مالکیت از کلیسا جوهر تاریخی سکولاریزاسیون بود و از آنجا که جامعهی فئودالی خصلت موزاییکی داشت و حوزههای سیاسی اقتصادی و فرهنگی از یکدیگر انفکاک نداشتند، هرگونه تحول بنیادی در یک حوزه، دیگر حوزهها را متحول میساخت.<ref>بریان ویلسون، جدا انگاری دین و دنیا در: مرچا الیاده، فرهنگ و دین، مجموعه مقالات، ص ۱۲۶</ref> | ||
== ابعاد سکولاریسم == | |||
{{نوشتار اصلی|ابعاد سکولاریسم}} | |||
سکولاریسم دارای سه بعد اصلی است که بعد سیاسی آن نهاد دین و دولت را جدا میداند، بعد اخلاقی، مرجع نهایی را نه دین، که عقل و عرف و وجدان آدمی میپندارد و در بعد فلسفی، انسان محور و هدف اندیشه اوست. | |||
== سکولاریسم سیاسی == | == سکولاریسم سیاسی == | ||
سکولاریسم سیاسی، نهاد دین و دولت را از هم جدا میداند. حکومت سکولار حکومتی است که با دین ضدیت ندارد، اما دین را نه مبنای مشروعیت خود قرار می دهد و نه مبنای عمل خود.<ref>نقد مبانی سکولاریسم، علی ربانی گلپایگانی، صفحه ۴</ref> | سکولاریسم سیاسی، نهاد دین و دولت را از هم جدا میداند. حکومت سکولار حکومتی است که با دین ضدیت ندارد، اما دین را نه مبنای مشروعیت خود قرار می دهد و نه مبنای عمل خود.<ref>نقد مبانی سکولاریسم، علی ربانی گلپایگانی، صفحه ۴</ref> | ||
== سکولاریسم معرفتی == | == سکولاریسم اخلاقی و معرفتی == | ||
در معنای سکولاریسم که عمومیت بیشتری نسبت به سکولاریسم سیاسی دارد دین هیچ نقش و جایگاهی در عرصهی حیات اجتماعی بشر و جامعه ندارد، نه در عرصهی سیاست و نه در دیگر عرصههای اجتماعی، از قبیل تعلیم و تربیت و آموزش و... بلکه دین تنها در حوزه خصوصی افراد نقش ایفا میکند و بیرون از آن مداخلهای ندارد. | در معنای سکولاریسم که عمومیت بیشتری نسبت به سکولاریسم سیاسی دارد دین هیچ نقش و جایگاهی در عرصهی حیات اجتماعی بشر و جامعه ندارد، نه در عرصهی سیاست و نه در دیگر عرصههای اجتماعی، از قبیل تعلیم و تربیت و آموزش و... بلکه دین تنها در حوزه خصوصی افراد نقش ایفا میکند و بیرون از آن مداخلهای ندارد. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۴: | ||
== نقد سکولاریسم == | == نقد سکولاریسم == | ||
سکولاریسم اگرچه در ناحیه اجرا با حضور دین به مثابه امری فردی و شخصی چه بسا ناسازگاری نشان ندهد؛ اما در ناحیه طرح از آنجایی که طرح آن بر مبنای علمگرایی و علمزدگی استوار است با الحاد و بیدینی و آتئیسم و لائیسیسم تلازم و همآغوشی آشکاری دارد.<ref>عبدالرسول بیات، فرهنگ واژهها، صفحه۳۳۶ </ref> سکولاریسم{{پایان پاسخ}} | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||