automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
در مورد فمینیسم توضیح دهید{{پایان سوال}} | در مورد فمینیسم توضیح دهید{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[فمینیسم]] جنبشی بوده که برای احقاق حقوق زنان بهوجود آمد و رفته رفته به صورت یک مکتب فکری | [[فمینیسم]] جنبشی بوده که برای احقاق حقوق زنان بهوجود آمد و رفته رفته به صورت یک مکتب فکری و سیاسی اجتماعی درآمد. فمینیسم دارای عقاید متنوع از متفکران مختلفی است که دیدگاههای متعددی را نمایندگی میکند. هدف اصلی این مکتب، رسیدن زنان به حقوق خود و برابری با مردان است. فمینیسم در بعضی عقاید خود تندرویهایی داشته و تفاوت جنسیت بین زن و مرد را نادیده گرفتهاند که نقدهایی را به این مکتب در پی داشته است. از جمله اینکه از نتایج فمینیسم، تزلزل بنیان خانواده، انحراف غرایز و استعدادهای زن، اختلاط نامحدود جنسی زنان و مردان، و کم رنگ شدن وظایف مادر در قبال خانواده، همسر و فرزند است. | ||
فمینیسم در سیر جریان خود توانست به بسیاری از حقوق زنان که تا آن موقع از آن بیبهره بودند برسد. از جمله حق رأی در انتخابات، حق کار، درآمد برابر و دیگر حقوق فردی و اجتماعی... | فمینیسم در سیر جریان خود توانست به بسیاری از حقوق زنان که تا آن موقع از آن بیبهره بودند برسد. از جمله حق رأی در انتخابات، حق کار، درآمد برابر و دیگر حقوق فردی و اجتماعی... | ||
== معنا و مفهوم فمینیسم == | |||
واژه فمینیسم از ریشه «feminism» (زنانه، زن آسا، مادینه، مؤنت) است که در اصل از ربان فرانسه و گرفته شده از ریشه لاتینش «femina» است. این واژه در دو معنای نزدیک به هم در انگلیسی به کار میرود. در معنای نخست نظریهای است که معتقد است زنان باید در تمامی بخشهای سیاسی اقتصادی و اجتماعی به فرصتها و امکانات مساوی با مردان دست پیدا کنند. در معنای دیگر به جنبشهایی گفته میشود که تلاش میکنند تا این باور را نهادینه کنند. معادل این معنا در زبان فارسی ترکیب «نهضت زنان» یا «نهضت اجتماعی زنان» است. این معنا در قرن نوزدهم به نام «جنبش زنان» شناخته میشود.<ref>طهورا سال دوم بهار و تابستان 1388 شماره 3، مهدی غفاری نوین، نقد فمینیسم و پیامدهای آن</ref> | |||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
خط ۱۹: | خط ۲۲: | ||
هسته اصلی این تفکر در قرن ۱۹ را «مارگارت فولر» در (سال ۱۸۴۹ م) پایهگذاری کرد. وی دید تعالی گرایی و تأکید بر پرورش استعدادها و گسترش عقلی و عمومیت آن به زنان را داشت. او معتقد بود زنان با پرورش استعدادهای خود و برعهده گرفتن مسئولیت، میتوانند به حقوق اساسی خود برسند. برای رسیدن سریع زنان به حقوقشان، وی جدایی گرایی زنان از مردان را پیشنهاد میکرد. | هسته اصلی این تفکر در قرن ۱۹ را «مارگارت فولر» در (سال ۱۸۴۹ م) پایهگذاری کرد. وی دید تعالی گرایی و تأکید بر پرورش استعدادها و گسترش عقلی و عمومیت آن به زنان را داشت. او معتقد بود زنان با پرورش استعدادهای خود و برعهده گرفتن مسئولیت، میتوانند به حقوق اساسی خود برسند. برای رسیدن سریع زنان به حقوقشان، وی جدایی گرایی زنان از مردان را پیشنهاد میکرد. | ||
رساله جان استوارت میل به نام انقیاد زنان (کنیزک کردن زنان) از مهمترین آثار فمینیستی قرن نوزدهم است. و کتاب جنس دوم سیمون دوبووار از مهمترین آثار این مکتب | رساله جان استوارت میل به نام انقیاد زنان (کنیزک کردن زنان) از مهمترین آثار فمینیستی قرن نوزدهم است. و کتاب جنس دوم سیمون دوبووار از مهمترین آثار این مکتب به شمار میرود.<ref>قادری حاتم، اندیشههای سیاسی در قرن بیستم، ص ۱۳۱</ref> | ||
== دیدگاهها == | == دیدگاهها == | ||
خط ۲۹: | خط ۳۲: | ||
# جایگاه زنان در بیشتر موقعیتها نه تنها متفاوت از جایگاه مردان است بلکه از آن کمبهاتر و با آن نابرابر است. | # جایگاه زنان در بیشتر موقعیتها نه تنها متفاوت از جایگاه مردان است بلکه از آن کمبهاتر و با آن نابرابر است. | ||
#زنان علاوه بر نابرابر بودن و تفاوت داشتن از مردان، تحت ستم نیز قرار دارند؛ یعنی تحت قید و بند تابعیت، تحمیل، سوءاستفاده و بدرفتاری مردان به سر میبرند. لذا فمینیسم متأثر از اندیشمندان و متفکران غربی سعی در سازماندهی خود و تئوریزه کردن اصول خویش داشت و «به مثابه یک نهضت مقاومت و عکس العمل نهادین آشکار گردید که… در مقابل تبعیض جنسی و نابرابری جنسیتی ناشی از نظام اجتماعی که بر زنان اعمال میشود، برای احقاق حقوق انسانی خویش و برای رسیدن به خواستههای مشترک و مشخص»،<ref>مجموعه مقالات در روزنامه زن، تهران، انتشارات قله، ۱۳۷۸، ج۱، ص۲۵۵.</ref> بایستد. | #زنان علاوه بر نابرابر بودن و تفاوت داشتن از مردان، تحت ستم نیز قرار دارند؛ یعنی تحت قید و بند تابعیت، تحمیل، سوءاستفاده و بدرفتاری مردان به سر میبرند. لذا فمینیسم متأثر از اندیشمندان و متفکران غربی سعی در سازماندهی خود و تئوریزه کردن اصول خویش داشت و «به مثابه یک نهضت مقاومت و عکس العمل نهادین آشکار گردید که… در مقابل تبعیض جنسی و نابرابری جنسیتی ناشی از نظام اجتماعی که بر زنان اعمال میشود، برای احقاق حقوق انسانی خویش و برای رسیدن به خواستههای مشترک و مشخص»،<ref>مجموعه مقالات در روزنامه زن، تهران، انتشارات قله، ۱۳۷۸، ج۱، ص۲۵۵.</ref> بایستد. | ||
'''پیامدهای منفی | '''پیامدهای مثبت''' | ||
تلاش برای از بین بردن تبعیض و ستمهای ناروای جنسی، مشارکت سیاسی اجتماعی زنان، داشتن حق مالکیت و استقلال اقتصادی، اعتماد، حضور در صحنههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و رشد علمی، فرهنگی و هنری زنان از ویژگیهای مثبت جنبش فمینیسم است.<ref>طهورا سال دوم بهار و تابستان 1388 شماره 3، مهدی غفاری نوین، نقد فمینیسم و پیامدهای آن</ref> | |||
'''پیامدهای منفی''' | |||
نتیجه فمینیسم نفی جنسیت و ایجاد دنیای تکجنسی است که در اثر زیادهروی و پافشاری روی این هدف توأم با نادیده گرفتن نقشها و کارکردهای ویژه هر صنف از زنان و مردان، نه تنها همانندی مصنوعی و بعضاً انقیاد مردان توسط زنان که آرزوی این نهضت بود، حاصل نشد بلکه موجب تشدید بحران عدم تفاهم انسانها و ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین زن و مرد گردید. افزون بر آن باعث کمهویتی و سرخوردگی زنان و تحمل افزایش نیروهای کار و فشار روحی شدید در اثر رقابت با مردان گردید. | نتیجه فمینیسم نفی جنسیت و ایجاد دنیای تکجنسی است که در اثر زیادهروی و پافشاری روی این هدف توأم با نادیده گرفتن نقشها و کارکردهای ویژه هر صنف از زنان و مردان، نه تنها همانندی مصنوعی و بعضاً انقیاد مردان توسط زنان که آرزوی این نهضت بود، حاصل نشد بلکه موجب تشدید بحران عدم تفاهم انسانها و ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین زن و مرد گردید. افزون بر آن باعث کمهویتی و سرخوردگی زنان و تحمل افزایش نیروهای کار و فشار روحی شدید در اثر رقابت با مردان گردید. |