automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۸۱۳
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
# جایگاه زنان در بیشتر موقعیتها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیت متفاوت است. | # جایگاه زنان در بیشتر موقعیتها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیت متفاوت است. | ||
# جایگاه زنان در بیشتر موقعیتها نه تنها متفاوت از جایگاه مردان است بلکه از آن کمبهاتر و با آن نابرابر است. | # جایگاه زنان در بیشتر موقعیتها نه تنها متفاوت از جایگاه مردان است بلکه از آن کمبهاتر و با آن نابرابر است. | ||
#زنان علاوه بر نابرابر بودن و تفاوت داشتن از مردان، تحت ستم نیز قرار دارند یعنی تحت قید و بند تابعیت، تحمیل، سوءاستفاده و بدرفتاری مردان به سر میبرند، لذا فمینیسم متأثر از اندیشمندان و متفکران غربی سعی در سازماندهی خود و تئوریزه کردن اصول خویش داشت و «به مثابه یک نهضت مقاومت و عکس العمل نهادین آشکار گردید که… در مقابل تبعیض جنسی و نابرابری جنسیتی ناشی از نظام اجتماعی که بر زنان اعمال میشود، برای احقاق حقوق انسانی خویش و برای رسیدن به خواستههای مشترک و مشخص»،<ref>مجموعه مقالات در روزنامه زن، تهران، انتشارات قله، ۱۳۷۸، ج۱، ص۲۵۵.</ref> بایستد. | |||
ظهور فمینیسم و رواج آن در تمامی شاخههایش و با همه تغییر و تحولاتی که در طول سالها داشته است، بیش از آنکه یک نهضت باشد نشانه بحران در تفکر معاصر غربی محصول رنسانس است که در ستیز با واقعیات طبیعی و دادههای علمی (روانشناسی، زیباشناختی) میباشد. هدف و نتیجه آن نفی جنسیت و ایجاد دنیای تکجنسی است که در اثر زیادهروی و پافشاری روی این هدف توأم با نادیده گرفتن نقشها و کارکردهای ویژه هر صنف از زنان و مردان، نه تنها همانندی مصنوعی و بعضاً انقیاد مردان توسط زنان که آرزوی این نهضت بود، حاصل نشد بلکه موجب تشدید بحران عدم تفاهم انسانها و ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین زن و مرد گردید. افزون بر آن باعث کمهویتی و سرخوردگی زنان و تحمل افزایش نیروهای کار و فشار روحی شدید در اثر رقابت با مردان گردید. | ظهور فمینیسم و رواج آن در تمامی شاخههایش و با همه تغییر و تحولاتی که در طول سالها داشته است، بیش از آنکه یک نهضت باشد نشانه بحران در تفکر معاصر غربی محصول رنسانس است که در ستیز با واقعیات طبیعی و دادههای علمی (روانشناسی، زیباشناختی) میباشد. هدف و نتیجه آن نفی جنسیت و ایجاد دنیای تکجنسی است که در اثر زیادهروی و پافشاری روی این هدف توأم با نادیده گرفتن نقشها و کارکردهای ویژه هر صنف از زنان و مردان، نه تنها همانندی مصنوعی و بعضاً انقیاد مردان توسط زنان که آرزوی این نهضت بود، حاصل نشد بلکه موجب تشدید بحران عدم تفاهم انسانها و ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین زن و مرد گردید. افزون بر آن باعث کمهویتی و سرخوردگی زنان و تحمل افزایش نیروهای کار و فشار روحی شدید در اثر رقابت با مردان گردید. | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
قرآن در نظام خانوادگی تقسیم کار را پذیرفته است. و هریک از زن و مرد طبق سرشت و طبیعت خاص خود مسؤلیت و وظیفهای در خانواده دارد. | قرآن در نظام خانوادگی تقسیم کار را پذیرفته است. و هریک از زن و مرد طبق سرشت و طبیعت خاص خود مسؤلیت و وظیفهای در خانواده دارد. | ||
مرد که از قدرت جسمانی و توانایی بیشتری برخوردار است مسؤلیتهای سنگین و خرجی همسر و فرزندان بر عهده او نهاده شده و زن که از لطافت و ظرافت و احساس والایی برخوردار است به عنوان پناهگاه شوهر و فرزندانش قلمداد میشود و لذا اسلام با توجه به سرشتهای متفاوت زن و مرد تشابه حقوق زن و مرد را نمیپذیرد و این نظریه علاوه بر موافقت با طبیعت زن و مرد مطابق با عدالت نیز هست.<ref>همان، ص۱۴۷–۱۴۴.</ref> | مرد که از قدرت جسمانی و توانایی بیشتری برخوردار است مسؤلیتهای سنگین و خرجی همسر و فرزندان بر عهده او نهاده شده و زن که از لطافت و ظرافت و احساس والایی برخوردار است به عنوان پناهگاه شوهر و فرزندانش قلمداد میشود و لذا اسلام با توجه به سرشتهای متفاوت زن و مرد تشابه حقوق زن و مرد را نمیپذیرد و این نظریه علاوه بر موافقت با طبیعت زن و مرد مطابق با عدالت نیز هست.<ref>همان، ص۱۴۷–۱۴۴.</ref>{{پایان پاسخ}} | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||