|
|
(۵۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| | {{سوال}} |
| | چرا برای حضرت علی(ع) لقب امیرالمؤمنین به کار میرود؟ |
| | {{پایان سوال}} |
|
| |
|
| {{شاخه | | {{پاسخ}} |
| | شاخه اصلی =
| | {{درگاه|واژهها}} |
| | شاخه فرعی۱ =
| | '''امیرالمؤمنین''' از لقبهای [[امام علی(ع)]] است که از سوی [[پیامبر(ص)]] به وی داده شد. بر اساس روایات، این لقب از القاب اختصاصی علی(ع) است. در روایات گفته شده تنها او شایسته این لقب است و فرد دیگری را نمیتوان به این عنوان خطاب قرار داد. |
| | شاخه فرعی۲ =
| |
| | شاخه فرعی۳ =}}
| |
|
| |
|
| | == اطلاق امیرالمؤمنین به امام علی(ع) از سوی پیامبر(ص) == |
| | پیامبر(ص) در موارد متعدد امام علی(ع) را امیرالمؤمنین خوانده است: |
| | * ابنعباس میگوید پیامبر در حالی که دست امیرالمؤمنین(ع) را گرفته بود فرمودند: این اول کسی است که به من ایمان آورده و اول کسی است که با من مصافحه خواهد کرد. او در قیامت امیر و پیشوای مؤمنان و صدیق اکبر است.<ref>ابنحجر عسقلانی، لسان المیزان، بیروت، نشر دارالفکر، ۱۴۰۸ ق، ج۱، ص۳۶۹.</ref> |
| | * اولینبار که حضرت رسول(ص)، علی(ع) را به آغوش گرفت. علی(ع) به رسول اکرم(ص) گفت: «السلام علیک یا رسولالله» و سپس شروع به خواندن آیات سوره مؤمنون کرد. پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «یا علی، مؤمنان یاد شده در این سوره به تو رستگار میشوند … و تو راهبر و '''امیر''' آنان هستی».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۵، ح۳۷، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۳ق</ref> |
|
| |
|
| {{سوال}}
| | == اختصاص لقب امیرالمؤمنین به امام علی(ع) == |
| علت اين كه براي حضرت علي ـ عليه السلام ـ لقب اميرالمؤمنين به كار ميرود چيست؟
| | [[پرونده:ضریح امام علی.jpg|بندانگشتی|ضریح امام علی(ع)]] |
| {{پایان}}
| | در روایات لقب امیرالمؤمنین مختص امام علی(ع) دانسته شده است. روایت است که شخصی به محضر [[امام صادق(ع)]] شرفیاب شد و امام را با عنوان «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» خطاب کرد. امام(ع) با ناراحتی از جا برخاستند و به شدت فرد را مخاطب قرار داده و فرمودند: ساکت باش! این عنوان مختص علی بن ابی طالب(ع) است و خدا او را به این عنوان نامگذاری کرده است؛ و اگر کس دیگری خود را به این نام بنامد از دایره تعهد به احکام الهی خارج شده است.<ref>محمد بن مسعودی، تفسیر عیاشی، بیروت، نشر مؤسسه الاعلمی المطبوعات، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۰۲، حدیث۲۷۳.</ref> |
|
| |
|
| {{پاسخ}}
| | در روایت دیگری آمده است که شخصی از [[انصار]] نقل کرده که من و اشعث بن قیس و جریر جبلی از کوفه خارج شدیم تا این که به پشت کوفه رسیدیم. آهویی از جلوی ما گذشت. اشعث و جریر برای طعنه بر علی(ع)، آهو را چنین خطاب کردند: «السلام علیک یا امیرالمؤمنین». راوی میگوید من این مطلب را به امام علی(ع) عرض کردم. امام گفت بدان که امامِ ایشان در قیامت همان آهو خواهد بود. چنانکه از جانب خدا شنیده خواهد شد که میگوید: آنها را با آنچه دوستشان داشتند همراه و همنشین خواهیم کرد.<ref>الحسینی البحرانی، سید هاشم، تفسیر برهان، قم، انتشارات الکتب العلمیه، ج۲، ص۱۷۳.</ref> |
| از روايات به دست ميآيد كه، لفظ اميرالمؤمنين شايستة شخص حضرت علي ـ عليه السلام ـ بوده وكس ديگري را نميتوان به اين عنوان مورد خطاب قرار داد؛ و صراحت كلام معصومين ـ عليهم السلام ـ دالِّ بر اين مطلب است.
| |
| در صراحت و اثبات اين كلام شايسته است از فضيلت مخصوص اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ نام ببريم تا حق مطلب ادا شده باشد. | |
| بسياري از راويان و محدثين و مؤلفين شيعه، چون مرحوم شيخ مفيد در ارشاد، شيخ طوسي در امالي، علامه حلي در نهجالحق و كشفالصدق، مجلسي در بحارالانوار و نيز در كتب اهل سنت حاكم در مستدرك علي الصحيحين،گنجي شافعي در كفايةالطالب، ابن صباغ مالكي در فصولالمهمه،مسعودي در مروج الذهب، ابن مغازلي در مناقب علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ؛ چگونگي تولد آن حضرت را در داخل كعبه با اختلاف جزئي بيان كردهاند.
| |
| فاطمه بنت اسد، براي تسهيل وضع حمل، متوسل به كعبه شده و پردة كعبه را گرفت و به وحدانيت خدا و ارسال رسل و كتابهاي مقدس آسماني اقرار كرده و خدا را به حق كعبه و كسي كه آن بنا را ساخته و فرزندي كه در شكم داشت قسم داده و درخواست تسهيل زايمان كرد. در اين لحظه ديوار كعبه شكافت و فاطمه داخل كعبه شد.
| |
| بعد از داخل شدن در كعبه، ديوار دوباره بهم پیوست. هرچند خواستند كه قفل در را باز كرده وارد كعبه شوند، ممكن نشد و فهميدند كه اين امر از جانب خدا بوده است. سه روز بر اين ماجرا گذشت تا اين كه همان نقطه مجدداً شكافت و فاطمه بنت اسد همراه با مولود مبارك خود قدم به بيرون كعبه گذاشت.
| |
| مطلب مهم اين است كه وقتي ابوطالب فرزند خود را در آغوش گرفت و ميبوسيد، ديدند طفل سه روزه در حالي كه متوجه بابالسلام است مانند طفلي يكساله اظهار وجود ميكند و ميخندد. نگاه كردند و ديدند رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از بابالسلام وارد شده و به سوي آنان ميآيد. حضرت رسول(ص) طفل را به آغوش گرفته و بوسيدند. همين كه چشم مولود ابوطالب به رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ افتاد عرض كرد: «السلام عليك يا رسولالله ـ صلي الله عليه و آله ـ » و بلافاصله شروع به خواندن آيات سوره مؤمنون كرد كه: {{قرآن|بسم الله الرحمن الرحيم، قد افلح المؤمنون، الذين هم في صلاتهم خاشعون، ... ، الذين يرثون الفردوس و هم فيها خالدون {{. نشانههاي مؤمنين را كه ذكر كردند؛ رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: «قدافلحوا بك، أنت والله أميرهم، تميرهم من علومك فيتمارون،و أنت والله دليلهم و بك يهتدون؛ يا علي! مؤمنان ياد شده در اين سوره به تو رستگار ميشوند و رستگاري آنان؛ در اعتقاد به توست و تو راهبر و امير آنان هستي، مؤمنان توشه و رزق علمي خود را از تو طلب ميكنند؛ و تو دليل رستگاري و هدايت آن ها هستي.»
| |
| بنا بر اين، هر دلي كه طعم ايمان و ولايت امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ را چشيده باشد به فلاح و رستگاري خواهد رسيد؛ چرا كه هر دل و قلبي قابليت پذيرش اين امانت الهي را ندارد. فقط دل و قلب مؤمن است كه ظرفيت ولايت او را دارد؛ و به عبارت ديگر اين مؤمنين هستند كه روشنايي وجود اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ را درك كردهاند.
| |
| مرحوم عياشي در تفسير سورة نساء در ذيل آية {{قرآن|ان يدعون من دونه الّا اناثا و ان يدعون الّا شيطاناً مريدا {{ روايتي به اين مضمون نقل ميكند كه:
| |
| شخصي به محضر امام صادق ـ عليه السلام ـ شرفياب شد و حضرت را با عنوان «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» خطاب كرد. امام ـ عليه السلام ـ با ناراحتي از جا برخاستندو به شدت فرد را مخاطب قرار داده و فرمودند: ساكت باش! اين عنوان مختص علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ميباشد و خدا او را به اين عنوان نامگذاري كرده است؛ـ چنان كه در روايت قبل بيان شدـ و اگر كس ديگري خود را به اين نام بنامد از دايرة تعهد به احكام الهي خارج شده است... .
| |
| با در نظر گرفتن اين كلام امام صادق ـ عليه السلام ـ مي توان به صراحت گفت تمام كساني كه خود را ملقب به عنوان اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ كردهاند از دايرة تعهد اسلام خارج شدهاند؛ زيرا اين عنوان مختص شخص اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ميباشد.
| |
| كساني كه بنا به تعصبات قومي يا جهالت، و يا منافع دنيوي چشم خود را به روي حقايق بستهاند و فضايل بيشمار حضرت را كتمان ميكنند و او را در شمار سايرين و چهارمين نفر از چند نفر قرار ميدهند، در واقع قدرت درك ضياء شمس جمال او را ندارند و به قول شاعر:
| |
| تو به تاريكي علي را ديدهاي
| |
| زين سبب غيري بر او بگزيدهاي
| |
| دشمنان و منافقان تا آن جا كه توانستهاند در كتمان فضايل حضرت كوشيدهاند و اين نشان از حقارت و پستي باطن آنان دارد. آنان حتي اين عنوان اميرالمؤمنين را به تمسخر و استهزاء گرفته و با حسادتي كه تاريخ بيانگر آن است بر فراموش شدن آن كوشيدهاند؛ ولي موفق نشدهاند.
| |
| يكي از انصار ميگويد: من و اشعث و جرير جبليـ كه از منافقان بودندـ خارج شديم تا اين كه به پشت كوفه (نجف) رسيديم. آهويي از جلوي ما گذشت. اشعث و جریر به خاطر عداوتي كه به حضرت داشتند با تمسخر آهو را خطاب قرار داده و گفتند: «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» راوي گويد من اين مطلب را به حضرت عرض كردم حضرت فرمودند: بدان كه امام ايشان در قيامت همان آهو خواهد بود. چنان كه از جانب خدا شنيده خواهد شد كه ميگويد: آنها را با آن چه دوستشان داشتند همراه و همنشين خواهيم كرد.
| |
| با بيان چند روايت ديگر از رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در فضيلت اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ مطلب را به پايان ميرسانيم.
| |
| ابن عباس ميگويد پيامبر در حالي كه دست اميرالمؤنين ـ عليه السلام ـ را گرفته بود فرمودند: اين اول كسي است كه به من ايمان آورده؛ و اول كسي است كه با من مصافحه خواهد كرد. او در قيامت امير و پيشواي مؤمنان و صديق اكبر است. رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ چهار ركعت نماز گزارده و اين گونه دعا كردند: خداوندا! بدرستي كه براي موسي بن عمران، برادر و وزيري قرار دادي، براي من هم علي بن ابيطالب را وزير گردان، و پشت مرا به او محكم ساز، و او را خليفة من قرارده. راوي گويد در همان لحظه هاتفي آمد و گفت: آن چه خواستي به تو داده شد.
| |
| و نيز روايت شده است كه: هركس غير از اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ قبول كند كه به وي « امير المؤمنين» گفته شود ولدالزنا خواهد بود.
| |
| با همة اين تفاسير ميتوان گفت كه كسي را ياراي شناخت وجود حقيقي حضرت نيست و هر آن چه هم در فضايل او گفته و نوشته شود بسان قطرهاي از درياي عظيم خواهد بود. بنا بر اين، بر همه و بالاخص شيعه شايسته است كه در فضايل او بيشتر دقت كرده و او را آن چنان كه شايسته است، بشناسند.
| |
| {{پایان}}
| |
|
| |
|
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
| ==معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر==
| |
| 1ـ مأة منقبة من مناقب علي ـ عليه السلام ـ و الائمه ـ عليهم السلام ـ ، ابن شاذان.
| |
| 2ـ مناقب علي بن ابطالب ـ عليه السلام ـ ، ابن مغازلي.
| |
| 3ـ الغدير، علامه عبدالحسين اميني.
| |
| 4ـ امالي طوسي، شيخ طوسي.
| |
| 5ـ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، محمد علي كرمانشاهي.
| |
| {{پایان}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
| | {{شاخه |
| | | شاخه اصلی = کلام |
| | | شاخه فرعی۱ = امامت |
| | | شاخه فرعی۲ = امامت خاصه |
| | | شاخه فرعی۳ = امام علی(ع) |
| | | شاخه فرعی۴ = |
| | }} |
| | {{تکمیل مقاله |
| | | شناسه = شد |
| | | تیترها = شد |
| | | ویرایش = شد |
| | | لینکدهی = شد |
| | | ناوبری = |
| | | نمایه =شد |
| | | تغییر مسیر = شد |
| | | ارجاعات = |
| | | بازبینی نویسنده = |
| | | بازبینی = شد |
| | | تکمیل = |
| | | اولویت = ج |
| | | کیفیت = ج |
| | }} |
| | {{پایان متن}} |
|
| |
|
| {{پایان متن}} | | {{پانویس}} |
| | |
| | [[رده:القاب امام علی(ع)]] |
| | [[رده:امام علی(ع)]] |