پرش به محتوا

دلایل شرعی حق طلاق مرد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا به غیر از حدیث «الطلاق بید من أخذ بالساق» دلیل دیگری از قرآن یا احادیث برای این که اختیار طلاق به دست مرد باشد وجود دارد؟ در چه مواردی طلاق در اختیار مرد نیست؟
دلایلی برای این که اختیار طلاق به دست مرد باشد وجود دارد؟ در چه مواردی طلاق در اختیار مرد نیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}بر اساس فقه [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[حق طلاق]] برای مرد است و در مواردی مانند شرط ضمن عقد که زن وکالت مرد را بر عهده میگیرد یا زمانی که زوج نتواند یا نخواهد نفقه دهد یا غیبت طولانی شوهر یا شرایط سخت دیگر، زن حق [[طلاق]] دارد. فقها برای اثبات این حکم بیشتر به [[سنت]] و روایات استناد کرده‌اند.


== مستندات حق طلاق برای مرد ==
== مستندات حق طلاق برای مرد ==
اثبات هر حکم فقهی نیازمند دلیل و مستند است، بر طبق نظر مشهور منابع و مستندهای احکام فقهی، عبارتند از: کتاب، سنت، اجماع و عقل.
اثبات هر حکم فقهی نیازمند دلیل و مستند است، بر طبق نظر مشهور منابع و مستندهای احکام فقهی، عبارتند از: کتاب، سنت، [[اجماع]] و عقل.


=== قرآن کریم ===
=== قرآن کریم ===
خط ۱۳: خط ۱۲:


=== سنت ===
=== سنت ===
به غیر از حدیث «الطَّلَاقُ بِیدِ مَنْ أَخَذَ بِالسَّاق»که با نقل‌های متعددی گزارش شده است و مهمترین مستند شرعی این حکم است،<ref>متقی هندی، علی، کنز العمال، ج۹، ص۶۴۰، حدیث ۲۷۷۷۰ ونیز، ر، ک: الجامع الصغیر، ج۲، ص۷۵، وسنن الدارقطنی، ج۴، ص۳۷، وشرح لمعه، ج۵، ص۳۳۲، وج ۶، ص۲۴.</ref> احادیث دیگری نیز وجود دارد؛ برای نمونه این مسئله در زمان [[حضرت علی(ع)]] مطرح می‌شود که حضرت آن را بر خلاف سنت اسلامی دانسته و می‌فرماید: زن حقی را در اختیار می‌گیرد که آن را ندارد، لذا چنین حکم می‌کند که ازدواج بدین صورت نافذ است و معتبر است که مهریه بر عهده مرد و حق طلاق و آمیزش جنسی نیز از اختیارات مرد است و این سنت اسلامی است.<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۲۸۹، حدیث ۲۷۱۰۹.</ref>
به غیر از حدیث «الطَّلَاقُ بِیدِ مَنْ أَخَذَ بِالسَّاق»که با نقل‌های متعددی گزارش شده است و مهمترین مستند شرعی این حکم است،<ref>متقی هندی، علی، کنز العمال، ج۹، ص۶۴۰، حدیث ۲۷۷۷۰ ونیز، ر، ک: الجامع الصغیر، ج۲، ص۷۵، وسنن الدارقطنی، ج۴، ص۳۷، وشرح لمعه، ج۵، ص۳۳۲، وج ۶، ص۲۴. برخی اعتبار این روایت را مخدوش می‌دانند.</ref> احادیث دیگری نیز وجود دارد؛ برای نمونه این مسئله در زمان [[حضرت علی(ع)]] مطرح می‌شود که حضرت آن را بر خلاف سنت اسلامی دانسته و می‌فرماید: زن حقی را در اختیار می‌گیرد که آن را ندارد، لذا چنین حکم می‌کند که ازدواج بدین صورت نافذ است و معتبر است که مهریه بر عهده مرد و حق طلاق و آمیزش جنسی نیز از اختیارات مرد است و این سنت اسلامی است.<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۲۸۹، حدیث ۲۷۱۰۹.</ref>


=== اجماع ===
=== اجماع ===
خط ۲۴: خط ۲۳:


=== موارد حق طلاق زن ===
=== موارد حق طلاق زن ===
اینک مواردی که زن می‌تواند از حق طلاق استفاده کند بیان می‌کنیم گرچه در قانون اسلام طبق قاعده اولی طلاق حق مرد است و در قانون مدنی هم ذکر شده است،<ref>محقق داماد، سید مصطفی، حقوق خانواده، ص۳۸۰ به بعد.</ref> ولی در مجموع دو گونه راه حل در فقه پیش‌بینی شده است. راه حل اول از قبیل پیشگیری است و راه حل دوم از قبیل درمان.
گرچه در قانون اسلام طبق قاعده اولی طلاق حق مرد است و در قانون مدنی هم ذکر شده است،<ref>محقق داماد، سید مصطفی، حقوق خانواده، ص۳۸۰ به بعد.</ref> ولی در مجموع دو گونه راه حل در فقه پیش‌بینی شده است. راه حل اول از قبیل پیشگیری است و راه حل دوم از قبیل درمان.


'''راه حل اول:''' زن می‌تواند ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگری وکالت بر طلاق از جانب شوهر را شرط کند. بسیاری از فقهای بزرگ امامیه این راه حل را مشروع دانسته‌اند که در این‌جا به نقل فتوای و سخن امام خمینی (ره) اکتفا می‌کنیم. ترجمه فتوای ایشان در کتاب وکالت چنین است:
'''راه حل اول:''' زن می‌تواند ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگری وکالت بر طلاق از جانب شوهر را شرط کند. بسیاری از فقهای بزرگ امامیه این راه حل را مشروع دانسته‌اند که در این‌جا به نقل فتوای و سخن [[امام خمینی (ره)]] اکتفا می‌کنیم. ترجمه فتوای ایشان در کتاب وکالت چنین است:


وکیل کردن در طلاق جایز است، چه مرد غائب باشد چه حاضر، بلکه می‌توان خود زن را وکیل در طلاق قرار داد. حال چه زن خود مستقیما طلاق بدهد یا اینکه دیگری (شخص سوم) را وکیل در طلاق قرار دهد وکیل قرار دادن شخص سوم در طلاق می‌تواند از جانب زن باشد یا از جانب شوهر.<ref>تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۲، کتاب الوکاله، مسئله ۱۲، ونیز ر، ک : محقق حلی، مختصر النافع، ص۲۵۱، و ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۴، و صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج۳۲، ص۲۳.</ref>
وکیل کردن در طلاق جایز است، چه مرد غائب باشد چه حاضر، بلکه می‌توان خود زن را وکیل در طلاق قرار داد. حال چه زن خود مستقیما طلاق بدهد یا اینکه دیگری (شخص سوم) را وکیل در طلاق قرار دهد وکیل قرار دادن شخص سوم در طلاق می‌تواند از جانب زن باشد یا از جانب شوهر.<ref>تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۲، کتاب الوکاله، مسئله ۱۲، ونیز ر، ک : محقق حلی، مختصر النافع، ص۲۵۱، و ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۴، و صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج۳۲، ص۲۳.</ref>
خط ۴۰: خط ۳۹:
۳. غیبت طولانی شوهر: اگر شوهر به مدت طولانی غایب یا مفقود الاثر باشد زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند که در این صورت با رعایت ضوابط شرعی حاکم وی را طلاق می‌دهد.<ref>امام خمینی، همان، ص۳۴۱، کتاب الطلاق، القول فی عده الوفاه، مسئله۱۱، و ماده قانون مدنی ۱۰۲۹.</ref>
۳. غیبت طولانی شوهر: اگر شوهر به مدت طولانی غایب یا مفقود الاثر باشد زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند که در این صورت با رعایت ضوابط شرعی حاکم وی را طلاق می‌دهد.<ref>امام خمینی، همان، ص۳۴۱، کتاب الطلاق، القول فی عده الوفاه، مسئله۱۱، و ماده قانون مدنی ۱۰۲۹.</ref>


۴. عجز یا امتناع شوهر از دادن نفقه. اگر شوهر از دادن نفقه زن – که یکی از حقوق زوجه است – عاجز شود یا علی‌رغم قدرت، امتناع ورزد زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نماید که در این صورت حاکم با رعایت ضوابط شرعی وی را طلاق می‌دهد.<ref>حکیم، منهاج الصالحین، ج۲، ص۳۲۲–۳۲۳، مسئله ۱۴۶۹ و قانون مدنی، ماده ۱۱۲۹.</ref>
۴. عجز یا امتناع شوهر از دادن [[نفقه]]. اگر شوهر از دادن نفقه زن – که یکی از حقوق زوجه است – عاجز شود یا علی‌رغم قدرت، امتناع ورزد زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نماید که در این صورت حاکم با رعایت ضوابط شرعی وی را طلاق می‌دهد.<ref>حکیم، منهاج الصالحین، ج۲، ص۳۲۲–۳۲۳، مسئله ۱۴۶۹ و قانون مدنی، ماده ۱۱۲۹.</ref>


۵. عسر و حرج. اگر زندگی زناشویی به علت سوء معاشرت شوهر یا عدم انجام سایر تکالیفی که به عهده دارد – به غیر نفقه – بر زن تنگ شودکه ادامه آن مشقت بار باشد در اینجا زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند بلکه برخی از فقها گفته‌اند که هرگاه شوهر از انجام هر یک از وظایف و تکالیف شرعی خویش نسبت به همسر سرباز زند – هرچند به مرحله عسر و حرج نرسد – حاکم شرعی می‌تواند وی را مجبور کند که یا آن وظایف و تکالیف را انجام دهد یا زن را طلاق بدهد.<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، کتاب الصواعق، ص۵۰۸، قانون مدنی، ماده ۱۱۳۰.</ref> و اگر سرباز زد خود اجرای طلاق می‌کند.<ref>از شئون فقیه هست که اگر چنانچه یک مردی با زن خودش رفتارش بد باشد او را اولا نصیحت کند و ثانیاً تأدیب کند و اگر دید نمی‌شود اجراء طلاق کند. (صحیفه نور، ج۱۰، ص۸۷).</ref>
۵. عسر و حرج. اگر زندگی زناشویی به علت سوء معاشرت شوهر یا عدم انجام سایر تکالیفی که به عهده دارد – به غیر نفقه – بر زن تنگ شود که ادامه آن مشقت بار باشد در اینجا زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند؛ بلکه برخی از فقها گفته‌اند که هرگاه شوهر از انجام هر یک از وظایف و تکالیف شرعی خویش نسبت به همسر سرباز زند – هرچند به مرحله عسر و حرج نرسد – حاکم شرعی می‌تواند وی را مجبور کند که یا آن وظایف و تکالیف را انجام دهد یا زن را طلاق بدهد.<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، کتاب الصواعق، ص۵۰۸، قانون مدنی، ماده ۱۱۳۰.</ref> و اگر سر باز زد خود اجرای طلاق می‌کند.<ref>از شئون فقیه هست که اگر چنانچه یک مردی با زن خودش رفتارش بد باشد او را اولا نصیحت کند و ثانیاً تأدیب کند و اگر دید نمی‌شود اجراء طلاق کند. (صحیفه نور، ج۱۰، ص۸۷).</ref>


<span></span>
<span></span>
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش