پرش به محتوا

هرمنوتیک: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۵۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برای آشنایی با هرمنوتیک و چیستی آن یک سیر تاریخی از آن به همراه مهمترین رویکردها و نگرش‌هایی که در آن مطرح شده را ذکر می‌کنیم.
واژه هرمنوتیک از فعل یونانی Hermeneuin به معنای تفسیر کردن است. هرمنوتیک به عنوان یک دانش شکل یافته، به قرن هفدهم میلادی بر می‌گردد.<ref>ر. ک. احمد واعظی، درآمدی بر هرمنوتیک، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه معاصر، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص۲۲–۲۳.</ref>
 
واژه هرمنوتیک از فعل یونانی Hermeneuin به معنای تفسیر کردن است و رابطه ای نیز با هرمس خدای پیام رسان یونانیان دارد. استعمال این کلمه در یونان باستان رایج و متداول بوده، لیکن پیشینه هرمنوتیک به عنوان یک دانش مدون و شکل یافته و به قرن هفدهم میلادی بر می‌گردد.<ref>ر. ک. احمد واعظی، درآمدی بر هرمنوتیک، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه معاصر، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص۲۲–۲۳.</ref>


در این قرن که نحله پروتستان از کلیسای کاتولیک جدا شده بود برای فهم صحیح متون مقدس و تفسیر آن نیاز به اصول، معیارها و قواعدی داشت که هرمنوتیک برای شناساندن آن اصول و قواعد ضرورت یافت. بر همین اساس معمولاً دان هاور I. C. Dannhaver را نخستین کسی می‌دانند که این واژه را در عنوان کتاب خود (۱۶۵۴ م) برای شناساندن گونه ای از دانش به کار برده‌است. دانشی که قواعد و اصول تفسیر متون را کشف می‌کند و روش فهم صحیح متن را فراهم می‌آورد و قواعد ابهام زدایی از متون مبهم را در اختیار می‌نهاد. بدین ترتیب، دانش تفسیر متن در پیش روی اندیشمندانی که در عصر رنسانس به دنبال فهم متون مقدس بودند و مرجعیت کلیسا را در تفسیر کتاب مقدس مردود می‌شمردند، باب تازه ای گشود و قواعد و اصولی منظم و در واقع منطق و روش تفسیر متن را فراروی آن‌ها نهاد.<ref>ر. ک. همان، ص۷۱ و ریچارد پالمر، علم هرمنوتیک، ترجمه محمد سعید حنایی کاشانی، تهران: نشر هرمس، ۱۳۷۷، ص۴۳.</ref>
در این قرن که نحله پروتستان از کلیسای کاتولیک جدا شده بود برای فهم صحیح متون مقدس و تفسیر آن نیاز به اصول، معیارها و قواعدی داشت که هرمنوتیک برای شناساندن آن اصول و قواعد ضرورت یافت. بر همین اساس معمولاً دان هاور I. C. Dannhaver را نخستین کسی می‌دانند که این واژه را در عنوان کتاب خود (۱۶۵۴ م) برای شناساندن گونه ای از دانش به کار برده‌است. دانشی که قواعد و اصول تفسیر متون را کشف می‌کند و روش فهم صحیح متن را فراهم می‌آورد و قواعد ابهام زدایی از متون مبهم را در اختیار می‌نهاد. بدین ترتیب، دانش تفسیر متن در پیش روی اندیشمندانی که در عصر رنسانس به دنبال فهم متون مقدس بودند و مرجعیت کلیسا را در تفسیر کتاب مقدس مردود می‌شمردند، باب تازه ای گشود و قواعد و اصولی منظم و در واقع منطق و روش تفسیر متن را فراروی آن‌ها نهاد.<ref>ر. ک. همان، ص۷۱ و ریچارد پالمر، علم هرمنوتیک، ترجمه محمد سعید حنایی کاشانی، تهران: نشر هرمس، ۱۳۷۷، ص۴۳.</ref>
۱۱٬۹۱۳

ویرایش