پرش به محتوا

استخاره و تفأل به قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه'
جز (جایگزینی متن - 'سایر مباحث' به '')
جز (جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه')
خط ۹: خط ۹:
استخاره دو معنی دارد:
استخاره دو معنی دارد:


یکی از آن‌ها معنای حقیقی استخاره است (یعنی استخارهٔ مطلق) و در اخبار و روایات ما از آن بیشتر نام برده شده و پیش خواص متعارف است و آن، طلب خیر نمودن از خدا است. این نوع استخاره در تمام کارهایی که انسان می‌کند، خوب و مستحب است.
یکی از آن‌ها معنای حقیقی استخاره است (یعنی استخاره مطلق) و در اخبار و روایات ما از آن بیشتر نام برده شده و پیش خواص متعارف است و آن، طلب خیر نمودن از خدا است. این نوع استخاره در تمام کارهایی که انسان می‌کند، خوب و مستحب است.


معنی دیگر استخاره این است که پس از آنکه انسان به کلی در امری متحیر و وامانده شد، به طوری که نه عقل، او را به خوبی و بدی آن، راهنمایی کرد و نه عقل و مشورت دیگران، راه خیر و شر را به او فهماند و نه خدای جهان درباره آن کار، تکلیفی و فرمانی داشت که راهنمای او باشد، در این صورت که هیچ راهی برای پیدا کردن خوب و بد در کار نیست انسان از قرآن طلب راهنمایی می‌کند و می‌خواهد قرآن به او راه درست یا غلط را بیان کند. <ref>ابوالفضل طریقه‌دار، کندوکاوی در بارهٔ استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدین، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۹۸، به نقل از کشف اسرار، امام خمینی، قم، انتشارات پیام اسلام، ص۸۹.</ref>
معنی دیگر استخاره این است که پس از آنکه انسان به کلی در امری متحیر و وامانده شد، به طوری که نه عقل، او را به خوبی و بدی آن، راهنمایی کرد و نه عقل و مشورت دیگران، راه خیر و شر را به او فهماند و نه خدای جهان درباره آن کار، تکلیفی و فرمانی داشت که راهنمای او باشد، در این صورت که هیچ راهی برای پیدا کردن خوب و بد در کار نیست انسان از قرآن طلب راهنمایی می‌کند و می‌خواهد قرآن به او راه درست یا غلط را بیان کند. <ref>ابوالفضل طریقه‌دار، کندوکاوی در باره استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدین، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۹۸، به نقل از کشف اسرار، امام خمینی، قم، انتشارات پیام اسلام، ص۸۹.</ref>


لازم به ذکر است که از روایات، صحت هر دو معنی استفاده می‌شود.
لازم به ذکر است که از روایات، صحت هر دو معنی استفاده می‌شود.
خط ۲۷: خط ۲۷:
[[علامه مجلسی]] می‌فرماید: این حدیث را تأویل کرده‌اند به این که از فال گشودن قرآن برای استنباط احوال آینده از آیات نهی شده است؛ چنان‌که برخی از جاهلان، این روش را وسیله‌ای برای کسب روزی خود قرار داده‌اند و به این صورت، مردم را فریب می‌دهند. و ممکن است مقصود، نهی از تفألی باشد که بیشتر مردم از دیدن یا شنیدن بعضی امور اعتقاد پیدا می‌کنند و برخی را مبارک و برخی دیگر را شوم می‌گیرند، بدین صورت که از آیات قرآن کریم نیز فال نیک و فال بد گرفته شود؛ و شاید یک حکمتش این باشد که اگر موافق نیفتاد باعث کم اعتقادی مردم به قرآن نگردد.<ref>مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص۴۲.</ref>
[[علامه مجلسی]] می‌فرماید: این حدیث را تأویل کرده‌اند به این که از فال گشودن قرآن برای استنباط احوال آینده از آیات نهی شده است؛ چنان‌که برخی از جاهلان، این روش را وسیله‌ای برای کسب روزی خود قرار داده‌اند و به این صورت، مردم را فریب می‌دهند. و ممکن است مقصود، نهی از تفألی باشد که بیشتر مردم از دیدن یا شنیدن بعضی امور اعتقاد پیدا می‌کنند و برخی را مبارک و برخی دیگر را شوم می‌گیرند، بدین صورت که از آیات قرآن کریم نیز فال نیک و فال بد گرفته شود؛ و شاید یک حکمتش این باشد که اگر موافق نیفتاد باعث کم اعتقادی مردم به قرآن نگردد.<ref>مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص۴۲.</ref>


تذکر این نکته نیز لازم است که کسانی که با قرآن، انس و الفتی ندارند و محکم و متشابه آن را نمی‌شناسند و از علم تفسیر، بهره‌ای ندارند، باید از استخاره و تفأل با قرآن، سخت بپرهیزند و آیات خدا را به بازی نگیرند، شاید این حدیث شریف در اصول کافی، خطاب به این دسته از افراد باشد. زیرا استخاره و تفأل معمولاً معنای یکسانی دارند، چنان‌که در دعای استخاره با قرآن می‌گوییم: «اللهم تفألت بکتابک، یعنی خدایا به کتاب تو فال می‌زنم» شاید بتوان این فرق را هم قائل شد که از میان انواع استخاره، استخاره‌هایی که ابزار محسوسی مثل قرآن، تسبیح، دیوان، شعر، کاغذ و …. دارند، آنها را فال هم می‌گویند و استخاره‌هایی که هیچ ابزاری جز دعا و قلب ندارند، آنها را فقط استخاره می‌گویند.<ref>کندوکاوی در بارهٔ استخاره و تفأل، پیشین، ص ۲۱.</ref>
تذکر این نکته نیز لازم است که کسانی که با قرآن، انس و الفتی ندارند و محکم و متشابه آن را نمی‌شناسند و از علم تفسیر، بهره‌ای ندارند، باید از استخاره و تفأل با قرآن، سخت بپرهیزند و آیات خدا را به بازی نگیرند، شاید این حدیث شریف در اصول کافی، خطاب به این دسته از افراد باشد. زیرا استخاره و تفأل معمولاً معنای یکسانی دارند، چنان‌که در دعای استخاره با قرآن می‌گوییم: «اللهم تفألت بکتابک، یعنی خدایا به کتاب تو فال می‌زنم» شاید بتوان این فرق را هم قائل شد که از میان انواع استخاره، استخاره‌هایی که ابزار محسوسی مثل قرآن، تسبیح، دیوان، شعر، کاغذ و …. دارند، آنها را فال هم می‌گویند و استخاره‌هایی که هیچ ابزاری جز دعا و قلب ندارند، آنها را فقط استخاره می‌گویند.<ref>کندوکاوی در باره استخاره و تفأل، پیشین، ص ۲۱.</ref>